به گزارش برنا؛ بحث مشارکت حداقلی و مشارکت حداکثری پس از انتخابات مجلس یازدهم شکل جدیتری به خود گرفته به گونهای که بسیاری از چهرههای سیاسی، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب بر این نکته تاکید کردند که مردم دارای بیتفاوتی شدهاند به همین دلیل علاقهای به مشارکت در پای صندوقهای رأی ندارند. از طرفی برخی از چهرههای سیاسی اصولگرا همچون عبدالله گنجی و سید محمد حسینی، لزوم در دستورکار قرار دادن چرایی مشارکت کم مردم در انتخابات مجلس 98 را مطرح کردند.
این ابراز نگرانیها پس از اسفندماه سال گذشته تاکنون ادامه دارد، ابراز نگرانیهایی که به نظر میرسد به دغدغه مشترک جریانهای سیاسی تبدیل شده، اما در این میان بسیاری از اصلاحطلبان نظر دیگری دارند به باور آنها، اصولگرایان تنها میتوانند در شرایط مشارکت حداقلی پیروز شوند اما اگر مشارکت، بالا باشد یقینا اصلاحطلبان برنده انتخابات خواهند بود.
«مهدی آیتی»، چهره سیاسی اصلاح طلب، با بیان اینکه خواست اصولگرایان در این است که مشارکت کمتر از 50 درصد باشد، به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: «هر دو انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در سال آینده، با مشارکت بسیار پایین مردم برگزار خواهد شد و از این مسئله هم تنها جناح های سیاسی اصولگرا خوشحال هستند چراکه تجربه نشان داده، هرگاه مشارکت مردم بالاتر از 50 درصد باشد اصلاح طلبان برنده میشوند در مقابل هرگاه مشارکت مردم کمتر از 50 درصد باشد اصولگرایان برنده میشوند.»
به گفته آیتی، «اصولگرایان همان گونه که در مجلس یازدهم، اکثریت مجلس را به دست گرفتند و آن را فتح کردند ریاست جمهوری 1400 و شوراهای اسلامی شهر و روستا را هم فتح خواهند کرد».
پیش از مهدی آیتی، بسیاری از چهرههای سیاسی اصلاحطلب همچون جواد امام، مرتضی مبلغ و غیره بر این گزاره تاکید میکنند که هر چه مشارکت مردم در پای صندوقهای رأی کمتر باشد اصولگرایان برنده میشوند؛ گزارهای که همواره از سوی اصولگرایان رد شده است.
«حمیدرضا ترقی»، چهره سیاسی اصولگرا، بر این باور است که یقینا هیچ اصولگرایی معتقد به کاهش مشارکت نیست و همه به دنبال مشارکت بالای مردم در انتخابات هستند. این تحلیل که اصولگرایان در مشارکت کم موفق می شوند، تحلیل نادرستی است!
او در پاسخ به این سوال که آیا مشارکت بالا صرفا به معنای پیروزی اصلاحطلبان و شکست اصولگرایان است به خبرنگار سیاسی برنا گفته است: «نخست اینکه مشارکت مردمی بالا، خواسته نظام و رهبری و ثانیا ضرورت اجتناب ناپذیر برای کشوری است که متکی به آراء عمومی ملت است. بنابراین نباید موفقیت یا عدم موفقیت یک جریان سیاسی را در کاهش مشارکت یا افزایش مشارکت، تحلیل کرد.»
همچنین حجت الاسلام «حسین ابراهیمی»، عضو جامعه روحانیت مبارز، لزوم دارا بودن رئیس جمهور دولت سیزدهم از مقبولیت و مشروعیت را مطرح میکند. در واقع او نیز بر این باور است که صرف مقبولیت یک کاندیدا کافی نیست. او در گفت و گویی اشاره کرده که هم مشارکت حداکثری و هم پیروزی در انتخابات برای اصولگرایان مهم است واقعیت این است که هر چه مشارکت مردم بیشتر باشد، برای کشور بهتر است. اگر برخی اصولگرایی را به معنای یک جریان می دانند ما اصولگرایی را به معنای دینداری تلقی میکنیم. اگر معنای دینداری را مدنظر قرار دهیم دیگر مسئله اصولگرایی مطرح نیست بلکه مشروعیت و مقبولیت مهم است و این دو در کنار یکدیگر هستند.»
به گفته ابراهیمی، «فردی با رأی حداقلی لیاقت ریاست جمهوری را ندارد؛ هر کس معتقد به مشارکت حداقلی است دچار اشتباه است.»
همچنین در حالی که مهدی آیتی و برخی دیگر چهرههای سیاسی اصلاحطلب، طرح مشارکت حداکثری از سوی اصولگرایان را صرفا شعاری و تبلیغاتی میدانند اما در مقابل اصولگرایان، حملات اصلاحطلبان به خود را ناشی از ضعفهای آنها به دلیل نداشتن کاندیدا به ویژه کاندیدای رأیآور میدانند.
به بیانی دیگر بسیاری از چهرههای سیاسی اصولگرا همچون اسدالله بادامچیان و حمیدرضا ترقی از موتلفهایها و همچنین مصباحی مقدم از جامعه روحانیت مبارز و همچنین مهدی چمران و برخی طیفهای دیگر اصولگرایی همواره از مشارکت حداکثری دفاع کرده و اصلاحطلبان را به این متهم کردند که آنها چون کاندیدا رأیآوری ندارند، مشارکت مردم و بحث ردصلاحیتها را بهانه کردهاند.
مهدی چمران، نایب رئیس پیشین جمنا، در گفت و گویی به این مسئله اشاره کرده و گفته است: «ردصلاحیت اصلاحطلبان را بهانه میدانم به بیانی دیگر، نگرانی آنها ردصلاحیت نیست، چون بسیاری از نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات یازدهمین دوره مجلس تایید صلاحیت شدند، ولی رای نیاوردند».
در حالی که به گفته مهدی چمران، مشکل اصلاحطلبان رأی آوری کاندیداهایشان است اما به نظر میرسد دشواری اصولگرایان، مسئله تکراری وحدت است، به وحدت نرسیدن آنها به ویژه بر سر کاندیدا واحد است. در واقع دوگانه شورای ائتلاف و شورای وحدت به باور بسیاری میتواند، آراء اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری را شکسته و برای آنها تجربه سال 96 را تکرار کند و آنها را مجددا بازنده کند هر چند آنها به وحدت دقیقه نودی میرسند. اما به نظر نمیرسد برای انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، حتی وحدت دقیقه نودی آنها هم مسئله مطلوبی باشد.
به گفته حجتالاسلام «حسین ابراهیمی»، عضو جامعه روحانیت مبارز، «اصولگرایان باید ببینند مصالح جامعه و کشور چیست آن را انتخاب کنند نه اینکه هر کدام به طرف منافع خودشان بروند اگر وضعیت این گونه باشد مثل گذشته نتیجه نخواهد داد.»
او درباره سازوکار دوگانه اصولگرایان برای رسیدن به کاندیدای واحد در انتخابات 1400 به خبرنگار سیاسی برنا گفت: «نام سازوکارها مسئله مهمی نیست بلکه مسئله وحدت مهم است حال چه نام ائتلاف باشد و چه نام وحدت باشد چه هر نام دیگر، اثر آنچنانی ندارد. آنچه در این میان مهم است این است که اصولگرایان دور هم مینشینند به وحدت میرسند یا اینکه چند گروه میشوند و در مسیرهای جداگانه حرکت میکنند. این بحثی است که باید سامان بگیرد وگرنه نام سازوکار مهم نیست.»
به باور ابراهیمی، «اصولگرایان اگر واقعا میخواهند رئیس جمهور داشته باشند، باید در کنار هم بنشینند. اما اگر بنا باشد که مانند برخی از سنوات، متاسفانه هر کدام خیال کنند که رئیس جمهور است و در این دوره هم دور هم جمع نشوند، بازنده خواهند بود.»
همچنین «احمد کریمی اصفهانی»، عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری، نیز به دو مسئله پیش رو در جریان اصولگرایی توجه کرده و به خبرنگار سیاسی برنا گفته است: «دو مسئله مهم است؛ یکی وحدت و دیگری عدم تخریب در نتیجه باید ببینیم همه به وحدت میرسیم یا اینکه نهایتا باید به وحدت حداکثری اکتفا کنیم.»۶