به گزارش خبرگزاری برنا استان البرز، هرآنچه هست و از هرکجا که آمده اما مهمان را حبیب خدا می دانیم و قطعا این ویروس تاجدار هم به مانند سایر بیماری های کشنده که به این کشور آمده دیر یا زود از بین می رود و بار دیگر می توانیم بی استرس در گوش هم پچ پچ کنیم و بدون هراس از مبتلا شدن به بیماری روی عزیزان مان را ببوسیم.
روزی که بیماری وبا به ایران آمد به یکباره جان هزاران نفر را گرفت و در خیابان ها اجساد مردم گرسنه و قحطی زده روی هم تلنبار شده بود و نکته جالب اینکه آن زمان هیچ کس تلفن همراه نداشت تا با پیوستن به پویش در خانه بمانیم یا فاصله هوشمند اجتماعی این مهمان را از خانه به در کند.
وبا در دوران تحریم ایران و برو و بیای انگلیسی ها در این خاک مثل صاعقه به زندگی مردم زد و پدران را از کودکان و کودکان را از مادرانشان گرفت و ما امروز وقتی آمار تلفات کووید 19 را می بینیم دلخوش به آنیم که ایران روزهای سخت تر از این را نیز از سر گذرانده و این ویروس منحوس هم مثل بقیه همکارانش مجبور به شکست می شود، حتی اگر عده ای را غریبانه به کام مرگ بکشاند و بدون غسل و تلقین روانه گورستان کند!
اما این مهمان تاجدار گویا با بقیه ویروس ها فرق دارد و به نوعی ناشناخته است، شاید رشد تفکر و گسترش فضای مجازی باعث شده که در خانه بمانیم و به این بیماری فکر کنیم، می توانیم غر بزنیم و روی اعصاب خانواده راه برویم که چرا به این روز افتادیم و این ویروس لعنتی از کجا پیدایش شد که اینگونه اقتصاد را فلج کرد و حتی مساجد و تجمع های عمومی را به تعطیلی کشاند و آخر هم با یک ضربه " آپ چاگی" کودک مان را به زمین بدوزیم که شاید او باعث انتشار این بیماری شده و با تخس بازی هایش کسب و کار مان را تعطیل کرده است.
قبول! آدم از یکجا نشینی به مدت طولانی عاصی می شود مخصوصاٌ کسانی که تا قبل این بیماری برای خود کار و کاسبی و خدم و حشم داشتند اما کاش در کنار غر زدن ها و بد و بیراه گفتن به زمین و زمان کمی هم به روزهایی فکر کنیم که ناسزا را نثار کائنات می کردیم که چرا باید 5 صبح بیدار شویم و تا بوق سگ کار کنیم؟
خاطرات روزهایی را مرور کنیم که به راحتی روی پدر و مادر و عزیزانمان را می بوسیدیم و نمی دانستیم که این بوسه های عاشقانه و راه رفتن در میان جمعیت خود یک نعمتی است که در آنی و کمتر از آنی می تواند ما را از این امور به ظاهر روزمره محروم کند.
کارگران روز مزد و کاسبانی که در صورت کار کردن می توانند امرار معاش کنند و این روزها سفره هاشان کوچک تر شده است باید هم گلایه مند دولت مردان و مسئولینی باشند که فقط از در خانه ماندن صحبت می کنند بی آنکه به فکر روزی این بندگان خدا باشند، کسانی که شاید اولین روزهای 99 شان را با نداری و تنگدستی آغاز کرده باشند.
اما در این شرایط دشوار بهتر است کمی بیشتر بحران را مدیریت کنیم و با رعایت بهداشت فردی و ماندن در خانه در گام اول به مهار این بیماری کمک کنیم و در مرحله بعد برخی رفتارها را برای خود تبدیل به عادت کنیم.
نمی دانم کرونا آمده تا حلقه وصل دوباره ما باشد به تمام باورهایی که فرامششان کرده ایم یا می خواهد فاصله ای بندازد میان حداقل روابط دنیای امروزی ما. هرچه که هست این روزها بیش از هرچیزی نیازمند همدلی، اتحاد و احساس مسئولیت دوچندان هستیم تا هرچه زودتر شر این ویروس را از سر خودمان باز کنیم یا خودمان را به یک همزیستی مسالمت آمیز و کم مخاطره با آن عادت دهیم.
سعید فغانی