بررسی فقدان ژانرها و سوژه‌های متعدد در آثار نمایشی؛

منتقدان ما به فیلم‌ها برچسب می‌زنند

|
۱۳۹۸/۰۹/۲۴
|
۰۵:۵۶:۰۰
| کد خبر: ۹۲۴۳۱۷
منتقدان ما به فیلم‌ها برچسب می‌زنند
چرا فیلم های سینمایی یا سریال های ما تنوع موضوع و سوژه ندارد؟ این پرسشی است که با عباس نعمتی فیلمنامه‌نویسی که در کارنامه‌اش سریال‌های پربیننده‌ای مثل اولین شب آرامش، تاصبح، تکیه بر باد و بوی باران وجود دارد و در ژانرهای مختلف کار کرده است، مطرح کردیم.

عباس نعمتی، فیلمنامه‌نویس، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا در ارتباط با اینکه چرا در فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های ما تنوع موضوع و سوژه وجود ندارد؟ گفت: زمانی که تنوع ژانر نیست، تنوع موضوع هم نیست. اگر به نظریات ریک آلتمن، به عنوان یکی از بزرگترین نظریه پردازان ژانر، نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که ژانرها یک سری نشانه‌های معنایی و قواعد نحوی دارند؛ موضوع با همین نشانه‌های معنایی و قواعد نحوی متبلور می‌شود و ما یک‌سری قواعد معنایی محدود مثل پایین شهر، دختر بدبخت، شخصیتی منفی با عینک دودی و ... داریم و یک‌سری قواعد نحویِ محدود همانند این قاعده محبوبِ سریال‌های ما که می‌گویند «بار کج به منزل نمی‌رسد» یا این قاعده محبوبِ سینمای اجتماعی ما، وضعیت بد است و بد می‌ماند و شاید بدتر شود. در نهایت چند  موضوع می‌ماند که با این نشانه‌ها و قواعد محدود متبلور شوند؟ مثل الفبایی که چهار، پنج حرف داشته باشد چند کلمه با آن می‌توان ساخت؟ پس محدود بودن در ژانرها لاجرم محدود بودن در موضوع را به همراه می‌آورد.

او در پاسخ به این سوال که چرا در سینما و تلویزیون ژانر نداریم بیان داشت: به عقیده من به این دلیل در سینما و تلویزیون ژانر وجود ندارد که در واقع صنعت سینما و تلویزیون نداریم، اصولا سینمای ما ژانریک نیست و به جای ژانر دائماً چرخه بازیگری تولید می‌کنیم که با خسته شدن مردم از آن بازیگر چرخه هم می‌میرد و نمی‌تواند به ژانر تبدیل شود سوم اینکه فضای گفتمانی ضعیفی داریم؛ بخشی از شکل‌گیری ژانرها در گفت و گوهای تخصصیِ منتقدان بوجود می‌آید در تاریخ سینما ژانر ملودرام چه فضایی را در فضای نقد پیموده تا بتواند تثبیت شود؟ منتقدان ما برچسب‌هایی را به فیلم‌ها می‌زنند و خودشان تکرار می‌کنند که توهین‌آمیز باشد و هیچ‌کس دیگر به سراغ‌شان نرود مثلاً ببینید با «فیلم فارسی» چه کرده‌اند! استنلی کاول که یک فیلسوف و فیلم‌دوست بود در مورد ژانرهای کمدی- رمانتیک و ملودرام آمریکایی می‌نوشت  و با تحقیر  نگاهشان نمی‌کرد همان فیلم‌ها در ایران ساخته می‌شدند و منتقدان ما بدنام‌شان می‌کردند از طرفی، منتقدان ما برای فیلم‌هایی که دوست دارند، کمتر برچسب انتخاب می‌کنند تا چند فیلم را در یک دسته قرار دهند.

او در ادامه افزود: دلیل دیگر هم نهادها هستند وقتی سراغ ژانرهای متفاوت برویم پای نهادها به میان می‌آید مثلاً ما نمی‌توانیم ژانر پلیسی- کاراگاهی داشته باشیم چون هزار قید و بند دارد حتی نمی‌توانیم ژانر جنایی داشته باشیم چرا که لازمه ژانر جنایی این است که بالاخره یا شخصیت اصلی یا بعضی از شخصیت ها عمل فاسدی انجام می‌دهند اگر شخصیت اصلی پزشک یا وکیل یا هر چیز دیگری باشد صدای افراد زیادی در می‌آید، سینما دار یا سرمایه‌گذار  نمی‌خواهد ریسک کند و دنبال کار یا موضوع جواب داده شده می‌رود. در مجموع باید بگویم ایراد در کلیت فضاست و فقط نباید همه چیز را گردن هنرمندان که اتفاقاً کمترین سود مالی را این وسط دارند انداخت همه از لزوم تنوع ژانر می‌گویند اما تحمل هزینه‌هایش را ندارند واقعاً کسی درکی از میزان اینرسی و مقاومت فضا در مقابل موضوع جدید یا ژانر جدید ندارد تا زمانی که دست به نوشتن یا ساختن ببرد.

نظر شما