سرمایه‌داری تجسسی توهم یا واقعیت؟

|
۱۳۹۹/۰۲/۱۶
|
۱۱:۲۵:۲۷
| کد خبر: ۹۹۷۷۸۶
سرمایه‌داری تجسسی توهم یا واقعیت؟
قادر باستانی- پژوهشگر رسانه‌های اجتماعی

به گزارش گروه روی خط رسانه‌های خبرگزاری برنا؛ زندگی بدون نت، کابوسی برای بشر امروز است. شیوع سهمگین ویروس کرونا، اهمیت حیاتی فناوری‌های جدید ارتباطی را روشن‌تر کرد؛ مردم در حالی که چند هفته‌ای به کنج خانه خزیده بودند، از طریق شبکه‌های اجتماعی، با دوستان و اقوام، ارتباط آنلاین داشتند؛ اما این سرویسی که تلگرام، فیس‌بوک، اینستاگرام، واتس‌اپ، ایمو یا موتورهای جست‌وجو مثل گوگل و نظایر آن به مردم می‌دهند، در قبالش چه می‌گیرند؟ همه خدمات برای مردم رایگان است؛ اما آنها هزینه سنگین‌شان را از کجا تأمین می‌کنند؟

واقعیت این است که جزئی‌ترین رفتارها و احساسات روزمره ما مردم، به کالایی قابل فروش تبدیل شده است. ما در زمان نصب یک برنامه پیام‌رسان، اجازه می‌دهیم از اطلاعات ما استفاده کنند؛ تا اجازه‌ها را تأیید نکنیم، برنامه نصب نمی‌شود. این شرکت‌های جهانی فناوری، در قبال سرویسی که می‌دهند، اطلاعات شخصی‌مان را به شکل کلان‌داده یا «بیگ‌دیتا» به مشتریان خود می‌فروشند. آن مشتریان، با تحلیل رفتارها و احساسات مردم یک کشور، کالا تولید می‌کنند یا فروش خود را بالا می‌برند. همچنین سازمان‌های امنیتی قدرت‌های بزرگ دنیا، مشتری این اطلاعات هستند که می‌خواهند بدانند مردم یک کشور چگونه فکر می‌کنند و درباره موضوعات مختلف چه نظری دارند. مشتری‌های دیگری هم هستند که هرکدام با انگیزه‌ای خاص، در پی به‌دست‌آوردن کلان‌داده‌ها هستند. خانم شوشانا زوبوف، استاد دانشگاه هاروارد، در کتابی جالب به این موضوع توجه کرده است. او نظریه خود را با این پرسش‌ها شروع می‌کند که شرکت‌هایی مثل گوگل و فیس‌بوک، چطور ما را ترغیب کردند که برای آسودگی بیشتر از خیر حریم خصوصی‌مان بگذریم؟ چگونه داده‌هایی را که این شرکت‌ها از اطلاعات شخصی ما جمع‌آوری می‌کنند، دیگران به کار می‌گیرند تا نه‌فقط رفتار ما را پیش‌بینی کنند، بلکه بر آن اثر بگذارند و اصلاحش کنند؟ این موضوع چه پیامدهای فاجعه‌باری برای دموکراسی و آزادی دارد؟ او عصر حاضر را «عصر سرمایه‌داری تجسسی» می‌خواند.

زوبوف معتقد است سرمایه‌داری تجسسی از سوی شرکت‌های بزرگ فناوری ایجاد شده که نشانه آن تمرکز بی‌سابقه ثروت، دانش و قدرت در تاریخ بشر است. بنیان سرمایه‌داری تجسسی، الگوریتم‌های پیش‌بینی‌کننده و محاسبه ریاضی رفتار انسان است. سرمایه‌داران تجسسی «اطمینان» را به آن دسته از مشتریان خود می‌فروشند که می‌خواهند بدانند ما چه می‌کنیم. آنها می‌خواهند بدانند چگونه رفتار خواهیم کرد تا بدانند بهترین راه مداخله در رفتارمان چیست. قدرت بی‌سابقه سرمایه‌داری تجسسی، با تلاش این شرکت‌های قدرتمند برای پیش‌بینی و کنترل رفتار ما حاصل شده است.

برای مثال در آمریکا، دستگاه‌های تنفسی متصل به نت، مورد استفاده افرادی که از یک بیماری خاص رنج می‌برند، داده‌ها را مخفیانه به شرکت بیمه می‌فرستند و این امکان را فراهم می‌‌کنند تا آنها به استناد آن داده‌ها، از پرداخت خسارت خودداری کنند. همچنین برخی از برنامه‌های تلفن همراه، محل اقامت شهروندان را هر دو ثانیه یک ‌بار برای فروش به اشخاص ثالث ضبط می‌کنند. حتی گردآوری اطلاعات از مرز رایانه‌ها، شبکه اینترنت و اسمارت‌فون‌ها فراتر رفته است؛ مثلا تلویزیون‌های هوشمند دوربین‌دارِ متصل به اینترنت می‌توانند حرکات، مکالمات و حتی حالات مختلف چهره را ثبت و مخابره کنند. ترموستات‌های متصل به شبکه اینترنت در بعضی از خانه‌های مردم وجود دارد که به صاحبان آن خانه‌ها اجازه می‌دهد از راه دور، دمای خانه خود را تنظیم کنند. علاوه بر این، یخچال‌ها، آیفون‌های تصویری برای بازکردن درها و حتی خودروهای متصل به نت وجود دارند که آنها نیز غالبا اطلاعات مردم را جمع‌آوری و به مشتریان خود می‌فروشند. در عصر سرمایه‌داری تجسسی، شرکت‌ها همه چیز را درباره ما می‌دانند و امور به‌گونه‌ای طراحی شده که برای ما کاربران، ناشناخته و پنهان باشد. آنها به خاطر اهداف و منافع مالی دیگران، آینده ما را پیش‌بینی می‌کنند و به رفتارمان شکل می‌دهند و این قدرت شناخت و اصلاح رفتار انسانی، بی‌سابقه است. اصلاح رفتار از طریق تنظیم، هدایت، شکل‌دهی و کشاندن ما به سمتی است که بیشترین احتمال موفقیت کسب‌وکار این شرکت‌های بزرگ تجاری را رقم بزند. چند سال پیش، فیس‌بوک آزمایش‌هایی را انجام داد تا ببیند آیا می‌تواند بر هیجانات و رفتار کاربران در دنیای واقعی، به‌گونه‌ای اثر بگذارد که آگاهی آنها را دور بزند، درعین‌حال که خودشان متوجه نشوند. به بیان بهتر، سرمایه‌گذاری تجسسی مداخله‌ای مستقیم در اراده ماست و هجمه‌ای علیه خودمختاری بشر انجام می‌دهد.

منتقدان نظریه سرمایه‌داری تجسسی که اغلب شرکت‌های بزرگ فناوری هستند، این دیدگاه‌ها را توهم توطئه می‌خوانند و رد می‌کنند؛ اما هر‌چه هست، پارادوکس سرویس رایگان به مردم و هزینه‌های هنگفت این شرکت‌ها، توهم‌دانستن این نظریه را خدشه‌دار می‌کند. واقعیت امر هر‌چه باشد، دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی باید قوانین شفاف‌سازی برای مهار شرکت‌های بزرگ فناوری الکترونیکی وضع کنند تا آنها نتوانند برای افزایش سودآوری خود، بدون اطلاع و رضایت مردم، به‌راحتی اطلاعات خصوصی شهروندان را به‌مثابه کالا در معرض خرید و فروش بگذارند. 

منبع:شرق

نظر شما