به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ نشست فیلم «مغز استخوان» به کارگردانی حمیدرضا قربانی با حضور کارگردان فیلم، حسین پور محمدی (تهیهکننده)، علی زرنگار (نویسنده)، پریناز ایزدیار، بهروز شعیبی، نوید پورفرج، احمد ساعتچیان (بازیگران)، مرتضی قیدی (مدیر فیلمبرداری)، بابک میرزاخانی (آهنگساز)، امیرحسین قدسی (طراح صحنه)، محمود دهقانی (طراح چهره پردازی)، علیرضا مجمع (منتقد) و با اجرای منصور ضابطیان چهارشنبه شانزدهم بهمن ماه در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
قربانی در ابتدای نشست در پاسخ به این سوال که ایده فیلم چگونه شکل گرفت، گفت: وقتی خواستم فیلم دوم را شروع کنم تصمیم گرفتم با نویسنده ماهری کار کنم که فرد قصهگوتری باشد. من نگاه آقای زرنگار را دوست داشتم .برای کار چندین طرح وجود داشت اما در نهایت به این طرح رسیدیم. کارهای قبلی او را دنبال کرده بودم و برای نگارش فیلمنامه صحبت کردیم. کار و فضای ذهنی او را دوست داشتم و چند ماه برای رسیدن به این قصه صحبت کردیم و از نتیجه قصه هم راضی هستم.
زرنگار هم درباره ایده فیلم که چقدر از واقعیت نشات گرفته، گفت: این قصه واقعی نیست. من به عنوان یک زنی که در این شرایط قرار دارد نامهای به قوه قضاییه نوشتم اما پاسخی نگرفتم.
قربانی درباره نزدیکی نقش پورفرج در این فیلم با نقشاش در مغزهای کوچک زنگ زده گفت: قصه ما قابلیت این را داشت که نزدیک به آن نقش باشد. وقتی به نوید برای ایفای این نقش فکر کردم احساسم این بود که میتواند از عهده آن بر بیاید و ما تلاش کردیم از نقش قبلی او دور باشد که فکر میکنم این اتفاق افتاده است.
ایزدیار درباره این که چقدر به شخصیت زن فیلم حق میدهد گفت: من اگر جای بهار بودم حتما همین کار را انجام میدادم و به او به عنوان یک مادر کاملا حق می دهم. از نظر من هیچ عشقی بالاتر از عشق مادر به فرزند وجود ندارد.
زرنگار درباره سانسور بخشهایی از فیلم گفت: من متاسفم که عواملی میآیند و اثر را تکه پاره میکنند. پایان فیلم اسیر ممیزی شده است و ناگزیر بودیم پایان اثر را تغییر دهیم.
شعیبی درباره نقش خود در فیلم گفت: واقعیت این است که وقتی میخواهم به عنوان بازیگر به یک پروژه بروم همه معیارهای من برای انتخاب مساله، بازیگری است و من این پروژه را انتخاب کردم چون امنیت خاطر داشتم. از سویی دلیل انتخاب این نقش تفاوت ظاهری این کاراکتر بود. من همیشه در نقشهایی حضور داشتم که کمی ژولیده بوده و در این فیلم نقش یک وکیل آراسته را ایفا کردم. درباره اینکه ارزشی بودن خود را حفظ میکنم بیشتر این است که دیگران اصرار به این ماجرا دارند.
پورمحمدی هم در پاسخ به این سوال که آیا برای گیشه و اکران زمان فیلم را کم میکنید یا خیر گفت: این موضوع بستگی به بازخوردهای جشنواره دارد. پس از جشنواره درباره این موضوع تصمیم خواهیم گرفت.
قربانی در پاسخ به این سوال که چرا کاراکتر اصلی پیشنهاد سوم پزشک مبنی بر پیوند بند ناف را انتخاب میکند، توضیح داد: این انتخاب به منطق داستان بستگی داشت و ما سه کارشناس حقوقی داشتیم که در پروژه همراه ما بودند.
او همکاری اصغر فرهادی در نگارش فیلمنامه را تکذیب کرد وگفت: من شاید در حوزه کاری خودم از افرادی مشاوره گرفته باشم اما این فیلمنامه را علی زرنگار به تنهایی نوشته است.
پورفرج درباره شباهت این نقش به نقشش در «مغزهای کوچک زنگ زده» گفت: من نقشی را انتخاب کردم که خیلی از رفتارهایش شبیه به کاراکتر قبلی است و فقط جغرافیایی که در او قرار گرفته تفاوت دارد؛ اما من سعی کردم کار متفاوتی ارائه دهم.
در ادامه قربانی نیز تاکید کرد: نقش نوید در «مغزاستخوان» بسیار متفاوت از فیلم قبلیاش است و نمیتوان این دو حضور را به هم شبیه دانست.
قربانی در پاسخ به انتقادی مبنی بر دوپاره بودن فیلم گفت: من فکر نمیکنم فیلم دوپاره باشد. ما با قصهای متصل سر و کار داریم. در فیلم تقابل بین عقل و احساس در راستای هم پیش میرود. در روند فیلم رفتارها و منش کاراکترها را نشان دادیم تا در نهایت اتفاقها منطقی به نظر برسند.
زرنگار درباره تقابل به وجود آمده در داستان، بین فقه و عقل گفت: وظیفه فیلمنامهنویس مطرح کردن سوال است. این فیلم یک قصه است و قرار است مخاطب را به چالش بکشد. ما قصد نداشتیم که فقه و عقل را در تقابل هم قرار دهیم.
قربانی درباره میزان بالای اتفاقی بودن رخدادهای فیلم گفت: ما بیشتر دوراهیها را انتخاب کردیم و اتفاقها در فیلم بدون پیشبینی رخ نمیدهد. اتفاقها در این داستان منطبق با سیر قصه است.
ایزدیار درباره تکراری بودن نقشهایش گفت: به عنوان یک بازیگر وقتی یک سری فیلمنامه میخوانید و خوشتان میآید نهایتا تصمیم به بازی در آن میگیرید. فکر میکنم مشکل از فقدان فیلمنامهها و نبود ژانر است.
زرنگار در پاسخ به این سوال که آیا شما دنبال دور زدن قانون قصاص و نشان دادن زنای محصنه در فیلم بودید، گفت: من قصد نشان دادن زنای محصنه را نداشتم و به دنبال دور زدن قانون هم نیستم. من فقط یک قصه روایت میکنم و اینکه برای برخی تصمیمها باید با وجدانمان تصمیم بگیریم.
مرتضی قیدی مدیر فیلمبرداری «مغز استخوان» درباره فیلمبرداری این اثر گفت: جامعه ما امروز بیشتر از هر زمان دیگری به این نوع فیلمها نیاز دارد. دوربین در این فیلم کاراکتری بود در میان دیگر کاراکترها با یک فاصله دور.
بابک میرزاخانی هم درباره همکاری در این پروژه گفت: کارکردن با آقای قربانی سخت است و هر موسیقیدانی درباره همکاری با او هشدار میدهد؛ اما حضور در این پروژه واقعا لذت بخش بود.
علیرضا میرسالاری بازیگر کودک «مغراستخوان» هم درباره حضورش در این فیلم گفت: من خیلی خوشحالم که اینجا هستم و از اینکه کارگردان فیلم به من اعتماد کرداز او سپاسگزارم. همچنین از خانم پریناز ایزدیار و بابک حمیدیان برای اینکه به من در این فیلم کمک کردند ممنون هستم. اما افتخار همکاری با آقای جواد عزتی را نداشتم.