روز جمعه بود سوم ژانویه 2020 برابر با 13 دی ماه 1398. ساعت به وقت ایران 1:20 ابتدا خبری نبود به رسم همیشه خوابیدم. هنوز پاسی از شب نگذشته بود که با صدای تماس و پیام از خواب بیدار شدم، گوشی را چک کردم، شوکه شدم، اخبار را چک کردم، خدا خدا میکردم شایعه باشد اما شایعه نبود.
متاسفانه خبر صحت داشت سردار رشید اسلام؛ سردار دلها حاج قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس و تنی دیگر در فرودگاه بغداد به وقت ساعت 1:20 مورد هدف قرار گرفته و شهید شده بودند.
همان طور که اخبار را می خواندم نیمه شب خود را به محل کار رساندم. خبر بسیار تلخ بود و ناگوار نه برای ایران و جهان تشیع و گروهها حتی برای محور مقاومت. نمیدانم با چه وضعیت و حال و احوالی خبرها را میخواندم اما مجبور بودم اخبار را کار کنم. همکاران همه آمدند؛ سکوت تحریریه را فرا گرفته بود. علیرغم شوک خبری مجبور بودیم کار کنیم.
این کار کردن اما سخت ترین کار کردن ما بود، هم اشک بود و هم کلمات که روی کاغذ می غلطیدند و ما را سوگوارتر می کردند. نمی دانم آن چند روز چگونه گذشت فقط می دانم این داغ هنوز روی سینه ما آوار است و هنوز ما با هر تلنگری اشک می ریزیم.