به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ پژوهشگران موسسه آلن با تحقیق روی باقی مانده بافت مغز پس از جراحی میکشوند درک بهتری از کارکرد مغر پیدا کنند
دانشمندان آمریکایی میگویند تحقیق با استفاده از قطعاتی که پس از جراحی مغز باقی میماند بیشتر از تحقیق روی مغز موش و موش صحرایی به درمانهای نو منجر میشود.
دکتر لین در نشست "اتحادیه آمریکایی پیشرفت علم" در سیاتل جزییات این پروژه تحقیقاتی را توضیح داد: "کمی دیوانگی است که در یک عرصه علمی عظیم سعی میکنیم بیماریهای مغز را درمان کنیم، اما درک اندکی از مغز خود انسان داریم. "
"این عرصه علمی در کل فرض کرده که مغز انسان شبیه مدلهای حیوانی است بدون اینکه این فرض را محک زده باشد. "
"مغز موش هزار بار کوچکتر از مغز انسان است و هر بار که محققی به آن نگاه میکند به این نتیجه میرسد که بین این دو تفاوتهای زیادی وجود دارد. "
دکتر لین و همکارانش در موسسه آلن تسهیلاتی برای جراحان مغز منطقه فراهم کردهاند تا با اجازه مریض، چند ساعت بعد از جراح مغز، روی بافتهای باقی مانده تحقیق کنند.
بافت مغز تا ۴۸ ساعت بعد خروج از بدن به کار عادی خود ادامه میدهد.
به همین دلیل وقتی دکتر لین و همکارانش خبردار میشوند که یک تکه بافت مغز از بدنی جدا شده مجبور میشوند تمام کارهایشان را کنار بگذارند و حتی شبها هم کار کنند.
او میگوید: "ما میبینیم که سلولهای مغز انسان انواع بیشتری از مدلهای حیوانی دارد و خواص الکتریکی و آناتومیک مغز موش و انسان میتواند تفاوتهای چشمگیری داشته باشد. "
دکتر لین معتقد است به همین دلیل است که تلاش برای یافتن درمان بیماریهای مغزی مانند پارکینسون و آلزایمر "بیثمر" مانده است.
او میگوید بیمارانی که به دلیل بیماریهایی مثل صرع باید بافت مغزشان جراحی شود به شرکت در این تحقیق علاقه نشان میدهند.
نظر دکتر لین به مذاق متخصصان ژنتیک بریتانیا که روی موش یا موش صحرایی تحقیق میکنند چندان خوش نیامده است.
پرفسور رابین لاول بج پژوهشگر موسسه کریک در لندن میگوید: "درست است که بین اندازه، شکل و پیچیدگی مغز موش و انسان تفاوت وجود دارد و این مغزها به بدنهای متفاوتی متصلند. اما هیچ عصبپژوهی را نمیشناسم که غیر از این فکر کند. این ادعای او که آنها تفاوتها را نادیده نمیگیرند واقعا مسخره است. "
"تحقیق روی موجود زنده را در حیوانات میتوان انجام داد وگرنه کار بسیار دشواری است. طوری که ما میتوانیم متغیرهایی مانند ژنتیک، سن، تغذیه و ... را در حیوانات کنترل کنیم در انسان غیر ممکن است. "
شورای پژوهشهای پزشکی بریتانیا قصد دارد مرکز تحقیقات ژنتیکی موش خود را در هارول در آکسفوردشایر تعطیل کند. یک محقق ژنتیک ارشد که نمیخواست نامی از او برده شود به بیبیسی گفت: دیدگاههای دکتر لین در این تصمیم تاثیر داشته است:
"موجی بوجود آمده که تحقیق بر موش و سایر ارگانیسمها و حیوانات را در کل کم ارزش میکند و این باور سادهلوحانه را رواج میدهد که تحقیقات ژنتیک انسانی همه مشکلات را حل میکند. ولی کلید اصلی در مکانیسمها است و برای بررسی و تائید پیشفرضها به دستکاری کل یک ارگانیسم نیاز است.
"مقابله با این موج ضد تحقیقات روی حیوانات بسیار مهم است و به نظر من اکثریت جامعه پژوهشگران با آن کاملا مخالفند و نگرانی زیادی دارند. "
پرفسور رابین لاول بج کارایی نظریه دکتر لین را در دراز مدت زیر سوال میبرد:
"آیا حداکثر ۴۸ ساعت کشت بافت مغز کافی است؟ هر تکه مغز ارتباطهایی با دیگر قسمتهای دستگاه عصبی مرکزی دارد، این قسمتها چقدر بر عملکرد آن تکه مغز تاثیر دارند؟ تاثیر سیستمهای بدن بر هر تکه بافت مغز را چه میتوان کرد مثل تاثیر سیستم ایمنی یا روده و باکتریهای آن (میکروبیوتا)؟ "
پروفسور الیزابت فیشر، پژوهشگری که در دانشگاه یوسیال لندن روی اساس ژنتیکی بیماریهای مغزی تحقیق میکند، میگوید تحقیق روی مغز موش به پژوهشگران "بینش بسیاری در باره سلامت و بیماری انسان و درمانهای جدید داده است."
او میگوید: "دسترسی به بافت مغز زنده انسان بیشک به محققان کمک زیادی میکند، ولی دسترسی به این نمونهها بسیار محدود است بخصوص دسترسی به نمونه بافت مغز کسانی که بیماریهای نادر دارند. "
دکتر لین در پاسخ میگوید: "میخواهم این نکته را روشن کنم که برای مطالعات مکانیکی که یک محدودیت بنیادی در مطالعه مغز انسان است، تحقیق روی مغز نمونههای حیوانی برای شکلگیری سیستمهای قابل آزمایش تجربی ضروریست. "
"به همین دلیل تحقیق ما روی مغز انسان مکمل تحقیق روی حیوانات است و امکان ارزیابی نقادانه مدلهای کارکرد و بیماریهای مغزی را میدهد. تمام مدلها محدودیت خود را دارند و ما بر این باوریم که کار ما راه را برای درمانهای جدیدتر و بهتر بیماریها و اختلالهای مغزی روشن میکند. "