به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، نسیم خلیلی در ابتدای این برنامه گفت: مغولان بهعنوان یک رویداد تاریخی جایگاه یک مسئله مهم در حافظه تاریخی مردم ما را دارند. تصور غالب ما این است که همزیستی و امتزاج فرهنگی بین قوم غالب و مغلوب بعد از دوران ثبات اتفاق افتاده است و شاید در فاصله حمله چنگیز و هلاکو سخن گفتن از رواداری فرهنگی خیلی قابل درک نباشد. اما دقیقاً 2 سال بعد از مرگ چنگیز رواداری فرهنگی را در متون تاریخی داریم.
کوروش علیانی، مجری برنامه پرسید: ما که همیشه راجع به مغولها وحشی و خونریز بودن را شنیدهایم!
نسیم خلیلی پاسخ داد: به نظرم قومی که خاستگاه صحرانشینی دارد این خونریزی لازمه گسترش قلمرو اوست. از تبعات خشونتبار جنگ هیچ گریزی نیست. همانطور که درباره انسانها باید نگاه سفید و سیاه نداشته باشیم درباره تاریخ هم باید اینگونه نگاه کنیم. مثلاً پیش از حمله هلاکو به ایران یکی از فرماندهان مغول دستور آزادی مذاهب را میدهد. یعنی دقیقاً دورهای که تصور ما از آن دوره سرشار از خشونت است.
این پژوهشگر تاریخ افزود: تصور ما این است که دیوانسالاران ایرانی مثل خواجه نصیر طوسی و خاندان جوینی زمینه همزیستی مسالمتآمیز را فراهم کردهاند. باید دوسویه نگاه کرد و این یکسوی ماجراست. سوی دیگر ماجرا این است که مغولها خودشان آیین و معرفتشناسیای داشتند که هرچند بدوی بوه اما سرشار از آزادی بوده است.
نسیم خلیلی ادامه داد: گفته میشود که مغولها شمنیست بودهاند که بنیان خود را بر مسائل روحی میگذارد و شاید تا حدی نزدیک به متصوفه ما باشند. مثلاً بالا رفتن از درخت برای رسیدن به ملکوت، متوسل شدن به عناصر طبیعی، خرق عادات و کرامات و کارهای فرازمینی برخی از این شباهتهاست. مغولها در فرمانهایشان میگویند ما خدای یکتا را میپرستیم. وقتی چنگیز به مساجد حمله میکند از نمادها و المانهای فرهنگ ایرانیان برای توجیه کار خود استفاده میکند. مثلاً میگوید اگر ما گناهی مرتکب شدیم باید تاوان آن را پس دهیم.
در ادامه کوروش علیانی این سوال را مطرح کرد که چند بار راجع به آزادی در فرهنگ مغول اشاره کردید. نمونههایی برای بیان این مسئله دارید که به چه معناست؟
نسیم خلیلی پاسخ داد: منظور من این نیست که این وجه غالب است و یا اینکه میخواهم کلیت سیاست مغولان را تأیید کنم. هلاکو در آغاز حمله سکههایی ضرب میکند که روی آنها عناوین اسلامی است. برخی خانهای مغول برای مسیحیان بیشتر آزادی برقرار میکنند و برخی از آنان برای مسلمانان بیشتر این آزادی را فراهم میکنند. برخی از این خانها که به آیین اسلام گرایش پیدا میکردند مدعی بودند که براثر خواب و رؤیای صادقه به این نتیجه رسیدهاند. حتی ادعا میکردند که حضرت علی(ع) را در خواب دیدهاند. حضرت علی(ع) در آن زمان قطب متصوفه بوده است.
وی با بیان اینکه این کتاب جمعبندی نظرات محققان بزرگ در این زمینه است عنوان کرد: مغولها از یک بستر منعطف و آزاد به لحاظ زندگی و تفکر میآیند. از طرفی شباهتهایی بین تفکر آنان و تصوف و اسلام دیده میشود. مثلاً اسب را حیوان مقدسی میدانند که شبیه به این نگاه اسلامی است که پیامبر اسلام(ص) سوار بر اسب به معراج رفتند. همچنین نگرشهای آنان به نگرشهای بدوی خیلی شبیه است. مثل جان دار پنداری طبیعت و ... . باید به یک سیر تاریخی قائل باشیم و نمیتوان گفت که مغولان روندی را طی کردهاند و به نتیجه قطعی رسیدهاند. بلکه افراد مختلفی حاکم شدند و هرکدام دیدگاههای خود را پیاده کردهاند. همچنین نمیتوان کل دستگاه ایلخانان را یک شکل نگاه کرد.
نسیم خلیلی در پایان گفت: نگرشی در تاریخنگاری و تاریخپژوهی وجود دارد مبنی بر اینکه ابایی نداشته باشیم از اینکه تاریخ را داستان بدانیم. حتی اگر به نگارش تاریخ از دید نگارش داستان نگاه شود به حفظ تاریخ خدمت شده است. در پستمدرنیسم انعطاف نسبت به اصول و قواعد وجود دارد و حوزه تاریخ هم خارج از این ماجرا نیست و این انعطاف دارد بهتدریج رخ میدهد.
«چراغ مطالعه» برنامهای تخصصی در حوزه کتاب است که با نویسندگان ایرانی در مورد آثارشان به گفتگو مینشیند. این برنامه شنبهها ساعت 21 روی آنتن شبکه 4 میرود. تکرار این برنامه نیز یکشنبهها ساعت 10 و دوشنبهها ساعت 13 پخش میشود.