آنتونیا شرکا، منتقد سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: «خروج» را برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر دیدم و فیلمی نبود که مورد پسند من باشد. به نظر من ابراهیم حاتمیکیا چند فیلم خیلی خوب در کارنامه خود دارد ولی «خروج» به عنوان آخرین اثرش حتی در بین فیلمهای اخیر این کارگردان نیز جایگاهی ندارد و در بین فیلمهای جشنواره سیوهشتم فجر هم فیلم مورد توجهی نبود.
شرکا تصریح کرد: به نظر من کل ماجرا و داستانی که در «خروج» شکل میگیرد توسط کاراکترها به شکلی غیرمنطقی تراشیده میشود، در واقع منطق در اتفاقی که رخ میدهد و تصمیم کاراکترها را برای یک سفر نمایشی در پی دارد زیر سوال است و نمیتواند مخاطب را به باور لزوم این سفر به شکلی که در «خروج» میبینیم، برساند.
او افزود: در واقع شخصیتهای فیلم جدید حاتمیکیا به حساب اینکه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس یا پدران شهید هستند حق اعتراض را در خود میبینند و این در حالی است که افرادی فارغ از این عناوین نیز میتوانند چنین مطالباتی داشته باشند ولی تلاش حاتمیکیا بر این است که آنها رزمنده یا از خانواده شهدا باشند و این تلاش وصلهای ناجور در کلیت «خروج» به وجود آورده است. ما این کارگردان را فیلمساز دفاع مقدس میشناسیم و تقریباً تمام آثار او مربوط به دفاع مقدس است اما این داستان به زور و زحمت حاتمیکیا به دفاع مقدس ربط پیدا کرده، وگرنه او میتوانست همین کاراکترها را بدون گذشتهای که مطرح میکند در همین قصه دنبال کند.
این منتقد سینما در ادامه اظهار داشت: کاراکترهای «خروج» به حساب اینکه رزمنده یا پدر شهید هستند انتظار دارند حرفشان شنیده شود، حاتمیکیا در این فیلم از حسی در کاراکترهایش بهره میبرد که ربطی به موضوع ندارد و او اصرار دارد گذشته آنها را به خواسته امروزشان مربوط کند.
شرکا در ادامه اظهار داشت: انتخاب تراکتورها به لحاظ بصری به فیلم «خروج» ظاهری جذاب داده، فیلمبردار احتمالاً از این ایده به دلیل فرصتهای بصری بسیاری که برایش فراهم شده لذت برده. انتخاب تراکتورها و به راه انداختن آنها در جاده ایدههای بصری خوبی برای فیلمبردار به وجود آورده اما به لحاظ موضوعی تصمیمی که افراد میگیرند و با تراکتور در جادهها به راه میافتند خالی از منطق است.
او با اشاره به محتوایی که حاتمیکیا در «خروج» دنبال میکند؛ گفت: اعتراض یک قشر خاص که به دلیل گذشتهشان به خود حق معترض بودن میدهند موضوع جدیدی نیست و نمیتواند مخاطب را به وجد آورد. فیلمساز قصد دارد در نهایت کاراکترهای خود را که گذشتهشان آمیخته با اتفاقات دوران دفاع مقدس است قربانی و مظلوم نشان دهد که فکر میکنم این ایده مضمونی بسیار تکراری و متکبرانه است. اینکه کاراکترهای این فیلم این همه اتفاق برایشان رخ میدهد، در جاده با تراکتورهایشان به راه افتاده و اعتراض میکنند و اعتراضشان رسانهای میشود اما در نهایت مظلوم و قربانی نمایش داده میشوند به نظر من تا حد زیادی ایده بسیار متکبرانهای به حساب میآید. به طور کل ایده «خروج» درباره چند فرد مسن که قصد دارند با زنده کردن یک موضوع قدیمی حق مطالبهگر بودن را به خود بدهند بسیار قدیمی و خالی از جذابیت است. «خروج» بازگشت به گذشتهای است که جذابیت ندارد و فقط برای طیف کوچک و خاصی میتواند دیدنش جذاب و لذتبخش باشد.
این منتقد در پایان تصریح کرد: ابراهیم حاتمیکیا همیشه فیلمهای اعتراضی ساخته و فکر میکنم فیلم اعتراضی «آژانس شیشهای» که اثر بسیار خوبی است، در اعتراضی که دارد بسیار دقیقتر و عمیقتر عمل میکند. حاتمیکیا همیشه به واسطه معترض بودنش سر زبانها بوده اما در سالهای اخیر معترض بودن تنها دلیل سر زبانها بودنش است و او نشان داده که به این حواشی و جنجالها علاقهمند بوده و هر بار که فرصتی داشته باشد به آن بیشتر دامن میزند. فیلم سینمایی «خروج» در بین آثار یک دهه اخیر حاتمیکیا پس از «گزارش یک جشن» ضعیفترین فیلم او است.