«ناصر ایمانی»، فعال سیاسی اصولگرا، درباره اقدامات جریانات تندرو اصولگرایی در کنار زدن افراد شاخص جریان اصولگرایی به ویژه علی لاریجانی و ناطق نوری به خبرنگار سیاسی برنا گفت: به نظر میرسد ناطقنوری به میل خود کنار کشیده است. حمید رسایی زمانی که در مجلس بود نیز با لاریجانی بحث و درگیری داشت از این رو بحثی، قدیمی است.
او در پاسخ به این سوال که از زمان مناظره سال 88 احمدینژاد، ناطق نوری خود را از جریانات سیاسی به نوعی کنار کشیده نیز تاکید کرد: ناطقنوری خود را از عرصه سیاسی حذف کرد؛ البته برخی تخریبها و دلخوریهایی چه درست و چه نادرست رخ داد. در مورد حذف چهرههای قدیمی و سنتی باید گفت که اساسا این اقدام، امر مذمومی بوده که در هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب رخ داده است. سرمایههای یک کشور شامل سرمایههای مادی مانند منابع اقتصادی و زیرزمینی است، سرمایههای فرهنگی نویسندگان، شاعران و هنرمندان هستند و سرمایههای سیاسی شامل کسانی است که در عرصه سیاسی کشور طی سالهای متمادی تلاش کردند، مسئولیت داشتند و رنجهایی در این راه کشیدند. از این رو اینها سرمایههای یک کشور هستند. از سوی دیگر باید گفت که هیچکس بینقص نیست بهویژه در عرصه سیاست، بیشتر شخصیتهای فردی انسانها نمایان میشود. برای مثال در عرصههای دیگری چون عرصه فرهنگ و هنر این گونه نیست.
او ادامه داد: به هر حال افراد نواقصی در افکار و عملکرد در یک مقطع زمانی دارند. برای مثال یک چهره سیاسی درباره یک موضوعی در یک مقطع زمانی، مطلبی را بیان کرده که درست نبوده حال اینکه در حال حاضر آن سخنان را مطرح کرده و آن را بزرگنمایی کنیم تا همه زحمات آن چهره سیاسی را از بین ببریم به این دلیل که در یک زمانی، مطلبی نادرست بیان کرده است، درست نیست. از این رو این گونه اقدامات، به نوعی از دست دادن سرمایههای کشور است و چیزی برای کشور باقی نمیماند.
ناصر ایمانی تاکید کرد: اگر چهرههای سیاسی قدیمی صرف نظر از نگاه سیاسی آنها، در جامعه نداشته باشیم، پس جامعه باید به چه کسانی در دورههای زمانی خاص مانند انتخابات، بحرانها اعتماد و اتکا کند. بنده با این رویه کاملا مخالف هستم و فکر میکنم این اقدامات هم خلاف اخلاق هم خلاف عقل و هم خلاف شرع است. به هر حال افرادی که ایراد میگیرند خودشان سرشار از ایراد هستند.
او درباره فعالیت تندروها نزدیک انتخابات مجلس نیز عنوان کرد: آنچه که در مورد انتخابات مجلس آینده به عنوان یک خطر مطرح میشود که گرایشهای برخی از مردم یا برخی از حوزههای انتخاباتی به سمت افرادی متمایل شود که هیچگونه نام و نشان و سابقه روشنی ندارند. به عبارت دیگر این افراد به لحاظ سیاسی، اجرایی و تاریخچهای، بیهویت هستند. خطر اصلی این است که این گونه افراد موفق شوند آرای مردم را به سمت خود جذب کنند و به نوعی از طریق رادیکالیسم شامل بیان مطالب تند، افشاگرانه، هتاکانه و همچنین مطرح کردن خواستههای غیرقابل اجرا، اقدام به جذب آرای مردم کنند.
این فعال سیاسی اصولگرا در پایان اظهار کرد: مهم نیست نام و عنوان این دسته از افراد، متعلق به چه طیفی است و یا حتی ممکن است جزو هیچ طیفی نباشند. اگر این افراد بتوانند موفق به کسب رای مردم شده و در نتیجه پشت صندلیهای سبز مجلس بنشینند، یقینا با مجلسی روبرو خواهیم شد که چهرههای باسابقه، باهویت، قدیمی و شناسنامهدار در مجلس کم شوند چراکه هرکدام از این چهرهها از قبل به طریقی حذف شدهاند و در نهایت افراد بیشناسنامه و رادیکال وارد مجلس میشوند. تنها راه این افراد بی هویت برای کسب رای مردم، پناه بردن به سمت رادیکالیسم است چراکه راه دیگری ندارند. درواقع این افراد هویت ندارند باید به نوعی یک هویت سازی سریع از طریق رادیکالیسم در آستانه انتخابات انجام دهند. این افراد نباید به مجلس راه پیدا کنند و ورود آنها خطری جدی، برای انتخابات آینده محسوب میشود.