معرفی کتاب؛

«طاعون» روایتگر یک داستان تلخ در وضعیتی مشابه با شرایط امروز دنیا

|
۱۳۹۹/۰۲/۰۴
|
۰۴:۵۹:۰۲
| کد خبر: ۹۷۸۲۳۷
«طاعون» روایتگر یک داستان تلخ در وضعیتی مشابه با شرایط امروز دنیا
«طاعون» را می‌توان مطرح‌ترین اثر نویسنده برنده جایزه نوبل آلبر کامو دانست که این روزها با توجه به شرایط خاصی که در کشور حاکم است خواندن این رمان می‌تواند با نکات جالب توجهی برای مخاطب همراه باشد.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ «طاعون» رمانی است نوشتهٔ آلبر کامو که در سال ۱۹۴۷ به چاپ رسید. رمان از ردهٔ آثار اگزیستانسیالیستی شمرده می‌شود. نویسنده در مورد این اثر در نامه‌ای به رولان بارت می‌نویسد: در مقایسه با رمان «بیگانه»، طاعون بی‌گفت‌وگوگذاری است از سرکشی انفرادی به جهان اجتماعی، اجتماعی که باید در مبارزه‌هایش شرکت کرد. اگر از بیگانه تا طاعون راهی در راستای تحول باشد، این تحول در جهان همبستگی و مشارکت است.

«طاعون» روایتگر جامعه‌ای است که طاعون‌زده می‌شود. شهر آرام و ساکتی که به ناگاه مورد هجوم موش‌های ناقل بیماری طاعون قرار می‌گیرد و رفته رفته این سیاهی روی تمام شهر سایه می‌افکند. ما در طاعون شاهدِ عینی بازخورد و واکنش‌های متفاوت هر یک از مردم شهر، نسبت به مصیبتی واحد و یکسان هستیم.

کتاب رفته رفته تغییرات رفتار و احساسات و حرکت و عصیانی اجتماعی را در مقابل طاعون به تصویر می‌کشد و…

این اثر ماندگار کامو در اران، شهری واقع در الجزایر، و از زبان دکتر ریو، که بعدها خود را معرفی می‌کند نقل می‌شود. کامو با بیان و توصیفات بی‌نظیر در صفحات آغازین کتاب شما را با خودش همراه می‌کند. با وجودی که کامو کتاب طاعون را در سال ۱۹۴۷ نوشت، این اثر آن‌قدر به حال‌وهوای امروز ما نزدیک است که هنگام خواندن کتاب حس همذات‌پنداری عجیبی با آن خواهید داشت.

با گذشت زمان، نشانه‌های ترسناک و مرموز بیماری در کتاب آشکار می‌شود. چهره‌ طاعون‌زده‌ شهر و قرنطینه شدن آن، باعث عکس‌العمل‌های جالبی از طرف مردم شهر می‌شود. شاید «طاعون» رمانی باشد که فضای آن به وضعیت امروز دنیا بسیار نزدیک‌ است.

بخش‌هایی از متن کتاب:

روزنامه‌ها که در ماجرای موش‌ها آن همه پرگویی کرده بودند، دیگر حرفی نمی‌زدند. زیرا موش‌ها در کوچه می‌میرند اما انسان‌ها درون خانه‌ها. و روزنامه‌ها فقط با کوچه کار دارند. (کتاب طاعون – صفحه ۶۹)

طاعون می‌تواند به عظمت یافتن کسی کمک کند. با وجود این وقتی انسان فلاکتی را که طاعون همراه می‌آورد می‌بیند باید دیوانه یا کور و یا بزدل باشد که در برابر آن تسلیم شود. (کتاب طاعون – صفحه ۱۵۸)

روشن است که شما قادرید در راه یک اندیشه بمیرید. و من از آدم‌هایی که در راه اندیشه می‌میرند خسته شده‌ام. من به قهرمانی عقیده ندارم. می‌دانم که آسان است. به این نتیجه رسیده‌ام که کشنده است. آنچه برای من جالب است این است که انسان زندگی کند و از آن چیزی که دوست دارد بمیرد. (کتاب طاعون – صفحه ۱۹۶)

معمولا زندان یک محیط زندگی دسته جمعی است و بهترین دلیل آن این است که در زندان شهر ما زندانبانان نیز مانند زندانیان باج خود را به طاعون می‌پرداختند و بر طبق نظر عالیه‌ طاعون، همه کس، از مدیر زندان گرفته تا پست‌ترین زندانیان محکوم بودند و شاید بدای نخستین بار در زندان عدالت مطلق برقرار می‌شد. (کتاب طاعون – صفحه ۲۰۳)

نظر شما