به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ علیرضا قزوه در این گفتگو گفت: زندگی اقبال لاهوری با قرآن عجین است و قرآن شالوده فکری اوست. علامه اقبال میگوید از کودکی صبحها تلاوت قرآن میکردم و پدرم میگفت طوری قرآن را تلاوت کن که گویی هماکنون جبرئیل دارد قرآن را نازل میکند. خاندان اقبال از 200 سال پیش هندوهای کشمیر بودند که بعد مسلمان شدند. در کشمیر هرروز صبح جمعخوانی قرآن و اوراد فتحیه را دارند. به همین دلیل اقبال هیچگاه حتی زمانی که تحصیل میکرد از قرآن جدا نشد.
این شاعر و پژوهشگر افزود: اقبال قرآن را برای امروز میدید و معتقد بود قرآن است که میتواند ما را نجات دهد. امهات تفکر هر شاعر در بعضی از واژگان است. در تفکر اقبال واژگانی مثل ضبط نفس، محبت و حرّیت وجود دارد که از میان آنها حرّیت پررنگتر است. در کتاب «اسرار خودی و رموز بیخودی» و «جاوید نامه» تأثیر مولانا در علامه اقبال را مشاهده میکنیم. در کتاب «اسرار خودی و رموز بیخودی» شعری درباره سیدالشهدا دارد که میگوید: رمز قرآن از حسین آموختیم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از امهات تفکر اقبال مفهوم ملت است. در شعری میگوید: قلب مؤمن را کتابش قوت است/ حکمتش حبل الورید ملت است. که اشاره به آیه «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید» دارد. بیدل یکی از استادان اقبال و از امهات تفکر اوست. هر دو از کودکی با قرآن آشنا هستند و عرفان هر دو عرفان سرخ، مبارزه و حماسه است و نه عرفان خموش. وقتی اقبال در جامعه اسلامیه دهلی سخنرانی میکند میگوید روزی شیطان را دیدم که بیکار نشسته و میگوید از زمانی که دولت انگلیس دارد در اینجا حکومت میکند من بیکار شدهام. از گفتن واقعیت نمیترسید و این ریشه در عرفان شمس و بیدل دارد.
علیرضا قزوه سپس عنوان کرد: اقبال البته غرب را هم قبول میکند و بهکلی نفی نمیکند اما میگوید مثل مردهای میماند که نیاز به چیزی دارد و آن چیز، مشرق است. در یکی از شعرهایش میگوید: نقش قرآن چونکه بر عالم نشست/ نقشههای پاپ و کاهن را شکست. آخرین کتاب اقبال «حواشی بر قرآن» است که به زبان انگلیسی است. در آنجا آرزو میکند که ایکاش در تمام عمرم به دنبال علوم دینی و قرآن میرفتم.
زهیر توکلی در ادامه گفت: یکی از تعابیر اقبال تعبیر " خودی " است. در عرفان تعبیر خود را داریم: من عرفه نفسه فقد عرفه ربه. اقبال معتقد است در هر موجودی در این جهان یک خودی وجود دارد که میخواهد خود را نشان دهد. خودی از آرزو نشئت میگیرد که پندارها و انگارهها از آن آرزو شکل میگیرند و سپس علم و فن شکل میگیرند. این مفهوم خیلی ربط مستقیم به معرفت نفس در عرفان ندارد. البته او سعی میکند از جایی مفهوم خودی را به آموزههای عرفانی پیوند بزند. از مفهوم محبت این تلاش را صورت میدهد.
این شاعر و منتقد ادبی افزود: اقبال میگوید تقویت خودی 3 مرحله اطاعت، ضبط نفس و نیابت الهی است. میگوید غایت انسان این است که به نیابت اللهی و خلیفهاللهی با نگاه اسلامی برسد و آییننامه آن را قرآن میداند. میگوید قرآن آیین ملت محمدیه است. همچنین معتقد است خودی فرد بدون خودی ملت شکل نمیگیرد و این مسئله نیاز به یک آیین دارد که باید این آیین را از قرآن بگیرد. نگاه او به آیین، نگاهی هویتی و تمدنسازانه است. در یکی از اشعارش دارد:
ملتی را رفت چون آیین ز دست/ مثل خاک اجزای او از هم شکست
برگ گل شد چون ز آیین بسته شد/ گل ز آیین بسته شد گلدسته شد
نغمه از ضبط صدا پیداستی/ ضبط چون رفت از صدا غوغاستی
آن کتاب زنده قرآن حکیم/ حکمت او لایزال است و قدیم
نسخه اسرار تکوین حیات/ بیثبات از قوتش گیرد ثبات
سید مرتضی خاتمی خوانساری در بخش دیگری از برنامه پیرامون «رابطه انسان و خدا در قرآن» به بیان دیدگاههای خود پرداخت. در این برنامه همچنین یوسفعلی میرشکاک به قصهخوانی قرآنی از روی بخشی از کتاب «روض الجنان و روح الجنان» پرداخت. بررسی کارنامه قرآنپژوهی مهدی بازرگان نیز بخش دیگری از چهاردهمین قسمت ویژهبرنامه «سوره» بود. در بخشی از این گزارش آمده است:
مهدی بازرگان، مهندس، سیاستمدار و مفسر قرآن تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران و مدیرعاملی شرکت ملی نفت را بر عهده داشت. فعالیتهای سیاسی را پس از کودتا با پیوستن به نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی پی گرفت و در سال ۱۳۴۰ به همراه سید محمود طالقانی و یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را تأسیس کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا ۱۵ آبان ۱۳۵۸ نخستوزیر دولت موقت جمهوری اسلامی ایران بود.
بازرگان در سال ۱۳۲۶ اولین قدمها را برای نزدیک ساختن علم و دین برداشت. نتیجه این تلاش در کتاب «راه طی شده» انتشار یافت. بازرگان در دوره رواج اندیشههای مارکسیستی بر این باور بود که بهرغم آنچه دینداران و متجددان گمان میکنند، روند روزگار بهسوی نزدیک شدن به دینداری و تعالیم انبیا پیش میرود. بازرگان با بهرهگیری از قوانین علمی مانند اصل بقای ماده یا اصول ترمودینامیک، در پی ایجاد هماهنگی میان آیات قرآن و اصول علمی بود. او اتکا به اصول علمی را موجب پذیرش خالق میدانست. با همین رویکرد بازرگان قانون بقای ماده و انرژی را به معنای اثبات ابدی بودن عالم تلقی میکرد و معتقد بود با کشف این قانون اولین مانع بر سر راه باور به قیامت برداشته شده است. وی همچنین در کتابی با عنوان «ابر، باد و باران» تعابیر گوناگون قرآن درباره پدیدههای طبیعی مذکور را دقیقاً مطابق با اصول علم هواشناسی تفسیر کرد و در کتابی دیگر احکام مطهرات و نجاسات را در راستای دستاوردهای علم پزشکی و شیمی دانست. بازرگان بااینحال بر این باور بود که قرآن کتاب علمی، فیزیکی، ریاضی و هواشناسی نیست و برای تعلیم این علوم نازل نشده است.
به باور بازرگان در تفسیر قرآن کریم و برای تدبر دقیقتر در آن باید بهجای اتکا بهصورت و چینش فعلی به ترتیب نزول دست یابیم تا با قرآن آنگونه مواجه شویم که بهطور تدریجی بر پیامبر نازل شده است. تا در این مسیر با تحول نیازهای جامعه عصر پیامبر و تغییر دریافتهای مؤمنان آشنا شویم. بازرگان با اتکا به این فرض که طول آیات قرآن کریم در ابتدای نزول کوتاه بوده و بهتدریج طولانی شد، ترتیب نزول آیات را تعیین کرد. پیش از او «تئودور نولدکه» و «رژی بلاشر» تلاش برای تعیین ترتیب نزول آیات قرآن را بر اساس روایات نقلشده و همچنین با بهرهگیری از روشهای عقلی آغاز کرده بودند. بازرگان اما این روشها را کامل و کافی نمیدانست.
بازرگان علاوه بر این به تحول موضوعی قرآن نیز توجه کرد. او تلاش کرد در کتاب «سیر تحول قرآن» نشان دهد که آیات آخرت و قیامت، آیات جهاد، احکام تربیتی، اخلاقی و فقهی و نیز مواجهه پیامبر با امت اسلام در سالهای مختلف نزول وحی چه سهمی از آیات را تشکیل دادهاند. برخی منتقدان کتاب سیر تحول قرآن را یکی از ده کتاب ماندگار قرآنپژوهی در قرن پانزدهم هجری دانستهاند.
بااینحال بازرگان همواره در میان قرآنپژوهان بیشتر با رویکردش در تفسیر علمی مورد توجه بوده است. این رویکرد او نقدهای بسیاری به همراه داشته است. علامه محمدحسین طباطبایی در کنار نقد سنتهای تفسیری در جهان اسلام تفسیرهای علمی را نیز تفسیر به رأی و تحمیل رویکردهای بشری بر متن قرآن دانسته است. رویکرد تفسیر علمی بازرگان که در آثار دیگر او ازجمله «عشق و پرستش یا ترمودینامیک انسان» نیز ادامه یافت، مورد نقد جدی شهید مرتضی مطهری در حاشیه کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» قرار گرفت. مطهری در پاسخ به کسانی که مطالعه در آثار طبیعت را کلید رسیدن به رموز مبدأ و معاد میدانند تصریح کرد که مطالعه حسی طبیعت کافی نیست و چنین روشی ما را تنها تا مرز ماوراء طبیعت راه میبرد و راهی به فراتر از آن نمیگشاید. مطهری چنین رویکردی را سپر انداختن در برابر مادیگرایان میدانست. بیاعتنایی به روش عقلی و تأکید انحصاری بر روش تجربی، نقد دیگری است که از سوی عبدالحسین خسروپناه بر دینشناسی مهدی بازرگان وارد شده است. به باور خسروپناه بر اساس رویکرد طبیعی و تجربی بازرگان توان درک حقیقت معاد از انسان معاصر سلب میشود.
برنامه تلویزیونی «سوره» که به موضوع قرآن اختصاص دارد، در شبهای ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 22:45 دقیقه از شبکه چهار سیما پخش میشود. تکرار این برنامه نیز ساعت 17 میباشد.