اصولا مرسوم است بعد از هر اتفاق پرهیجان و پر خبر در جامعه در حوزههای مختلف چه ورزشی چه هنری و... علاقهمندان آن عرصه مصمم می شوند تا فرزندانشان را در این مسیر تست کنند. تا اگر استعدادی وجود دارد کشف شود و معمولا در این مسیر خانوادهها بدون هیچ تخصصی اقدام به کشف استعداد میکنند که اصولا راه و روش درستی نیست.
تجربه نشان داده بعد از رشد چشمگیر رشته ورزشی والیبال، حجم وسیعی از خانوادهها علاقهمند شدند تا فرزندانشان را برای آموزش این رشته ورزشی ثبتنام کنند که این مسئله دقیقا به پیشرفت چشمگیر یک رشته ورزشی مرتبط میشود اما این آزمون و خطا معمولا با چالشهایی همراه است که مستقیما باز به استعداد و توانمندی افراد بستگی دارد و نباید خانوادهها علایق شخصیشان را براساس هیجانات روزمره در آینده فرزندانشان جستجو کنند که این خود جای بحث بسیار دارد.
با این مقدمه قرار است به موضوع آموزشگاههای بازیگری بپردازیم که یکی از موضوعات ذهنی بسیاری از خانوادههای ایرانی است که حس میکنند فرزندشان میتواند در عرصه بازیگری حرفهایی برای گفتن داشته باشد.
دنیای وسوسه انگیز بازیگری موقعیتی است که در فواصل مختلف سنی افراد علاقهمند را وسوسه میکند تا به این سمت و سو هم سرکی بکشند و چالش استعدادهای هنری خود و اعضای خانواده را تستی بزنند که حداقل برای یک بار هم که شده در قاب جادویی تلویزیون یا پرده نقرهای سینما دیده شوند. معمولا آموزشگاههای بازیگری هم از این فرصت به نفع خودشان استفاده میکنند و با وعده و وعیدهای پوچ و بیاساس افراد مختلف را با هزینههای گزاف به آموزشگاههایی میکشانند که اصولا نتیجهای عاید آنها نخواهد شد البته این در مورد همه آموزشگاهها صدق نمیکند و هستند مراکزی که دانش آموختگانشان امروز در خط اول سینما و تلویزیون یا تئاتر مشغول هنرنمایی هستند.
اما در روزگاری که بسیاری از تحصیلکردههای آکادمیک رشتههای هنری به خصوص بازیگری فرصت عرض اندام و دیده شدن در این عرصه را پیدا نمیکنند برخی از آموزشگاههای بازیگری این شانس را دارند که با ایجاد روابط دانش آموختگانشان را به تولیدات مختلف سینمایی و تلویزیونی معرفی کنند و درحقیقت این آموزشگاهها میتوانند میانبری باشند برای رسیدن به هدف به شرط آنکه انتخاب درستی صورت گرفته باشد.
بهطور نمونه آموزشگاه امین تارخ تا به حال تعداد زیادی از بازیگران سینما و تلویزیون ما را تامین کرده و یا آموزشگاه مرحوم حمید سمندریان که در شکوفا کردن استعدادهای مختلف نقش موثری داشته است؛ اما:
آیا این اتفاق در همه آموزشگاه های فعال این روزها رخ می دهد؟
آیا خانوادههایی که با هزار آرزو و پرداخت هزینههای سرسام آور فرزندشان را به کلاسهای بازیگری میفرستند به هدفشان میرسند؟
قطعا جواب مثبت نیست اما نکتهای که در این مقال قابل بررسی است به شرایط آموزشگاههای بازیگری و کیفیتی که در بحث آموزش در این آموزشگاهها وجود دارد برمیگردد.
بیتردید چهرههای معروف و حتی محبوب سینما لزوما اساتید خوب و کاربلدی در این عرصه نیستند و خانوادهها نباید تحت تاثیر اسامی افراد، در این شرایط اقتصادی دست به جیب شده و با امید اینکه فرزندانشان در کلاسهای بازیگری یا ورکشاپهایی چند روزه یا چندماهه یا چندترمه میتوانند به آرزویشان برسند و روزی به عنوان یک بازیگر در این عرصه مطرح شوند، آنها را روانه این دورهها نمایند. چراکه دنیای بازیگری و هنر قطعا پیچیدگیهایی دارد که نیاز است برای رسیدن به نقطه مطلوب مسیری به سلامت طی شود.
اگرچه در سینما و تلویزیون ما روابط شاید بیش از ضوابط و استعداد موثر باشد اما سابقه نشان داده بازیگرانی که تنها به واسطه روابطشان وارد این عرصه شدهاند ماندگاری چندانی نداشته و برای حضور ماندگار در این عرصه جدا از شانس هنری و حرفهای، مطالعه، تماشای فیلم مستمر و ... نقشی به سزا دارد.
قطعا در هر رشته تخصصی برای رسیدن به هدف باید نسخهای مرتبط با آن پیچیده شود و استعداد و توانایی افراد باید در خدمت سواد و کسب تجربه باشد تا در نهایت بتوان ورود یا عدم ورود افراد را در این حوزه تشخیص داد.
خانواده ایرانی باید بداند تحقیق و مطالعه و پیگیریهای ویژه در یافتن آموزشگاهی استاندارد به مراتب مهمتر از این است که درگیر نامهای افراد بشویم وقت فرزندمان را در کلاسهایی که اصولا نگاهی بیزنسی به یک اتفاق هنری دارند به بطالت هدر داده و درنهایت تاثیری منفی بر روح و روان آنها داشته باشد.