باید تکلیف مردم را در این روزهای سخت روشن کرد، آنها باید بدانند در این روزهای سخت باید به فکر کرونا باشند و در شرایط سخت تحریمی - کرونایی به دنبال تامین معیشتشان بروند و یا در انتظار جنگ احتمالی مجلس با دولت بنشینند؟
حتما آخرین اولویت مردم دیدن جنگ مجلس با دولت است، آنها این روزها که ویروس کرونا به زندگیشان زده و طاعون تحریم به معیشتشان، توقع دارند مجلس را کنار دولت ببینند نه روبروی آن و در حال درشت گویی و تخریب و تضعیف دولت. این انتطار البته به معنای آن نیست که مجلس از ابزارهای قانونیش استفاده نکند، بلکه توقع این است نمایندگان این ابزارها را برای بهبود شرایط به کار گیرند نه برای آنچه که در ذهن افکار عمومی به انتقام گیری تعبیر می شود.
طعنه به دولت، زیر سوال بردن آن و کاهش منزلت دولتمردان آنهم در شرایطی که دولت روحانی نه فقط باید با ویروس کرونا بلکه باید همزمان باید با سنگین ترین تحریم های تاریخ بجنگد، در کجای منافع ملی قرار دارد؟ اینکه در آغازین روز مجلس، تعابیری به کار رود که در ذهن افکار عمومی به جنگ مجلس با دولت تعبیر شود، آیا دردی از دردهای جامعه درمان می کند؟
ویروس کرونا اتفاقا نشان داد دولت نزدیک به هفت سال در کشور کار کرده، از طرح تحول سلامت تا توجه به تولید داخل که نتیجه اش را در فروشگاه های کشور می شد تماشا کرد، از تاکید و سرمایه گذاری بر اینترنت که نه تنها بار اقتصاد را بر دوش کشید بلکه در ایام قرنطینه گاه نقش رسانه ملی را در سرگرم کردن مردم به دوش گرفت تا شرکت های دانش بنیان و استارت آپ هایی که بار از روی دوش کشور و ملت برداشتند، از سازمان های مردم نهاد تا نهادهای دولتی که در همین ایام پای کار مردم آمدند تا مشکلی از مشکلات مردم را حل کنند و .... البته که اینها دستاوردهای نظام هستند و قطعا تحقیر این دستاوردها و اتهام ناکارآمدی، تحقیر دستاوردهای نظام تلقی می شود.
نمایندگان مجلس اگر قرار است خدمتی کنند که حتما به این نیت وارد خانه ملت شده اند، باید این دستاوردها را تقویت و برای جبران ضعف ها پیشقدم شوند نه اینکه دولت را به وادی تضعیف و تخریب بکشند تا هم کار ملک روی زمین بماند و هم کار ملت لنگ بماند.
مردم امروز نظاره می کنند در راس مجلس کسی نشسته که کاندیدای ریاست جمهوری بود و حالا با رای مردم و نمایندگان مردم بر کرسی ریاست پارلمان نشسته، و مردم قضاوت می کنند کسی که این توانمندی را در خود دیده رئیس جمهور شود و از منافع ملی در آن صندلی دفاع کند آیا کرسی ریاست دومین نهاد دموکراتیک را برای جبران ناکامی در آن انتخابات و جنگ با دولت به کار خواهد گرفت یا برای تامین منافع ملی کنار دولت و دوشادوش دولتمردان می رزمد؟ در ابعادی بزرگتر، آیا مسوولان جمهوری اسلامی، رقابت را به جنگ تعبیر می کنند یا در بعد اخلاقی، مسابقه خدمت می دانند.
قالبیاف، رئیسی و روحانی امروز در آزمون بزرگی قرار دارند، سه نفری که یک روز برای انتخابات ریاست جمهوری باهم رقابت می کردند، امروز با هم در قامت روسای سه قوه، باید در سخت ترین شرایط، کشور را اداره کنند. روحانی و رئیسی با همه اختلاف نظرها باهم کار کردند، شاید گاهی بهم طعنه هم زدند ولی همدیگر را تخریب نکردند، اگر اختلافی داشتند، زیاد به عرصه عمومی نکشیدند و پشت درهای بسته، موضوعات رو حل و فصل کردند، این انتظار از قالیباف هم وجود دارد که در قامت ریاست قوه مقننه و در صندلی که پیش از او افرادی مثل مرحوم هاشمی رفسنجانی، ناطق نوی، حدادعادل و لاریجانی نشسته بودند، بیش از تخریب و تضعیف دولت، همکار دولت باشد، درست مثل کاری که ناطق نوری و حدادعادل با دولت خاتمی و علی لاریجانی با دولت احمدی نژاد کردند.