به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا؛ بازار نفت در سال گذشته با مشکلات متعددی روبهرو بود، مشکلاتی که اجازه ندادند با وجود تلاشهای اوپک در روزهای آخر سال ۹۸ قیمت نفت به درجه مطلوب برای تولیدکنندگان برسد.
این مشکلات اما از زمانی شروع شد تحلیلگران نفت پیش بینی کردند با کاهش رشد اقتصادی چین و برخی دیگر از کشورهای مهم مصرف کننده تقاضا برای نفت با کاهش روبهرو خواهد شد.
این پیشبینیها بازار را از حالت عادی خارج کرد و به فاز التهابی برد. از زمانی که تولید کنندگان به دلیل کاهش قیمت با کسری بودجه مواجه شدند دیگر بازار نفت نتوانست رنگی منسجم به خود بگیرد.
این در حالی است که در سال اخیر بارها و بارها اوپک به همراه کشورهای غیر عضو اوپک تلاش کردند که بازار را به ثبات برسانند و با کنترل عرضه کاهش تقاضا را پوشش دهند.
اما جالب اینجاست که کاهش تقاضا در ابتدای سال به دلیل پیشبینیها از کاهش استفاده از منابع فسیلی رخ داده بود چندی بعد با مانع دیگری که تقاضا را دستخوش تغییر کرد، مواجه شد.
آن مانع این بود که جنگی تعرفهای بین آمریکا و چین اتفاق افتاد افزایش تعرفهها برای تجارت کالا بین این دو کشور منجر به کاهش رشد اقتصادی در هر دوی آنها و به خصوص در چین، شد.
چین که بزرگترین خریدار نفت جهان است با کوچکترین اتفاقی میتواند تغییراتی جدی در بازار ایجاد کند چه برسد به اینکه رشد اقتصادیاش کاهش پیدا کرده و بخش تولید آن با کندی، روبهرو شود.
این مساله به کابوسی برای فروشندگان نفت و به خصوص کشورهایی که عمده درآمدشان از صادرات نفت است، بدل شد.
اما اوپک و دیگر تولید کنندگان بیکار ننشستند و با تلاشهای خود برای کنترل عرضه قیمتها را در بازه ۶۰ تا ۷۰ دلار نگه داشتند. با وجود این، تلاش اوپک نمیتوانست همیشه ادامه داشته باشد، چراکه کشورها میخواستند با همه توانشان تولید کنند. به باور کارشناسان این مساله که کشورها در سالهای اخیر برای تولید حداکثری تلاش میکنند به این دلیل است که آینده روشنی برای منابع فسیلی متصور نیستند.
عامل دیگری که موجب فروپاشی تقاضا در بازار نفت شد شیوع ویروس کرونا در جهان این ویروس که از کشور اصلی متقاضی نفت یعنی چین آغاز شد، به سرعت به بازارهای اقتصادی و به خصوص نفت سرایت کرد و این مساله موجب شد که بار دیگر قیمتها با کاهشی جدی روبهرو شوند. از این رو اوپک بار دیگر تلاش کرد که قیمتها را با کاهش عرضه کنترل کند اما این بار مانند دفعات قبل موفق نشد.
حال ما شاهد آن هستیم که دیگر قیمت ها نمیتوانند در بازه بالای ۵۰ دلار و یا حتی ۴۰ دلار ثابت بمانند و این مساله به دلیل کنار رفتن عامل تاثیرگذار بزرگی مانند اوپک است در سال های اخیر به عنوان اصلیترین تولیدکننده نفت شناخته میشود، این بار دیگر نتوانست کشورها را برای کاهش تولید متقاعد کند.
روسیه برای اولین بار پس از همکاری بلندمدت خود با اوپک دست به اقدامی زد که همه شاکله توافق چند ساله این سازمان را به هم ریخت.
روسیه که این سالها برای تامین بودجه خود به قیمتهای بالای نفت نیاز دارد، این بار اما با کاهش تولید مخالفت کرد و تلاش دارد تولید نفت خود را تا جای ممکن افزایش دهد.
این اقدام روسیه توافق میان خود کشورهای عضو اوپک را هم متزلزل کرد و این کشورها اکنون بدون توجه به هیچ ساز و کار سازمانی خاصی، میخواهند تولید کنند. این افزایش تولید نه تنها قیمتها را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه آغازیست برای فروپاشی امپراتوری اوپک بر بازار نفت.
این مساله بدون شک یک تهدید استراتژیک مهم برای رهبر بلقوه اوپک یعنی عربستان است. عربستان که در سالهای اخیر توانسته است با گفت و گوهای مکرر با کشورهای تولید کننده نفت آنها را به کاهش عرضه و کنترل بازار متقاعد کند از این مساله هراسان است که دیگر نقشی با نفوذ در بازار نفت نداشته باشد.
از این رو تصمیم گرفته است که با افزایش تولید قیمت ها را تا جایی کاهش دهد که کشورها از افزایش تولید منصرف شوند و بار دیگر پای میز مذاکره بیایند.
از طرفی هم عربستان تلاش میکند که با کاهش قیمتها و به خصوص با کاهش قیمتهای نفت تولیدی خود بازار را تصاحب کند چراکه به گفته کارشناسان هم اکنون سعودیها میتوانند، ارزانترین نفت موجود در بازار را تولید کنند.
هزینه پایین تولید در عربستان این توانایی را به این کشور میدهد که بتواند از پایین ترین قیمتهای نفت نیز سود ببرد اما این مساله در کشورهایی مانند روسیه و آمریکا این چنین نیست و آنها برای تولید نفت به هزینه بیشتری نیاز دارند.
عربستان نیز این نکته را میداند و تلاش میکند که از این نقطه ضعف طرف مقابلش برای پیروزی در جنگ استفاده کند حال آنکه این تکنیک به ضرر خودش تمام شود. چرا که کارشناسان بر این باورند که نفت زیر ۴۵ دلار اقتصاد عربستان را به شدت دچار مشکل خواهد کرد.
با این وجود در این روزها شاهد آن هستیم که جنگ تمام عیار نفتی بین بزرگان و ابرقدرتهای بازار آغاز شده است، جنگی که به ضرر همه تولیدکنندگان است به خصوص تولید کنندگانی که عمده بودجه خود را از صادرات نفت تأمین میکنند.
این جنگ تا جایی برای بازار خطرآفرین است که دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی آن را به بازی «رولت روسی» تشبیه کرده است.
«مهدی حسینی»، معمار قراردادهای نفتی ایران اما تحلیل متفاوتی برای جنگ نفتی آغاز شده میان آمریکا و روسیه دارد و معتقد است، روسیه در عدم همکاری با اوپک برای کاهش تولید نفت به دنبال فشار بر آمریکا برای قبول یک معامله بزرگتر با این کشور است و با توجه به اینکه افت 30درصدی قیمت نفت برای هر دو کشور نابود کننده است، این جنگ کوتاه مدت خواهد بود و به زودی با تفاهمی میان هر دو طرف به پایان میرسد اما با زمین خوردن نفت آمریکا در این جنگ، ایران میتواند سهم خود را از بازار بینالمللی انرژی دوباره بدست آورد.
حسینی در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری برنا اظهار کرد: اوپک پلاس به خوبی توانسته بود نظم و تعادل بازار نفت را طی سال گذشته حفظ کند اما دو کشور آمریکا و روسیه مهمترین عوامل برهم زننده بازار بودند که با افزایش تولید نامتعارف خود در این بازار اختلال ایجاد کردند.
او افزود: یکی از عوامل بینظمی بازار، آمریکا بود که تولید خود را به شکل غیر متعارفی افزایش داده بود. روسیه عامل دیگری بود که تولید خود را تا 11میلیون بشکه بالا بردهبود. عراق هم نقش خود را داشت اما در مجموع اوپک پلاس تلاش کرد بازار را آرام و با تصویب کاهش تولید در سال گذشته تعادلی میان تولید و تقاضا ایجاد کند.
حسینی با بیان اینکه رشد اقتصادی رابطه مستقیم با تقاضای نفت و انرژی دارد، خاطرنشان کرد: اواخر سال 98، بحران کرونا بر رشد اقتصادی کشورهای بزرگ مصرف کننده نفت مثل کره، هند، چین، ژاپن و اروپای شرقی که نقش اساسی در رشد اقتصادی دنیا دارند، تاثیر منفی گذاشت و در حالی که پیشبینیها برای رشد اقتصادی جهانی در سال 2020 معادل 3/5 درصد، افزایش تقاضای کل انرژی رقمی معادل همین 3/5 درصد و افزایش تقاضای کل نفت معادل نصف این رقم بود، ویروس کرونا با زمین زدن اقتصاد این کشورها همه معادلات را برهم زد.
این کارشناس و تحلیلگر حوزه نفت خاطر نشان کرد: چین که هم محور کرونا بود و هم تاثیر زیادی بر رشد اقتصای دنیا دارد، در دهه گذشته رشد اقتصادی دور قمی داشته و هند با جمعیت بالایی که دارد دارای رشد اقتصادی 8 درصدی بود، اما تحت تاثیر کرونا رشد آنها به شدت افت کرد تا جایی که پیش بینی میشود رشد اقتصادی دو رقمی چین به زیر 5 درصد کاهش یابد.
حسینی خاطر نشان کرد: چین حدود 14 میلیون بشکه ظرفیت پالایشگاهی دارد که نیازمند نفت خام است و با کاهش رشد اقتصادی و کاهش کشش بازار، میزان مصرف پالایشگاههای این کشور به شدت افت میکند.
او با اشاره به تقویم پر فراز و نشیب بازار نفت اظهار کرد: در سال 86 شاهد شوک نفتی بودیم که قیمت نفت از 40 دلار به زیر 8 دلار رسید. همچنین جنگ نفت را در اوایل دهه 90 داشتیم. بعدها در سال 2005 نیز افزایش ناگهانی قیمت نفت راتجربه کردیم که چنین شرایطی بازار نفت را نامطمئن کردهبود.
به گفته حسینی، بازار نفت همواره تحت شوکهای متفاوت قرار داشته اما اوپک در حدود 4دهه گذشته نقش بسیار تعیین کنندهای در همه این دورهها داشت و بهرغم اینکه بیشتر از 30 درصد تولید دنیا را ندارد اما توانست نقش خوبی در تنظیم بازار ایفا کند و حتی در دورهای محدوده نفتی بین 22 تا 28 دلار قرار داد تا بازار به خوبی تنظیم و کنترل شود.
این تحلیلگر بازار نفت با اشاره به اجلاس اخیر اوپک، تصمیم کاهش تولید را تصمیم درستی دانست و گفت: در روزهای پایان سال 98 علاوه بر کرونا، روسیه نیز با عدم همکاری با اوپک برای کاهش تولید نفت خود منجر به سقوط بازار و افت 30 درصدی قیمت نفت از 60 دلار به 35 دلار شد و مسکو حتی توافق کاهش تولید سال گذشته را هم نپذیرفت.
حسینی با تاکید بر اینکه آمریکا و روسیه هر دو نیازمند قیمت بالای نفت هستند، گفت: قیمت مطلوب نفت برای آمریکا بین 60 تا 70 دلار است تا بتواند نفت غیر متعارف خود را که ستون فقرات نفت این کشور بوده و شامل 8 میلیون بشکه از 14 میلیون بشکه نفت تولیدی آن میشود، حفظ کند و اگر قیمت نفت برنت به زیر 35 دلار برسد کل تولید شیل در 5 منطقه آمریکا زمین میخورد. بنابراین آمریکا هم حداقل قیمت را 60 تا 70 دلار میخواهد و علاقه ای به کاهش قیمت ندارد.
او افزود: روسیه هم این موضوع را به خوبی میداند و از طرفی به علت افت ارزش روبل و تحریم هایی که بر این کشور اعمال شده، به شدت نیازمند نفت گران قیمت است تا جایی که اعضای اوپک پیش بینی میکردند روسیه با کاهش تولید اوپک موافقت کند اما موافقت نکرد.
این کارشناس بازار نفت در پاسخ به این سوال که چرا روسیه با کاهش تولید نفت که افزایش قیمت را در پی داشت، موافقت نکرد، گفت: روسیه میداند که آمریکا به شدت از این کاهش قیمت نفت آسیب میبیند و به نظر میرسد به دنبال یک معامله با آمریکاست اما باید دید موضوع این معامله چیست. موضوع میتواند درباره سوریه و ادلب یا مسائل دیگر باشد.
به گفته حسینی، روسیه با خود برنامه ریخته که با ایجاد چنین آسیبی به آمریکا، این کشور را پای معامله بیاورد. اما دراین میان عربستان هم وارد بازی شد و به عنوان نمایندگی از آمریکای آسیب خورده، تصمیم به افزایش تولید گرفت تا قیمت نفت آنقدر پایین بیاید تا خود روسیه هم متضرر شود.
رئیس سابق کمیته بازنگری قراردادهای نفتی ایران در خصوص موقعیت کشور ما در این شرایط گفت: از آنجایی که ایران نفت زیادی صادر نمیکند، معتقدم این افت قیمت آسیب چندانی به ما وارد نکرده و در مجموع میتواند به نفع ما باشد چرا که اگر آمریکا در این جنگ زمین بخورد و تولید نفت این کشور ضعیف شود، ایران میتواند سهم خود را از تولید و باز نفت جهان باز پس گیرد.
حسینی درباره مدت زمان جنگ نفتی و به تعادل رسیدن بازار گفت: منفعت هر دو طرف جنگ یعنی آمریکا و روسیه در این است که جنگ نفتی زودتر به اتمام برسد چون هیچ کدام از کشورهای آمریکا و روسیه نمیتوانند این شرایط را در طولانی مدت تاب بیاورند، بنابراین ممکن است در فاصلهای نه چندان دور به تفاهماتی دست یابند و قیمت نفت مجددا خود را در سال 99 بازیابی کرده و افت 30 درصدی را تا حدودی جبران کند.
در هر صورت تاثیرات مخرب این جگ نفتی هر چند کوتاه مدت، بر کشورهای وابسته به نفت از جمله ایران غیر قابل انکار است. کشوری که بدون درآمدهای نفتی با مشکلات عمیقی در تامین بودجه روبهرو میشود.
ایران در سال گذشته با سنگینترین تحریمهای تاریخ خود مواجه شده است. این تحریمها صادرات نفت ایران را به شدت کاهش دادهاند و قرار گرفتن این عامل در کنار کاهش چشمگیر قیمتها بدون شک تامین درآمدهای نفتی را برای کشورمان بیش از پیش دشوار خواهد کرد. از این رو مسئولین بر این باورند که نباید دیگر به درآمدهای نفتی متکی بود و باید صادرات کالاهای غیرنفتی را منبع درآمد اصلی کشور قرار داد.
بدون شک این مساله که بازار نفت با توازنی قابل قبول همراه شود در صنعت نفت ایران نیز تاثیر خواهد گذاشت و تولید را بهبود خواهد بخشید، این در حالی است که ایران نیز مانند عربستان نفتی ارزان تولید میکند.
در نهایت باید پذیرفت که در سالهای آتی خبر خوبی در بازار نفت وجود ندارد. این مسئله را میتوان از پیشبینیهای بانکهای بزرگ سرمایهگذاری متوجه شد. بانکهایی مانند «بارکلیز»، «مورگان استنلی» و «گلدمن ساکس» که به شدت پیشبینی قیمتها را برای سالهای آتی کاهش دادهاند.
میتوان گفت بازار نفت در آینده نزدیک به جایگاه مورد علاقه خود نخواهد رسید، این در حالی است که توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش تمایل صنایع برای استفاده از سوختهای آلوده کننده نیز عاملی است برای کم رونق شدن بازار طلای سیاه.