ابوالفضل جلیلی، نویسنده و کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من پس از انقلاب فیلمساز شدم و افکار و اندیشههایم مشخص است و فردی معتقد و مذهبی هستم.
جلیلی خاطرنشان کرد: از جوانانمان باید بپرسیم، جوانی که 30 سال سن دارد آیا یک روز خوش دیده است؟ وقتی جوانان ما در این مدت حتی یک روز خوش ندیدهاند باید خودمان ببینیم کجای کار ما مشکل دارد، مدام نمیشود به جوانها گفت صبر کنید مشکلات حل میشود، چه زمانی این مشکلات حل میشوند، همه مردند و رفتند، باید در نگاهمان به مسائل تجدید نظر کنیم.
او افزود: ما همه میرویم و هیچ کدام از ما ماندگار نخواهد شد. مشکل سانسور و محدودیتها را تنها در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباید دنبال کرد، مشکلات بسیاری در کشور وجود دارد، حتی در تغذیه هم میتوان برای ریشهیابی ورود کرد، اگر یک نفر تغذیه خوبی نداشته باشد فسفر به مغزش نمیرسد و همین فرد در جامعه میتواند مشکلساز باشد و مشکل تغذیه او به دیگر مسائل کشور و جامعه تأثیر بگذارد. مرحوم طالقانی جملهای دارد که میگوید اگر اسلام از برترین مکاتب است نیازی به دفاع از آن با چوب و چماق نیست.
این کارگردان در ادامه گفت: ما پس از 40 سال که از انقلاب اسلامی میگذرد یک اقتصاددان، جامعهشناس و روانپزشک بزرگ نداریم، سینما مثل یک آجر از یک ساختمان است و باید مسائل اجتماعی، اقتصادی و روانشناسی را نیز مورد بررسی قرار دهیم تا به نتیجهای دقیق در وضعیت امروز سینما برسیم. ما هر روز در خیابان با تابلوهای بسیاری مربوط به کلاسهای بازیگری مواجه میشویم، چرا باید اینقدر بازیگر تربیت کرد، مردم چرا اینقدر به بازیگری علاقهمند هستند و چرا این کار تا این حد مورد توجه است؟
کارگردان فیلم سینمایی «رقص خاک» تصریح کرد: همه چیز نشان میدهد که ما عشق به میهن را در مردم کشتهایم، شرایط ما را به خودخواهی مجبور کرده، پیش از انقلاب شرایط به شکلی بود که ما در خیابان عاشق میشدیم و در نهایت با کسی که عاشقش شدهایم ازدواج میکردیم، سانسور و این فرهنگ که نمیخواهیم چیزی را که وجود دارد مقابل چشمانمان ببینیم باعث شد پس از انقلاب دخترها و پسرها اجازه نداشته باشند که در خیابان با هم صحبت کنند یا قدم بزنند و عشق به خانهها رفت و دیدیم چه معضلاتی در این زمینه برای جامعه به وجود آمد. سینما نیز همین است و بیشتر به یک بهانه شبیه است که در سانسور عظیمی که وجود دارد اصلاً مطرح نیست و مشکلی که امروز به عنوان سانسور وجود دارد فراتر از سینما است.
او افزود: خط قرمز همیشه وجود دارد، کسی که عاشق و دلسوز مملکت و کشورش باشد به سمت خط قرمز نمیرود، ما با شرایطی که فراهم کردهایم عشق به مملکت و کشور را از بین بردهایم و میبینیم که مسئولان به وضوح نشان میدهند که افراد عاشق مملکت و کشور را نمیخواهند، آنها بیشتر علاقهمند به افرادی هستند که فقط مطیع باشند. ما اگر هنرمند و مسئول دلسوز، آرمانگرا و عاشق سرزمین داشتیم سانسور وجود نداشت. کسی که دلسوز کشورش است قطعاً عملکرد قابل دفاعی دارد و قطعاً از انتقاد استقبال میکند، من اگر به آنچه که مطرح میکنم اعتقاد داشته باشم از انتقاد نمیترسم و خودم را نمیبازم، پس منتقد را حذف نمیکنم.
جلیلی در ادامه اظهار داشت: من فیلم «حافظ» را با کمک ژاپنیها ساختم، فیلم در جایی اکران شد و یکی از فیلمسازان کشور که من برای او احترام قائل هستم، سراغ من آمد و گفت تو آبروی اسلام را بردهای، من نیز جوابی ندادم و پس از آن یکی از اعضای گروهی که همراه همان فیلمساز بودند سراغ من آمده و گفتند چرا جواب او را ندادی؟ من نیز دلیل رفتارم را احترام به این فیلمساز بیان کردم و گفتم شاید من نمیدانستم، اگر فیلم من آبروی اسلام را برده ترجیح میدهم اکران نشود همان دوستان این شخص از فیلم من حمایت میکردند و از من گلایه داشتند چرا جواب او را ندادم، کاملاً مشخص است در بین خودشان نیز مشکل وجود دارد. اگر همان فرد که به من میگفت تو آبروی اسلام را بردهای عاشق اسلام بود، به جای برچسب زدن با من به بحث و گفتوگو مینشست و مشکل را با هم حل میکردیم اما به جای این کار جلوی اکران فیلم را گرفت.
این کارگردان با اشاره به یک مصاحبه رادیویی گفت: زمانی که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی بود در رادیو گفتوگویی داشتیم، جواد شمقدری در این گفتوگو وعده داد به هر فیلمی که توقیف شده صد میلیون تومان میدهیم و من با احتساب اینکه 14 فیلم توقیف شده داشتم میتوانستم یک میلیارد و 400 میلیون تومان بگیرم اما این پیشنهاد را نپذیرفتم و گفتم اگر شما با اعتقاد فیلمهای من را توقیف کردهاید نباید با پول مشکل را حل کنید، مشکل فرهنگی یک اثر سینمایی با پول حل نمیشود.
او افزود: من آن زمان این مبلغ را دریافت نکردم و افراد بسیاری پیشنهاد را پذیرفتند اما امروز من ضد انقلاب شدم و آنهایی که پول گرفتهاند امروز نور چشمی هستند.