به گزارش برنا،حمید رستمی در یادداشتی به آسیب شناسی انتخابات در اردبیل پرداخته است.مشروح یادداشت وی در ذیل می آید:
یکی از نمایندگان فعلی اردبیل خاطره یی نقل کرد از تماس های روزانه رای دهندگان و درخواست هایی که موجبات تعجب یکی از نمایندگان کلانشهرهای همجوار را به وجود آورده بود و نماینده همسایه گفته بود : " شماها عجب آدم های با حوصله یی هستید که چهار سال تمام پاسخگویی رای دهندگان و کمک حالشان هستید. من شاید هفته یی یکبار از این تماسها نداشته باشم."
این خاطره و مقایسه دو رویکرد متفاوت از نمایندگان شهرهایی که فاصله چندانی با هم ندارند ، نشان دهنده نوع رفتارهای انتخاباتی هر کدام از شهرها و به تبع آن مطالباتی که از یک نماینده انتظار میرود است که در یک نگاه کلان ، لزوم بازنگری در رفتارهای انتخاباتی مان و وظایف و مسئولیت های متقابل وکیل و موکل را یادآور می شود.
تبعیت از این مدل انتخاباتیِ متداول در چند دهه اخیر، مستلزم آن است که کاندیداها، ماه ها قبل از شروع رقابتهای انتخاباتی وارد کارزار شده و با حضور در تک تک محلات و روستاها به برقراری ارتباطات چهره به چهره با اهالی -دست کم بزرگان و ریش سفیدان هر محل و روستا- به نیازسنجی پرداخته و در صورت پیروزی در انتخابات هم چهار سال تمام به دنبال برآورده کردن این نیازها، مسیر ادارات مختلف- مجلس و منطقه را طی نمایند. شاید از یک منظر ، این مدل ، به دلیل ارتباط تنگاتنگی که نماینده با حوزه انتخابیه اش دارد، یک مدل آرمانی جلوه کند ولی محتملترین پیامد آن غافل شدن نماینده از تصمیمات کلان کشور و نپرداختن به رسالت اصلی اش یعنی قانونگذاری است و بیشتر انرژی یک نماینده مصروف لابی کردن و چانه زدن با طرفهای درگیر در یک قضیه کوچک می گردد و از سوی دیگر چون نهایتی برای این تلاش و دوندگی تعریف نشده است حتی در صورت موفقیت در کارزار های دونفره و چندنفره باز بخش بسیار کوچکی از جمعیت ارائه دهنده از آن متنفّع شده و نمیتوان کارنامه فرد مورد نظر را مثبت ارزیابی کرد و از سوی دیگر چون کاروان موفقیت از این مسیر عبور میکند در نتیجه هر کس وارد عرصه شد خواهناخواه توسط افکار عمومی مدیریت شده و در مسیری قرار میگیرد که بی بازگشت بوده و شبیه روشهای عملیاتی قبلی هاست و در این رقابت کسی پیروز است که قدرت دوندگی و چانهزنی بالاتری داشته و بتواند طرف های درگیر را سریعتر اقناع کرده و به یک نتیجه گیری کوتاه مدت برساند.
در این مدل، شرکت در مراسم جشن و عزا در جایجای شهر و روستاهای اطراف تأثیر عمدهای در نتایج انتخابات داشته و کاندیدای مورد نظر تمام تلاش خویش را برای غیبت نکردن در این گونه مناسبتها مبذول می دارد و هر کس هم که خواست خلاف رودخانه شنا کند و تن به این مناسبات ندهد ، خیلی زود از جریان رقابت خارج شده و نفر بعدی جایش را می گیرد.
انرژی فراوانی از طرفین به هدر می رود و هم هزینههای شرکت در انتخابات به شکل حیرت آوری افزایش یافته و باید به دنبال حساب های میلیاردی برای احراز شرایط کاندیداتوری در شهری مثل اردبیل بود. در ادامه برای روزهای بعد از انتخابات هم برنامهریزی اساسی و عقلانی صورت نگرفته و نهایتاً فضای پس از انتخابات تبدیل میشود به تصفیه حسابهای شخصی بین کاندیداهای پیروز و نامزدهای شکست خورده!
به نظر میرسد هر چه سریع تر به اصلاح رفتار های انتخاباتی خویش در استان اردبیل و نقاط دیگر کشور که ارتباطاتی اینچنین دارند دست بزنیم زودتر میتوانیم پیروزی را در آغوش کشیده و برای توسعه واقعی و همه جانبه استان برنامه ریزی کنیم!