به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ تنفر یکی از انواع هیجانات است که از بدو تولد همراه انسان است. به همین علت روان شناسان کارکردگرا و تکامل گرا این احساس را یک امر فطری میدانند . پس درصورتی که فطری بودن احساس نفرت و انزجار را قبول داریم باید بپذیریم که این احساس بیهوده در وجود ما نهاده نشده و قرار است کاری برای ما انجام دهد.
فهمیه رحیمی، روانشناس، در این خصوص می گوید: این خیلی خوب است که همه ما بدانیم که تنفر، حسی فطری است ولی صحبت ما در مورد آدمهایی است که بهصورت افراطی از همه چیز و همه کَس تنفر دارند.
این روانشناس در پاسخ به این سوال که به چه دلیل تنفر در وجود برخی از آدمها تا این حد رشد میکند؟ اظهار کرد: آدمها تنفر را در رفتارهایشان بروز میدهند، زیرا زمانیکه این احساس در درونمان بوجود آمده بهجای اینکه آن را ریشه یابی و تجزیه و تحلیل کنیم، کوشیدهایم تا آن را از خودمان دور کنیم؛ در حالیکه این احساس مرموزانه و موذیانه جایش را در وجود ما باز میکند. کسانی هستند که از احساس نفرتشان نسبت به بعضی افراد یا موضوعات حکایت میکنند ما به آنها میگوییم بخش عمدهای از احساس ناگوار که شما در وجودتان دارید، ناشی از تلاشی است که برای از بین بردن این احساس در درونتان انجام میدهید؛ بنابراین یک مقدار از این احساس فاصله بگیرید و بعنوان یک ناظر بیرونی به احساس تنفر خودتان نگاه کنید تا بدانید این احساس چیست، از کجا آمده و از چه زمانی آغاز شده یا با چه افرادی نشست و برخاست داشتی که این حس را در شما شکل دادهاند.
او ادامه داد: قسمتی از حس تنفر ما هم بهخاطر تداعی شدن خاطراتمان اتفاق می افتد؛ پس چنانچه با خودمان رو راست باشیم و سیر به وجودآمدن تنفر را بررسی کنیم، بهتر میتوانیم بر رفتار و افکارمان کنترل داشته باشیم و بهصورت افراطی از فرد یا شی یا موضوعی خاص نفرت نداشته باشیم.
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا تبعات نفرت الزاما منفی است و یا وجود آن میتواند لازمه زندگی اجتماعی و شخصی فرد باشد؟ بیان کرد: تبعات آن منفی است و جزء هیجان منفی به حساب می آید . عموما این هیجانات منفی اسیب زا هستند و مشکلات جسمی را هم برای فرد ایجاد میکند معمولاً افرادی که تنفر زیادی در وجودشان هست مشکلات جسمی و فیزیولوژیکی زیادی دارند بهطور مثال تپش قلب بیشتر، افزایش عرق کردن و برانگیختگی و یا حتی مشکلات گوارشی بیشتری را هم تجربه میکنند به همین علت باید این هیجان را کنترل و به دستکم رساند.
رحیمی افزود: تنفر انرژی منفی ایجاد میکند و این انرژی سلامتی را به خطر می اندازد و معمولاً به موتور انگیزشی تبدیل نمیشود تا شخص را برای اهداف سازنده کمک کند به همین علت خوب است که با هیجانات مثبت جایگزین شوند.
این روانشناس با بیان اینکه بهترین رویکرد درمانی نسبت به افرادی که هیجان منفی تنفر را در خویش دارند، مواجه سازنده توام با جرأت ورزی و جرأت مندی است. به این معنی که علت مخالفت را در فضای آرام گفته شود و در یک فضای تفاهمی مسئله را حل کند و بجای فرار، ستیز و مقابله، رویکرد سازنده مواجه را انتخاب کند، اظهار کرد: بهصورت کلی افرادی که سریع دچار نفرت میشوند آدمهای جرأت مندی نیستند و جرأت آموزی را در وجود خود تمرین نمیکنند و راههای مقابله سازنده را نیاموختهاند به همین علت به تنفر پناه میبرند. بدین ترتیب هر چه قدر رویکردها سازندهتر باشد کینهها کمتر شکل میگیرد و ارتباطات در فضای آرامی شکل خواهد گرفت.
او افزود: در اطرافمان انسان های زیادی وجود دارند که ما خیلی از آنها خوشمان نمیآید ولی مجبوریم با این آدمها زندگی کنیم و ارتباطاتمان را حفظ کنیم ولی نکته آزار دهنده اینجاست که درک نکردن این دسته از اشخاص سبب میشود که احساسات ما به تدریج حالت خصمانهای به خود بگیرد و تبدیل به نفرت شود. برای رهایی از چنین موضوعی باید در گام نخست یاد بگیرید که چهطور اشخاص را درک کنید. به عنوان مثال ممکن است یکی از افراد خانواده یا دوست و همکارتان مدام از شما در مورد یک رفتارتان انتقاد کند و شما حسابی از این مسئله کلافه شوید مخصوصا این که بفهمید آن شخص خود هم آن کار به اصطلاح نادرست را انجام میدهد .
او یادآور شد: در این شرایط شما مطمئنا حالت دفاعی به خودتان میگیرید و گاهی از این مرحله هم جلوتر میروید و از آن فرد متنفر میشوید. در این شرایط بهتر است کمی بیشتر فکر کنید. به عنوان مثال ممکن است آن شخص بهخاطر این که خود دچار یک عادت بد شده یا نتیجه یک رفتار بد را به روشنی تجربه کرده، شما را از آن کار منع کند و انگیزه اصلی این انتقاد در واقع مثبت باشد. برای همین پیش از این که از انتقاد و سرزنش کسی نسبت به خودتان متنفر شوید سعی کنید که علت اصلی این عمل افراد را درک کنید.
این مدرس دانشگاه با اشاره به این موضوع که مشکل اصلی همه انسان هایی که به نوعی از یکدیگر متنفر هستند حرف نزدن است، تصریح کرد: اما نمی شود گفت که حرفی بین این افراد ردوبدل نمیشود بلکه حرفها یا بهموقع گفته نمیشوند یا برای دو طرف غیر قابل درک است. قبل از هر چیز سعی کنید که تفاوت دیدگاه و افکار خویش و شخصی که از وی متنفر هستید را درک کنید. در قدم دوم باید به دنبال زمان مناسبی برای گفتگو باشید. اگر در زمانیکه با فرد مورد نظر گفتگو میکنید وی عصبی و خسته باشد، صحبت شما تأثیر خوبی را به دنبال نخواهد داشت. باید سعی کنید زمانی را انتخاب کنید که هر دو نفرتان در بهترین حالت روحی و جسمی باشد و از آن به بعد در خصوص مشکلاتتان با یکدیگر گفتگو کنید ولی برای گفتگو بهتر است که تنها به دنبال نقاط منفی نباشید و حداقل یکی، دو مورد از خوبیها و نقاط قوت شخص را در نظر داشته باشید.
این روانشناس خاطرنشان کرد: یادتان باشد که شما هیچوقت نمی توانید آن فرد را نادیده بگیرید. افردی که ادعا میکنند افکار و نوع احساسات دیگران برایشان اهمیّتی ندارد یک دروغ بزرگ و آشکاری را به زبان میآورند. همه ما به دنبال حس تحسین و مورد پسند واقع شدن هستیم و حتی اگر از کسی متنفر هم باشیم از این احساس آزار می بینیم. بنابراین بهتر است بجای نادیده گرفتن اشخاص سعی در اصلاح روابطمان داشته باشیم.
این روانشناس در رابطه با مبحث انعطاف پذیری، گفت: فراموش نکنید که این انسانهای روشن فکر و دارای ذهن باز هستند که کمتر از دیگران حس نفرت به دل میگیرند. هنگامی که ذهن خویش را به پذیرفتن دنیاهای متفاوت افراد دیگر باز میکنید و انسانها را همانطور که هستند میپذیرید دیگر به دنبال جدا کردن خویش از دیگران نیستید و تلاش می کنید آنها را هم دوست داشته باشید. ولی افرادی که ذهن بستهای دارند و تنها به عقاید و روشهای خاص زندگی خویش پایبندند، متأسفانه هیچ انسانی را وارد دنیای خویش نمیکنند و به همین دلیل خیلی زود احساس کینه و نفرت را در خودشان رشد میدهند. ممکن است در طول زندگی با افرادی برخورد کنید که خیلی از آنها خوشتان نیاید ولی نباید نام این احساس را نفرت قرار دهید. شما ممکن است گاهی از آنها عصبانی شوید ولی به دنبال پایدارکردن این احساس و نامیدن آن به نام« تنفر» نباشید.
رحیمی در پایان عنوان کرد: درصورتی که نمیتوانید یک جمله مثبت به کسی بگویید حداقل آنرا با جمله منفی جایگزین نکنید. بجای این که از افرادی که متنفر هستند فرار کنید و مثل یک ترسو عمل کنید، سعی کنید از همین حالا ذهنتان را تغییر دهید و با افرادی که از آنها متنفر هستید ارتباط برقرار کنید.