نظرات امام خمینی (ره) درباره باقر العلوم (ع) بالاترین شخصیت تاریخ

|
۱۴۰۲/۰۴/۰۵
|
۱۲:۱۸:۲۰
| کد خبر: ۱۰۳۴۳۷۹
نظرات امام خمینی (ره) درباره باقر العلوم (ع) بالاترین شخصیت تاریخ
امام خمینی ( ره) گفت : ما مفتخریم که "باقر العلوم" بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول- صلی اللَّه علیه و آله- و ائمه معصومین- علیهم السلام- مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.

به گزارش خبرگزاری برنا؛ یکی از برجسته ترین وجوه شخصیتی امام خمینی نسبت به سایر علما و متفکران جهان اسلام، نگرشی است که نسبت به تاریخ، بخصوص تاریخ مبارزات انبیاء داشته اند. ایشان به واسطه شناخت جامعی که از مکتب، حیات و قیام انبیاء و اولیای معصوم داشت، به توصیف صحیح و دقیق زندگی و مبارزات سیاسی و علمی امامان معصوم(ع) می پرداخت. امام (س) در این راستا با اشاره  به شاخص هایی چون خاستگاه اجتماعی انبیا، عدم حمایت آنان از زورمداران، بعثت آنان برای نجات ستمدیدگان، ایجاد قسط و اقامه عدل، و ... مباحث ارزشمندی از زوایای زندگی ائمه اطهار(ع) بیان کرده اند. امام راحل در فرازی که یکی از جملات جالب در این باره است، می فرمایند:

انبیا آمده  اند تا بشر را هدایت کنند به راهی که همه در آن راه سیر کنند و همه انسان صحیح و کامل بشوند. (صحیفه امام، ج ۱۳،ص۱۷۲) 

و یا می فرمایند: ذکر احوال رجالِ بزرگ و اولیاء و انبیاء که در قرآن کریم و احادیث شریفه وارد شده، برای تاریخ گوئی نیست، بلکه برای تکمیل بشر است که از حالات بزرگان عالَم عبرت گیرند و خود را به صفات کریمه آنان و اخلاق فاضله ایشان، متّصف کنند. (شرح حدیث جنود عقل و جهل،۳۴۸ )

امام خمینی(س) درباره حضرت امام باقر(علیه السلام) چنین فرموده اند:

ما مفتخریم که "باقر العلوم" بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول- صلی الله علیه و آله- و ائمه معصومین- علیهم السلام- مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است. (صحیفه امام،ج ۲۱،ص ۳۹۷)

امام پنجم شیعیان محمدبن علی ملقب به «باقرالعلوم» به روایتی در اول ماه رجب و به نقلی دیگر در روز جمعه سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد. مادرش گرامی اش «فاطمه» دختر امام حسن مجتبی (ع) و پدرش حضرت سیدالساجدین، امام زین العابدین، علی بن الحسین (ع) است.

در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء(ع) کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک می شد. دوران امامت امام محمد باقر (ع) از سال ۹۵ هجری که سال شهادت امام زین العابدین (ع) است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ هجری یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشته است.

باقر العلوم، عاشق جمال حق تعالی

چنانچه عالم آل محمد، صلّی اللّه علیه و آله، و عاشق جمال حق تعالی، جناب باقر العلوم، علیه السلام، صدقه را پس از وقوع در دست سائل می بویید و می بوسید و استشمام رایحه طیبه محبوب از آن می کرد. و خدا می داند برای آن ذات مقدس و عاشق مجذوب چه راحت نفس و سکونت خاطری پیدا می شود، و چه طور آن اشتعالات قلبیه و احتراقات شوقیه باطنیه [را] این عشقبازی خاموش می کرد.

افسوس و هزاران افسوس! که این نویسنده مستغرق در بحار هوای نفس و مخلّد بر ارض طبیعت و گرفتار شهوات و اسیر بطن و فرج و بیخبر از ملک هستی و مست خودی و خود پرستی در این عالم آمد و عن قریب خواهد رفت و از محبت اولیا هیچ ادراک نکرد و از جذبات و جذوات و منازل و مغازلات آنها هیچ نفهمید، و وقوفش در این عالم وقوف حیوانی و حرکاتش حرکات حیوانی و شیطانی بود. اگر چنین باشد، مردنش نیز مردن حیوان و شیطان است. ( شرح چهل حدیث، ص۴۸۹)

روایتی از امام در باره حضرت باقر(ع)

حضرت صادق، حضرت باقر، آنها هم، از آنها نقل کرده اند که در یک محلی که داشتند، می رفتند کار می کردند. به حضرت صادق بعضی می گفتند آقا - حضرت صادق شغلش خیلی بود. شغل معنویش زیاد بود و کار تبلیغاتی و کار تعلیماتی اش زیاد بود، مع ذلک، خودش تشریف می برد به حسب این نقل و در آن جایی که داشت، کار می کرد- به او عرض کردند که خوب، این را به ما واگذار کن. فرمود: من میل دارم که کاری که می خواهم برای خودم بکنم، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس کنم.[۱]  این چقدر ارزش می دهد که یک نفر، که در زمان خودش شخص اول بود و دارای آن مقامات بود، خودش کار می کند و تعلیم می دهد که ارزش کار چی است! (صحیفه امام،ج ۱۶،ص ۲۳۸)

حب دنیا باعث تشتت خیال است

باید انسان بداند که دنیا طوری است که هر چه آن را بیشتر تعقیب کند و در صدد تحصیل آن بیشتر باشد، علاقه اش به آن بیشتر شود و تأسفش از فقدان آن روزافزون گردد، گویی انسان طالب چیزی است که به دست او نیست. گمان می کند طالب فلان حدّ از دنیا است، تا آن را ندارد از آن تعقیب می کند و در راه آن تحمّل مشاقّ می کند و خود را به مهالک می اندازد؛ همین که آن حدّ از دنیا را به دست آورد، برای او یک امر عادی می شود و عشق و علاقه اش مربوط می شود به چیز دیگری که بالاتر از آن است و خود را برای آن به زحمت و مشقّت می اندازد و هیچ گاه عشقش فرو ننشیند، بلکه هر دم روزافزون شود و زحمت و تعبش بیشتر گردد. و این فطرت و جبلّت را هر گز وقوفی نیست. و اهل معرفت با این فطرت اثبات بسیاری از معارف کنند که بیان آن از حوصله این اوراق خارج است و اشاره به بعض این مطالب در احادیث شریفه شده؛ چنانچه در کافی شریف از حضرت باقر العلوم (ع) روایت نموده که «مثَل حریص به دنیا مثَل کرم ابریشم است که هر چه به دور خود آن را بیشتر می پیچد از خلاص شدن دورتر شود تا آن که از اندوه بمیرد.» (آداب الصلاة (آداب نماز)، ص:۵۱)


[۱] - وسائل الشیعه، ج ۱۷، کتاب تجارت، ص ۲۰، باب ۴، ح ۲ و ص ۳۹، باب ۹، ح ۷.

 

نظر شما