به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ 4 آذرماه هر سال که مصادف با 25 نوامبر است به عنوان روز جهانی مبارزه علیه زنان نامگذاری شده است. در روز 25 نوامبر سال ۱۹۶۰ سه خواهر اهل جمهوری دومینیکن، با نام خواهران میرابل، پس از ماهها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. جرم این سه خواهر شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود.
21 سال بعد، یعنی در سال 1981، در همایشی که در بوگوتا، پایتخت کلمبیا، با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کارائیب تشکیل شد، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز نهی خشونت علیه زنان مطرح گردید. هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و هم افکار عمومی بیش از پیش به سوی نهی خشونت علیه زنان سوق یابد. سال 1999 سازمان ملل نیز 25 نوامبر را به عنوان روز جهانی نهی خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت.
در راستای همین تصمیم، یک سال بعد، شورای امنیت سازمان ملل سال 2000 قطعنامه ی 1325 را به تصویب رساند که عنوان آن بود: ”زنان، صلح و امنیت”. محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومت ها در درون و در میان کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط می شوند. این قطعنامه مبنایی است برای آن که خشونت های گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند.
خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونتآمیز علیه زنان به کار میرود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود» تعریف کرده است که شامل «تهدید به این کارها، اِعمال اجبار، یا سلب مستبدانهٔ آزادی (چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی)» میشود. اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ بیان میکند که این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اعضای خانواده، و جامعه اعمال شود.
انواع خشونت علیه زنان
خشونت جنسی، خشونت جنسی غیر تماسی، خشونت کلامی، تجاوز، خشونت در مورد جهیزیه، تن فروشی اجباری، بارداری اجباری، ختنه دختران، خرید و فروش زنان و دختران، خشونت علیه زنان کارمند و مستخدمین زن، خشونتهای ناشی از جنگ، خشونت در زندان، تجاوزهای سیستماتیک، خشونت نگاهی و رفتاری، خشونت سیاسی و بسیاری دیگر از این موارد، از انواع خشونتی است که بر زنان اعمال میشود.
در همین راستا با نیره توکلی، جامعه شناس، استاد دانشگاه و فعال حقوق زنان به گفتگو نشستیم.
توکلی در ابتدای این گفتگو با بیان این موضوع که فرهنگسازی و تربیت خانوادگی نقش بسزایی را میتواند در کاهش خشونت علیه زنان داشته باشد، گفت: چیزی که اهمیت آن بیش از هرچیز دیگری است، مبحث خشونت سازمان یافته و سیستماتیکی است که از طریق تمامی نظامها صورت می پذیرد، برای مثال در شرایط امروز ایران علاوه بر اینکه با کدهای حقوقی تشویق خشونت علیه زنان مواجهیم، از ترویج فرهنگ سازی برای جلوگیری از بروز خشونت علیه زنان نیز جلوگیری می شود، مصداق بارز این مسئله همایش ها و سمینار هایی است که هر ساله مصادف با این روز از سوی دانشجویان و انجمن ها قرار است برگزار شود اما مجوزی در این خصوص صادر نمی شود واز ترویج این فرهنگ پسندیده جلوگیری به عمل می آید.
این فعال حقوق زنان ادامه داد: اگر قرار بر این موضوع است که هیچ مجوزی در این راستا به فعالین حوزه حقوق زنان داده نشود حداقل دستورالعملها باید به شکلی باشد که دانشجویان از این قاعده مسثتنی باشند و اجزاه فعالیت برای این قشر آگاه جامعه صادر شود، چون فرهنگسازی در میان قشر فرهیخته به راحتی میتواند درون خانواده نفوذ پیدا کند. متاسفانه بسیاری از نهادها به حدی در این خصوص کم کاری انجام دادهاند که نتوانستهاند این فرهنگ را ترویج دهند، پس چه بهتر است این فرهنگ سازی بر دوش دانشجویان و طیف دانشگاهی جامعه قرار داده شود.
این جامعه شناس با اشاره به این موضوع که خشونت علیه زنان درون خانواده، بازتاب خشونت در مکان های دیگر است که صورت می گیرد، عنوان کرد: متاسفانه به این دلیل که از سوی نهادهای اجتماعی هیچ گونه نظارتی روی خانوادهها انجام نمیگیرد و با یک فضای بسته از خانواده روبرو هستیم، نمیتوان میزان خشونت نفوذ یافته به خانوادهها را کنترل کرد، در نتیجه این خشونت ها در شکل ها و قالب های گوناگون نمایان می شود، برای مثال میتوان به خشونتهایی که علیه مردان در فضای کاری وارد میشود اشاره کرد، زمانی که این خشونت به درون خانه راه یابد در شکلی دیگر و تحت عنوان خشونت علیه زنان و یا حتی خشونت علیه فرزندان نمود پیدا میکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به این مبحث که خشونت علیه زنان درون خانواده بیشتر از مکان دیگری است، تصریح کرد: در جامعه امروز ایران اگر شاهد برخورد بسیار زننده با زنان از سوی مردان در خیابان ها و یا معابر عمومی باشیم، افکار عمومی چنین موضوع را بر نمی تابد و سریعا در مقابل آن جبهه گیری می کنند و حتی واکنش هایی را نیز نشان می دهند، در واقع یعنی اعمال خشونت علیه زنان با مقاومتی از سوی افکار عمومی روبرو است اما در سطح خانواده چشم ناظر چنین چیزی را کنترل نمیکند و به راحتی خشونت علیه زنان بروز پیدا میکند.
او در ادامه یادآور شد که متاسفانه بسیاری از نهادهای حاکمیتی با وجهه بخشیدن به این خشونتها به صورت خواسته و یا ناخواسته در جهت ترویج ان فعالیت دارند و اظهار داشت: نهادی بزرگ همچون رسانه ملی با عادیسازی و تشویق خشونت علیه زنان گام بزرگی را در راستای ترویج این فرهنگ ناگسند برداشته است، مصداق بارز این موضوع نیز دعوت میهمانانی بود که با افتخار از کتک زدن زنان خود سخن میگفتند و در سوی مقابل زنان کتک خورده نیز از این موضوع خرسند بودند.چرا باید صداوسیما از چنین مردانی قهرمان بسازد و آنان را به برنامههای تلویزیونی خود دعوت کند؟ چرا به چنین شخصیتهایی وجهه می بخشیم؟
توکلی ادامه داد: باید پذیرفت امروزه نقش رسانه ملی و صداوسیما به عنوان یکی از پرنفوذترین نهادها و رسانههای کشور نقشی بسیار مهم در امر فرهنگ سازی درون جامعه است. چرا نمیآییم و از این ظرفیت عظیم در جهت درست اقدام کنیم؟ چرا تا بهحال اجازه ندادهایم منع خشونت علیه زنان در چنین رسانه با نفوذی ترویج شود؟ کم کاری، اهمال و همچنین ترویج فرهنگ غلط در چنین نهادی قطعا میتواند به میزان بروز خشونت درون جامعه و به خصوص خشونت علیه زنان بیافزاید.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که وضعیت حال حاضر اجتماع ما در خصوص بروز خشونت علیه زنان به چه شکل است، خاطرنشان کرد: با قاطعیت میتوان در این خصوص گفت که فرهنگ و عرف جامعه وضعیت مناسبی دارد و اجتماع حال حاضر ایران در قبال خشونت علیه زنان بی تفاوت نیست و رشد چشمگیری در راستای مقابله با آن را داشته است، مصداق بارز این موضوع نیز که به آن اشاره شد مبحث واکنش هایی است که درون جامعه و در ملاعام در مقابل بروز رفتارهای زننده علیه زنان به وقوع می پیوندد.
این فعال حقوق زنان در پایان گفت: مبحث اصلی در رابطه با خشونت علیه زنان، خشونت پنهانی است که متاسفانه درون جامعه خود را نشان نمیدهد و فقط درون خانه رخ می دهد، چون همانطور که گفته شد نهادهای نظارت اجتماعی نمی توانند در این خصوص فعالیتی را انجام دهند و از بروز آن در خانواده جلوگیری کنند، در نتیجه متاسفانه این امر تبدیل به تگرانی جدی فعالین حقوق زنان شده است.