به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، برنامههایی مثل «عصر جدید»، «دورهمی»، «خندوانه»، «برنده باش» و... با ساختار و فرم متفاوت توانستهاند در سالهای اخیر پربینندهترین آثار تلویزیون باشند. در گفتوگو با اهالی تلویزیون و چند کارشناس به دلایل موفقیت این برنامهها و آسیبشناسی آنها پرداختیم که در ادامه میخوانید:
اسماعیلی: موفقیت «عصر جدید» ربطی به عوامل تولید آن ندارد/ اسپانسر محور بودن تلویزیون برنامهها را به سمت سخیف بودن و کازینو شدن برده است
کامیار اسماعیلی، کارگردان، تهیهکننده و مجری تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: برنامههای موفق تلویزیون با رویکرد سرگرمکننده بودن ساخته میشوند و در همه جای دنیا صنعت سرگرمی درآمد خوبی برای سرمایهگذارها و تهیهکنندهها به همراه داشته است. مردم طبیعتاً به سرگرمی احتیاج دارند و چون فرمت این برنامهها بر پایه سرگرمکننده بودن است در جذب نظر مخاطب نیز موفق هستند.
اسماعیلی تصریح کرد: «عصر جدید» یک برنامه کاملاً کپی از برنامههای موفق خارجی است. این برنامه از یک برنامه امتحان شده در دنیا به شکلی که هیچ تفاوتی با آنها ندارد و حتی در دکوراسیون شبیه به همین برنامههای موفق است کپی شده و طبیعی است که مورد استقبال قرار گیرد چراکه پیشتر نقاط قوت و ضعف این برنامهها مشخص شده و آزمون و خطاها را پیش از اینکه در ایران ساخته شود در کشورهای دیگر پشت سر گذاشته است.
او افزود: با توجه به اقبال جهانی اینگونه برنامهها نباید موفقیت «عصر جدید» را به عوامل آن مربوط دانست. البته باید بدانیم که «عصر جدید» تنها برنامه کپی شده تلویزیون نیست؛ اگر در کشور ما قانون کپی رایت وجود داشت تلویزیون باید میلیونها دلار بابت کپی کردن برنامهها پرداخت میکرد اما وقتی چنین قانونی در کشور ما وجود ندارد تنها به لحاظ اخلاقی میتوان آنها را مورد قضاوت قرار داد که به نظر من این کپی کردنها غیر اخلاقی است چراکه زحمت طراحی و بررسی راهکارهای جذب مخاطب را گروههای خارجی کشیدهاند و ما بدون اینکه حقوقشان را رعایت کنیم، فقط از آنها استفاده میکنیم.
مجری برنامه «نیمرخ» در ادامه گفت: البته نباید همه برنامههای تلویزیون را کپی شده بدانیم و بسیاری از برنامهها هستند که فرمتی تکراری را با بومی سازی و خلاقیت به شکلی طراحی کردهاند که میتوان نقش تولیدکنندگانش را در موفقیت اثر به وضوح دید و نقد من به برنامههایی مثل «عصر جدید» است که کاملاً کپی شده هستند و هیچ تفاوتی با نمونههای موفق خارجیشان ندارند.
اسماعیلی در ادامه با ابراز نگرانی از تأثیرپذیری تلویزیون از فضای مجازی، تأکید کرد: این اتفاق جای نگرانی بسیاری دارد، تلویزیون مدام سعی دارد در برنامهها و سریالهایش از تکهکلامهای فضای مجازی استفاده کند، این نشان از ضعف تلویزیون دارد که نمیتواند خود تکهکلامهای پرمحتوا خلق کند و به همین دلیل تکهکلامهای فضای مجازی را از زبان مجریها و بازیگران تلویزیون میشنویم. امروز تلویزیون ما که قرار بود دانشگاه باشد از مسیر خود خارج شده و به بیراهه رفته است.
این مجری تصریح کرد: قدرت تلویزیون در جریانسازی زمانی مشخص میشود که فضای مجازی تحت تأثیر آن باشد اما میبینیم که رسانه ملی در این رقابت منفعل عمل میکند و به یک رسانه کاملاً شکست خورده در این رقابت تبدیل شده است. تلویزیون دیگر با برنامهسازهای قوی خود تعامل ندارد و به لحاظ مالی ابهامهای بسیاری در آن وجود دارد. تلویزیون باید در وضعیت مالیاش شفافسازی و استقلال داشته باشد، باید مشخص شود که بودجه تلویزیون دقیقاً چگونه صرف میشود و برنامهسازی در رسانه ملی چگونه بین تولیدکنندگان تقسیم میشود. تلویزیون باید پاسخگو باشد که چرا با وجود مجریهای کارکشته و خوب در اجرای برنامهها از چهرههای سینمایی استفاده میکند. در گذشته تلویزیون مجریهای بسیار خوبی داشت که امروز خبری از آنها نیست و این رسانه باید پاسخگوی این شرایط باشد.
او افزود: مدیرانی که امروز در مسند کار قرار گرفتهاند و سابقه تلویزیونی ندارند قطعاً باعث رنجش افراد کارکشته میشوند و از آنجا که خودشان در این حوزه کار نکردهاند نمیتوانند برنامهسازها را درک کنند و در نتیجه افراد باتجربه ناخودآگاه کنار میروند. در این شرایط تلویزیون دست خود را خالی دیده و به سراغ چهرههای سینمایی میرود تا بتواند اسپانسر جذب کند و اسپانسرمحور شدن تلویزیون نیز خود معضلی است که هدف صداوسیما را از برنامهسازی به پولسازی تغییر داده است.
اسماعیلی تصریح کرد: صداوسیما سیستم اداری عجیب و غریبی دارد که این سیستم بودجه رسانه ملی را کاملاً مصرف میکند و هدر میدهد. رسانه ملی با بودجه هنگفتی که دارد نباید به درآمدزایی فکر کند و اینکه امروز چنین شرایطی را شاهد هستیم ناشی از مشکلات عدیده مدیریتی است. اتفاقات عجیبی را در رسانه ملی شاهد هستیم؛ سریالی مثل «پایتخت» که مملوء از تکهکلامهای سخیف فضای مجازی است یا رفتار نامناسب کودکان با والدین را به تصویر میکشد یا در پایان، تصویرسازی فیلمی که 45 سال پیش ساخته شده را در آن شاهد هستیم روی آنتن رفته و پخش میشود، برای تلویزیون و این سریال حاشیه درست میشود و در زمانی که مدیران شبکه باید از اثر پخش شده حمایت کند، سعی دارد خود را کنار بکشند و تأکید میکند که از این نشانهها در سریال بی خبر بوده و متوجه آنها نشدهاند. چطور ممکن است در هیچ یک از مراحل اداری تولید و پخش متوجه این مسائل نشده باشند و بعد از حاشیهسازی به آن پی برده باشند؟ نمیتوان این حرفها را باور کرد و این نشان از عدم آشنایی مدیران با برنامهسازی و سریالسازی است. اگر سریالی ساخته شده باید مدیر بتواند از اثرش حمایت کند و اگر اثر قابل دفاع نیست مدیر باید در مرحله تولید به شکلی آثار را کنترل کند که اتفاقاتی نظیر اتفاق «پایتخت» برای اثر رخ ندهد.
این مجری قدیمی با اشاره به اینکه تلویزیون با مشکلات متعدد ساختاری مواجه است، تأکید کرد: به دلیل مشکلات ساختاری متعدد، تلویزیون تنها چند راه برای جذب مخاطب دارد، یا مجبور است از تکهکلامهای سخیف فضای مجازی استفاده میکند یا چهرهها را در جایگاههای بیربط به حرفهشان قرار میدهد و به نوعی از آنها تنها استفاده تبلیغاتی میکند تا اسپانسر رضایت داشته باشد و یا مجبور است کازینو راه بیندازد چرا که اسپانسر انتظار دارد به لحاظ مالی متضرر نشود و میبینیم نه تنها برنامههایی مثل «برنده باش» که حتی «خندوانه» و... نیز با ستاره مربعها شکل و شمایل کازینویی پیدا کردهاند.
اسماعیلی در پایان گفت: تلویزیون باید به سمت الگو بودن برود، قرار بود رسانه ملی دانشگاه باشد و به جای تکهکلامهای سخیف خود تکهکلامهای فرهنگساز خلق کند. باید آدمهای بزرگ در مسند برنامهساز قرار بگیرند و مدیری که صرفاً با ارتباطهایی که دارد در جایگاه مدیریت قرار میگیرد نمیتواند با برنامهسازها تعامل داشته باشد و در نتیجه یا مجبور به حذف میشود یا فرد برنامهساز ترجیح میدهد که دیگر با رسانه ملی همکاری نکند. شرایط حاضر باعث شده تا اوج خلاقیت تلویزیون «پایتخت» باشد که در نهایت رئیس سازمان صداوسیما مجبور میشود دستور بررسی حواشیاش را بدهد که واقعاً اتفاقی عجیب و دردناک است. مدیران تلویزیون باید توانایی حمایت از آثار تولیدی خود را داشته باشند و شرایط حاضر نشان میدهد که یا آنها ضعفها را نمیشناسند و حواشی را نمیتوانند پیشبینی کنند یا نتوانستهاند در مراحل تولید، محتوای آثار را کنترل کرده و به سمتی ببرند که قابل دفاع باشد، به همین دلیل مجبور هستند خود را کنار کشیده و همه مشکلات را به گردن نویسنده و کارگردان اثر بیندازند.
قندی: در برنامهسازی پیشرفت کردهایم اما در سریالسازی پسرفت/ در «عصر جدید» و «دورهمی» وجود اسپانسر آزاردهنده نیست
هادی قندی، تهیهکننده و برنامهساز تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: موفقیت یک برنامه به عوامل و مجری آن مربوط میشود، تلویزیون ما سرمایههای بسیاری دارد که برخی از آنها را کنار گذاشته، مثل عادل فردوسیپور و سرمایههای دیگری هستند مثل رضا رشیدپور، احسان علیخانی، فرزاد حسنی و... که چون مخاطب را میشناسند در هر برنامهای حضور داشته باشند آن برنامه میتواند مخاطبپسند و جذاب باشد.
تهیهکننده برنامه «من و شما» خاطرنشان کرد: تعداد برنامههای تولیدی تلویزیون کم نیست ولی برای اینکه چند برنامه موفق و پرمخاطب را مثال بزنیم همین چند برنامه «عصر جدید»، «دورهمی» و... به ذهنمان میرسد و همانطور که اشاره کردم دلیل اصلی موفقیت این برنامهها را همان شناخت عواملش از جنس مخاطب میدانم.
این تهیهکننده درباره تأثیر زمان پخش بر دیده شدن برنامههای تلویزیون، گفت: من اعتقادی به تأثیر زمان پخش بر دیده شدن برنامهها ندارم. برنامه اگر خوب و مخاطبپسند باشد، مخاطبان خود را پیدا میکند. من زمانی برنامه «خوشا شیراز» را روی آنتن یک شبکه استانی داشتم و زمان پخشش ساعت 14 بود اما مخاطبان بسیاری داشت و همچنین برنامه «من و شما» که باز هم از یک شبکه استانی در ساعت 14 پخش میشد مخاطبان بسیاری داشت. اگر سلیقه مخاطب اهمیت بدهید قطعاً امکان موفقیت برنامه بسیار بیشتر میشود.
قندی در ادامه گفت: برنامههایی مثل «عصر جدید» و «دورهمی» که در آنها مسائل و موضوعاتی مطرح میشود که شاید در دیگر برنامهها شاهدش نباشیم از ممیزی کمتر بهرهمند نمیشوند. در واقع نگاه تلویزیون نسبت به این برنامهها در بحش ممیزی سهلانگارانهتر نیست و حقیقت این است که بسیاری از تهیهکنندهها برای اینکه برنامه را از آنها نگیرند، محافظهکاری کرده و خودسانسوری میکنند. مهران مدیری و احسان علیخانی در برنامههایشان این خودسانسوری را ندارند وگرنه تفاوتی در سانسور وجود ندارد.
او درباره اسپانسرمحور بودن برنامههای تلویزیون اظهار داشت: امروز اسپانسر اهمیت ویژهای در برنامهسازی تلویزیون دارد، بودجه تلویزیون محدود شده و برنامهسازی نیز هزینه بالایی دارد و نمیتوان بدون اسپانسر به تولید برنامه فکر کرد؛ مهم این است که وجود اسپانسر در برنامه منجر به سرخوردگی مخاطب نشود. مخاطبان حق دارند که به پر رنگ بودن اسپانسر در برنامهها اعتراض داشته باشند اما چارهای نیست و برنامهسازها نیز باید ساختاری در نظر بگیرند که نحوه حضور اسپانسر در قالب برنامه آزاردهنده نباشد. در ساختار برنامههای «عصر جدید»، «دورهمی» و «خندوانه» وجود اسپانسر غالب و آزاردهنده نیست.
این تهیهکننده در ادامه درباره کپی بودن برنامههای تلویزیونی گفت: اگر ایدهای کپی شده به خوبی اجرا شود نمیتوان از آن ایراد گرفت. برنامههای استعدادیابی در همه جای دنیا با فرمتی اجرا میشوند که «عصر جدید» هم از آن پیروی کرده و چرا فرمتی که جواب داده و مورد توجه مخاطبان قرار گرفته را تغییر دهیم و از یک فرمت جدید استفاده کنیم که ممکن است شکست بخورد؟ برنامهای که همزمان با «عصر جدید» در یکی از شبکههای ماهوارهای با حضور یکی از بازیگران سینمای ما پخش میشد در شرایطی روی آنتن آن شبکه میرفت که محدودیتها تلویزیون ما را نداشت و احتمالاً بودجهاش دو برابر بود اما دیدیم که نتوانست توجه مخاطبان را چندان به خود جلب کند و «عصر جدید» در این زمینه موفقتر بود.
قندی در پایان اظهار داشت: ما در برنامهسازی پیشرفت داشتیم ولی در حوزه سریالسازی دچار پسرفت و ضعفهای بسیاری هستیم که فکر میکنم هر روز بیشتر احساس میشود. البته ضعیف شدن سریالهای تلویزیونی را نمیتوان دلیل دیده شدن برنامهها دانست چراکه فکر میکنم برخی برنامههای تلویزیون امروز کیفیتی دارند که در هر شرایطی دیده میشدند و مورد توجه قرار میگرفتند..
روشنپژوه: مدیران تلویزیون باید بدانند که فضای مجازی و تلویزیون دو مدیوم کاملاً متفاوت هستند/ معیارهای داوری «عصر جدید» ضعیف هستند/ برنامههای اسپانسر محور احتمال موفقیت بیشتری دارند!
مسعود روشنپژوه، مجری، تهیهکننده و کارگردان برنامههای تلویزیونی، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: به نظر من اصلیترین دلیل موفقیت چند برنامه تلویزیونی که این روزها مخاطبان بسیاری دارند زمان پخش مناسب و استفاده از عوامل حرفهای تلویزیون است.
روشنپژوه تصریح کرد: از طرفی ممیزی برای برنامههایی مثل «دورهمی»، «عصر جدید» و «خندوانه» بسیار کمتر است. در هیچ برنامهای مجری نمیتواند و اجازه ندارد از مهمانش بپرسد که تا بحال عاشق شده یا خیر. وقتی ممیزی کمرنگتر شود طبیعی است دست برنامهسازها برای تولید برنامه بازتر شده و در نتیجه جذب مخاطب راحتتر میشود. برنامههایی مثل «دورهمی» و «عصر جدید» و دیگر برنامههای اینچنین حدفاصل بین فضای مجازی و تلویزیون هستند و بیشتر برای این ساخته میشوند که در فضای مجازی فالوور جمع شود و در شرایطی که این اتفاق رخ میدهد طبیعی است که برنامه مورد استقبال مخاطب قرار گیرد.
او افزود: مدیران تلویزیون باید بدانند که فضای مجازی و تلویزیون دو مدیوم کاملاً متفاوت هستند و در بهترین حالت میتوانند مکمل یکدیگر باشند. زمانی هیچوقت ماهواره را هیچ مدیری قبول نداشت و اسمی از آن نمیبرد اما پس از اینکه رقابت جدی شد تصمیم گرفتند که به نقد برنامههای ماهواره بپردازند. فضای مجازی نیز چنین وضعیتی در تلویزیون دارد، زمانی اینستاگرام و تلگرام را تلویزیون به رسمیت نمیشناخت اما پس از مدتی کانالهای تلگرام و پیجهای اینستاگرام از تلویزیون سر در آوردند.
این مجری در ادامه گفت: به هر حال این برنامههای آنتن را پر کردهاند اما وضعیت عجیب تلویزیون مخاطب را در دوگانگی قرار داده و میبینیم به عنوان مثال در یک شبکه یک روحانی در برنامه از اشکالات شرعی غیبت در حال صحبت است و این کار را نهی میکند و یک برنامه اسپانسرمحور که ممیزی برای آن کمتر لحاظ میشود همان لحظه در شبکهای دیگر دقیقاً مجریاش مشغول غیبت یک نفر است.
این مجری قدیمی تلویزیون در ادامه اظهار داشت: موضوعات زردی مثل طلاق و ازدواج بازیگران و هنرمندان تا چه زمان میتواند برای مردم جذاب باشد را نمیدانم اما به هر حال این موضوعات نیز به مرور جذابیت خود را از دست میدهند. تلویزیون با این برنامهها مردم را به فضول بودن تشویق میکند و به نوعی فضول بار میآورد. من در بسیاری از این برنامههای نکات اخلاقی و حتی رعایت اصول اخلاقی را نمیبینم. تاک شو از زمان اختراع تلویزیون وجود داشته و همچنان جزو پربینندهترین برنامههای این رسانه است اما تاک شوها اصولی دارند که باید رعایت شود، باید پرسشها صادقانه پاسخ داده شوند، در همه جای دنیا وضعیت به همین شکل است و خبرنگارهای پاپاراتزی وجود دارند که اگر یک هنرمند مقابل دوربین دروغ بگوید خبرنگاران پاپاراتزی حقیقت گفتههایش را پیدا کرده و او را لو میدهند اما در ایران هر کس هر پاسخی که دلش بخواهد میدهد. در شهرستانها عوامل سرگرمکننده نسبت به تهران و مراکز استانها کمتر است و میزان تأثیرپذیری مردم از برنامههای تلویزیون بسیار بالاست.
مجری برنامه «مسابقه محله» تصریح کرد: برنامه «خندوانه» ترکیبی از برنامههای موفق تلویزیون در سالهای گذشته است، برنامههایی مثل «مسابقه محله»، «عمو قناد» و... را در «خندوانه» میتوان دید که البته کار درستی است. برنامهای مثل برنامه «عصر جدید» یک برنامه کاملاً کپی از برنامههای دیگر در شبکههای ماهوارهای است که با کیفیت بیشتر در همین روزها پخش میشوند. در این برنامهها افرادی که حاضر میشوند و اجرا دارند اگر بتوانند امتیاز کافی را دریافت کنند و مورد توجه مخاطبان قرار گیرند توسط خود شبکه و عوامل تولید برنامه حمایت شده و به نوعی آینده درخشانی در انتظارشان است اما در برنامههای استعدادیابی ما چنین اتفاقاتی رخ نمیدهد و افراد تنها برای کسب یک مقام یا دیده شدن برنامهای اجرا میکنند و کنار میروند.
روشنپژوه در ادامه اظهاراتش گفت: استفاده از فرمتی که پیشتر در کشورهای دیگر برای برنامهسازی نتیجهبخش بوده اتفاق خوبی است اما شرط مثبت دانستن آن ایرانیزه شدن این طرح و ایده است. برنامههای ما باید با فرهنگ خودمان همخوانی داشته باشند. هیأت داوران باید در زمینههای مختلف متخصص باشند و افراد صاحب نظری باشند، به نظر من هیأت داوران «عصر جدید» میتوانست قویتر باشد و در حال حاضر در این برنامه خیلی مواقع نمیتوان تشخیص داد که یک نفر بر چه اساس امتیاز کامل میگیرد یا یک نفر بر چه اساس حذف میشود؛ به نظر من معیارهای داوری در برنامه احسان علیخانی بسیار ضعیف است.
این مجری در پایان تصریح کرد: امروز برنامههای اسپانسرمحور با توجه به اینکه تلویزیون به شدت نیازمند اسپانسر است احتمال موفقیت بیشتری دارند. یک اسپانسر اصرارهایی در ساختار برنامه دارد که تلویزیون مجبور است بپذیرد و به همین دلیل میبینیم که چند برنامه با استقبال خوبی مواجه شده ولی دیگر برنامههای تلویزیون که شاید حتی زحمت بیشتری برای آنها کشیده شده اصلاً دیده نمیشوند.
امجدیان: کپی بودن برای برنامههای تلویزیونی امتیاز منفی نیست
کیوان امجدیان، منتقد سینما و تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: به نظر من در برنامهسازی تلویزیون خواستهها و علاقهمندیهای مردم باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. در کشورهایی که تعداد برنامههای موفقشان بسیار بالاست از کارشناسان و تحلیلگران بسیاری برای کشف علایق و سلائق مردم در برنامهسازی استفاده میشود.
امجدیان خاطرنشان کرد: برنامهسازهای خارجی در کشورهای دیگر مجبور به کشف عوامل موفقیت آثارشان هستند چون از آنجا که این برنامهها درآمد خود را از میزان بازدید به دست میآورند اگر خواستههای مردم را مدنظر نداشته باشند اثرشان با شکست مواجه شده و امکان ادامه ساخت آن وجود ندارد.
او افزود: اگر نگاهی به آثار موفق داشته باشیم متوجه میشویم که این آثار بیشتر مربوط به دو شبکه سه و نسیم میشوند. شبکه نسیم که قدمت چندانی در قیاس با دیگر شبکهها ندارد به خوبی توانست با در نظر گرفتن و لحاظ کردن خواست و سلیقه مردم و ساخت برنامههای با کیفیت امروز جایگاه ویژهای در رسانه ملی داشته باشد و به یکی از بهترین شبکههای تلویزیون تبدیل شود.
این منتقد در ادامه گفت: در شبکه سه نیز به نظر میرسد طی سالهای اخیر که مدیران جوانی به آن راه پیدا کردند برای رسیدن به نتیجهای خوب در برنامهسازی شرایط را تحلیل کردند و در واقع با در نظر گرفتن سلیقه شخصی خود جلو نرفتند. البته نباید از این نکته غافل شد که در مدیریت شبکههای تلویزیون نقدهای بسیاری وجود دارد و من تنها به نکات مثبت در بحث برنامهسازی اشاره کردم. این اتفاق در حوزه سریالسازی شبکه یک نیز رخ داد میبینیم که از ابتدای سال جاری پربینندهترین سریالها مربوط به این شبکه میشود.
امجدیان درباره کپی بودن برخی برنامههای تلویزیون خاطرنشان کرد: کپی بودن صرفا یک عیب در برنامهسازی محسوب نمیشود. اگر در شبکههای خارجی از یک برنامه استقبال شده عیبی ندارد که ما هم از فرمت آن استفاده کنیم و آثاری با کیفیت بسازیم که مردم نیز از آنها استقبال کنند. کپی به خودی خود بد نیست، برنامه استعدادیابی تنها در یک کشور ساخته نشده، در تلویزیون کشورهای بسیاری میتوان این برنامه را دید و مردم ما هم حق دارند که اثری با این فرمت در رسانه ملی داشته باشند. شائبه کپی بودن در ابتدا به برنامه «دورهمی» نیز وارد بود و میگفتند که «دورهمی» از یک برنامه هندی کپی شده است اما اگر امروز این برنامه مورد استقبال قرار گرفته هیچ عیبی در کپی بودن آن نمیتوان دید. ارزش کار تولیدکنندگان «دورهمی» در کیفیت این اثر است، اگر به جای مهران مدیری شخص دیگری مجری «دورهمی» بود قطعاً این برنامه چنین کیفیت و بازخوردی نداشت. اگر خلاقیت بر کپی بودن اثر غالب شود نمیتوان کپی بودن را امتیازی منفی برای برنامه دانست.
این منتقد تصریح کرد: در برنامههایی که معمولاً در فضای مجازی نیز بخشهایی از آن پخش میشود من به نمونههایی برنخوردم که نیاز به ممیزی در آن احساس شود. در صداوسیما قاعدهای وجود دارد که این برنامهها نیز از آنها نمیتوانند عبور کنند و اگر نکات جالبی در آنها دیده میشود به نظرم مربوط به خلاقیت مجریانی مثل احسان علیخانی و مهران مدیری است. مدیران باهوش در شبکههای مختلف دست افراد خلاق را باز میگذارد و مدیری که باهوش نباشد این کار را نمیکند.
او در پایان گفت: تلویزیون چارهای جز جدی گرفتن فضای مجازی نارد. اگر تأثیرپذیری از این رسانه بد باشد هم نمیتوان آن را نادیده گرفت و باید به آن توجه کرد. امروز نمیتوان با قواعد سالهای گذشته به برنامهسازی فکر کرد و دیگر نمیتوان انتظار داشت که با پخش یک سریال یا برنامه پربیننده خیابانها خلوت شوند، مخاطبان میتوانند پس از پخش این برنامه را در فضای مجازی ببینند و فضای مجازی هم هر بخش جذابی که در اثر وجود داشته باشد را برمیدارد و به نوعی بازپخش میکند. برنامهسازها امروز باید برای دیده شدن در فضای مجازی نیز برنامهریزی داشته باشند.