گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، رمان «کیمیاگر» اثر مشهور و برجسته پائولو کوئیلو است که تاکنون به بیشتر از ۵۰ زبان ترجمه شده است. بیش از ۶۵ میلیون نسخه از این کتاب در دنیا به فروش رفته است و یکی از پرطرفدارترین کتابهای جهان محسوب میشود.
این رمان محبوبیت بسیار زیادی بین مردم ایران دارد و ترجمههای مختلفی از آن روانه بازار شده است. از جمله بهترین ترجمههای کتاب «کیمیاگر» ترجمه آرش حجازی است که مدتی است تجدید چاپ نشده، ترجمه حسین نعیمی که توسط نشر ثالث منتشر شده است نیز یکی دیگر از ترجمههای خوب این کتاب است.
پس از اینکه نخستین بار رمان «کیمیاگر» توسط انتشارات فرزان روز آن در ۱۳۷۴ خورشیدی و با ترجمه دلآرا قهرمان چاپ شد؛ چنان سریع در میان علاقهمندان جا باز کرد که در کمتر از ۲ سال بعد، یعنی در ۱۳۷۶ خورشیدی جزو پرفروشترین کتابهای سال در ایران شد. کیمیاگر تا پایان ۱۳۸۰ خورشیدی، ۳۷ بار در انتشاراتهای مختلف تجدید چاپ شده است. با اینکه در آغازِ کتابهایی که انتشارات کاروان منتشر کرد، آمده است که کتاب یادشده بههیچ شکلی نباید چاپ شود اما ناشران متعدد دیگری هم این کتاب را چاپ کردهاند و «کیمیاگر» تنها در انتشارات فرزان روز تا ۱۳۹۰ خورشیدی به چاپ سی و ششم رسید. حتی بعضی از چاپ شصتم «کیمیاگر» نیز خبر دادهاند. البته اگر چاپهای متعدد «کیمیاگر» را که در انتشارات مختلف به چاپ رسیده و در سایت کتابخانه ملی ایران به ثبت رسیده است، در نظر بگیریم این عدد حتی به بالای ۱۰۰ هم میرسد. بنا به گفته برخی متخصصان، چاپ پنجاه و هفتم کتاب کیمیاگر تنها در یک انتشارات روی داده است.
این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که در رؤیای خود، محل گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر مشاهده میکند و به قصد تحقق بخشیدن به این رؤیای صادقه که آن را افسانهٔ شخصی خود میخواند، موطنش، آندلس را رها میکند و رهسپار صحرای آفریقا میشود.
در نقدها و بررسیها، این احتمال مطرح شده که رمان کیمیاگر پائولو کوئلیو تحت تأثیر یا با اقتباس از داستانی در دفتر ششم مثنوی معنوی، اثر مولوی نوشته شده باشد. هرچند پائولو کوئلیو خود تأثیرگیری اش را از مثنوی نفی نمیکند، اما ادعا میکند این رمان را با الهام از داستانی در هزار و یک شب ترجمه خورخه لوئیس بورخس با نام قصه دو رویابین نوشتهاست که شاید خود الهام بخش مولوی بودهاست.
در قسمتی از پشت جلد کتاب کیمیاگر آمده است:
این گنچ فقط برای شماست و به غیر از شما هیچکس دیگری نمیتواند به آن دست پیدا کند.
در ابتدای کتاب نیز، قبل از داستان اصلی آمده است:
تپههای شنی با وزش باد جابجا میشوند، ولی… صحرا همیشه صحرا باقی میماند. این است… افسانه عشق.