تجربه گرانسنگ و موفقی، که استاندار عملگرا، جناب آقای مهندس رزم حسینی، در کرمان و قلعه گنج داشته اند، هم اکنون، سرمایه ای برای سرآغاز یک برنامه جامع اقتصادی فرهنگی، در استان پهناور خراسان است. یکی از فرازهای بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری، توجه به منابع عظیم و بالقوه اقتصادی است که این منابع، با فکر جوان و امیدوار به آینده، به فعلیت میرسد. استان خراسان رضوی، آماده یک جهش اقتصادی است و استاندار خراسان، عملگرایانه و معمارانه، مدیریت کلان این تحول اقتصادی را راهبری میکنند.
در تاریخ فکر اجتماعی- اخلاقی، چالشی میان دوگانه فضیلت و سعادت وجود داشته و آنچه معروف است، رواقیون، نظریه پرداز فضیلت و اپیکوریان، نظریه پرداز سعادت بوده اند و جمع میان فضیلت و سعادت، از دغدغه های همیشگی متفکران فلسفه اجتماعی و سیاسی بوده است. در دوران معاصر، امام رضا (ع)، تنها الگوی معرفتی برای وصول به فضیلت نیستند، بلکه علاوه بر آن، الگوی هدایت و وصول به سعادت دنیوی و اخروی، نیز میباشند. امام رضا (ع)، نه تنها امام گفتگو و آزادگی هستند، بلکه امام تلاش و جهاد اقتصادی و سرزندگی و پیشرفت، نیز می باشند.
مشهد الرضا (ع) که مفتخر به برکات معنوی و فرهنگی حضور مضجع شریف امام رضا (ع) است، زمانی میتواند حق هم جواری این امام همام را ادا کند و امر حضرت (ع) ، را احیا کند که میراث معرفتی و سنت و سیره اهل بیت (علیهم السلام)، را به نیکویی حفاظت کند و جریان تلاش و جهاد اقتصادی و پیشرفت در سطوح مختلف، را محقق سازد.
عرصه های فرهنگی مشهد که میتواند الگوی جهان اسلام شود، چه ساحاتی را در بر میگیرد؟
دین اسلام، در بستری از مناسبات انسانی، ظهور کرد که تبادلات اقتصادی، جزو روابط پایدار انسانی آن بود. سیره عملی اهل بیت ( علیهم السلام) و پیشوایان دینی نیز، بیانگر ارزش کار و تلاش اقتصادی است.
وجه بارز نگاه اقتصادی در تفکر اسلامی، تاکید بر عدالت توزیعی و فرصت های برابر شهروندان برای بهره بردن از مواهب طبیعی و سرمایه گذاری و خلق ثروت است.
عدالت، یکی از مصالح عمده و اغراض شریعت است، که احکام الهی، تابع آن است. نگاه متفکران اجتماعی و سیاسی، نسبت به مفهوم عدالت، در طول تاریخ، متغیر بوده است. در تئوری های سیاسی و اجتماعی، جنبه های جدیدی از عدالت، به تناسب تحولات اجتماعی، نیز ظهور پیدا کرده است و اقتضائات بومی و شرایط محیطی متفاوت ، نحوه های تحقق عدالت در میان جوامع، را متنوع ساخته است.
موانع تحقق عدالت اقتصادی در جامعه اقتصادی _ فرهنگی خراسان چیست؟
تنوع کنشگران و بازیگران اقتصادی و فرهنگی در مشهد، طیف های مختلف فکری، و خرده فرهنگ های متنوع و گاه متعارض، را شکل داده اند، که پیشبرد یک برنامه جامع و همه جانبه و با مشارکت همگانی را، دشوار و گاه محال ساخته است.
اختلاف منظرهای مختلف اقتصادی و فرهنگی، قله های هرم موازی و رقیب را شکل داده که این اختلاف، نه تنها در ارائه راه حل های مختلف، آشکار میشود ، بلکه صورتبندی خود مسائل، نیز، دچار تفسیرهای متنوع و متفاوت میشود.
ساختار این هرم های رقیب، در طی 4 دهه گذشته، خود مانعی برای تحقق چابک، راهبردهای بنیادین اقتصادی_ فرهنگی شده است.
راه برون رفت از این اختلاف رویکردها، ایجاد شبکه جامع مسائل بنیادین اقتصادی فرهنگی، در قاعده این هرم ها هست که قلب ایده "مثلث توسعه اقتصادی-- فرهنگی" را تشکیل میدهد.
بازیگران اصلی این هرم ها، مثلث نهاد نمایندگان و کارگزاران حکومت، نهاد کنشگران فرهنگی و نهاد کنشگران اقتصادی و کارآفرینان است. رویکرد مردمی و روزآمد، برای برون رفت اقتصاد از تعارض منافع ساختارهای هرم، توجه به مشارکت جمعی و بهره گیری از خرد جمعی این سه نهاد است.
بهره وری اقتصادی محلی و بومی و خلق ثروت، منوط به تشکیل ابرشرکت هایی است که سبد سرمایه کلان را با نگاه محلی و خرد، راهبری کنند و سه نهاد فوق الذکر، حمایت و صیانت از دستاوردهای آن را در مقابل اختلافات مبنایی و بنایی فعالان اقتصادی و فرهنگی و آیین نامه های ناکارآمد ، به عهده گیرند.
فرهنگ نه تنها، در ایجاد وفاق، میان کنشگران اقتصادی، نقش ویژه ای را به عهده دارد، بلکه تنها در یک بستر آرام و متعادل و در فضای پیشرفت فرهنگی است که هر نوع برنامه توسعه اقتصادی، میتواند به نتیجه مطلوب دست یابد.
توسعه فرهنگی، نه تنها در مرحله شروع برنامه مثلث اقتصادی، نقش برانگیزانندگی و ایجاد وفاق دارد، بلکه در ادامه، با تغییر عادات نادرست اقتصادی _ فرهنگی و ایجاد هم افزایی و هویت واحد، نقش شتاب دهندگی فرهنگ، نمایان میشود.
معین های فرهنگی این برنامه جامع اقتصادی، شوراهای فرهنگ عمومی، اصحاب فرهنگ و هنر و کارگزاران فرهنگی استان خواهد بود.
شوراهای فرهنگ عمومی که سیاستگذاری کلان فرهنگی شهرهای استان را به عهده دارند، میتواند عرصه خرد جمعی برای پیشبرد و تحقق مراحل این برنامه باشد.
اصحاب فرهنگ و هنر، بمثابه مرجعیت فکری، طیف گسترده ای از مردم، نقش فرهنگ سازی اقتصادی را به عهده دارند و تغییر گفتمان مردم از "فرد محوری" به "خلق ثروت جمعی" ، از کارکردهای تریبون های فرهنگی خواهد بود.
ظرفیت نمایشنامه، فیلم های کوتاه و بلند، شعر و ادبیات، تصویر گری، مجسمه سازی و عکاسی، میتواند اقتضائات و روش های فرهنگی برای تغییر گفتمان مردم، را راهبری کند.
بحران آب، مشکلات حاشیه نشینی شهرها، کودکان کار و بی سرپرست و اعتیاد، نشانه بیماری های اقتصادی - فرهنگی است و مشارکت جمعی هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه برای شکل دادن به "گفتمان نجات"، و ایجاد عزم عمومی برای کاهش این آسیب ها، به شکل مورد به مورد و جزء وجزء، از شاخص های گام فرهنگی این برنامه و موفقیت مثلث توسعه اقتصادی فرهنگی، خواهد بود.
جعفر مروارید
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی و فعال فرهنگی اجتماعی