دهه هفتاد میلاد را شاید بتوان دهه انقلاب های جوانان نامید، در این دوره شاهد وقوع 13انقلاب در سراسر جهان هستیم که عمدتا توسط جوانان و با محوریت تفکرات مارکسیستی انجام شده اند. ایران نیز در آن بازه زمانی درگیر فعالیت های انقلابی در راستای سرنگونی رژیم شاهنشاهی بود اما مسئله ای که در ایران بیشتر مورد بحث و بررسی قرار می گرفت و حتی تاثیر آن از عمل انقلابی نیز بیشتر بود؛ تعیین گفتمان قالب انقلاب بود زیار در این حرکت مردمی تمامی گروه ها با تفکرات مختلف سال ها مبارزه کرده بودند و نوعی احساس سهم خواهی در میانشان به وجود آمده بود. ایران آن سال ها و حتی امروز فارغ از اختلاف عقایدی که در بطن خود دارد کشوری اسلامی با باور های مذهبی عمیق است و حرکت های سیاسی نیز طبیعتا از این باور تاثیر میگیرند، به همین جهت انقلاب ایران یک انقلاب با گفتمان اسلامی و روشی آزاد اما درکنار نیرو های غیرمسلمان بود.
با پیروزی انقلاب اسلامی یکی از مهمترین پرسشهایی که در فضای رسانهای و سیاسی کشور طرح میشد مسئله نوع نظام سیاسی بود که باید جایگزین رژیم شاهنشاهی گذشته شود. در این میان محافل مختلف سیاسی و رسانههای این جریانات، گمانه زنیهای مختلفی را مطرح کرده و از انواع مختلفی از نظامهای سیاسی نام میبردند. نظام سوسیالیستی، لیبرال و حتی جمهوری ایرانی توسط این رسانهها تبلیغ میشد برخی جریانات ملی مذهبی هم با طرح ایده جمهوری دموکراتیک یا جمهوری دموکراتیک اسلامی به این قافله پیوسته بودند. اما در این میان امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب و مهمترین شخصیت اثرگذار در اذهان عمومی، از یک نوع خاص نطام سیاسی سخن میگفت که متفاوت با نظرات همه این نحلههای سیاسی و فکری بود.«جمهوری اسلامی» نوع نظام سیاسی بود که رهبر انقلاب برای ایرانِ بعد از پهلویها و نظام شاهنشاهی در نظر داشت؛ ترکیبی که تقریبا در بین طرفداران امام هم چندان شناخته شده نبود و آنان سخن از حکومت اسلامی به میان میآوردند اما اسلام محتوا بود و باید ظرفی برای این محتوا فراهم میشد.نباید فراموش کرد که با پیروزی انقلاب و برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی همه پذیرفتند که اسلام انقلابی عامل وحدت و پیشبرد کشور خواهد شد که در صحنه عمل نیز رفتار دیگر گروه ها نشان داد باور به اسلام میتواند ایران را از خطرات بسیاری که در مقابلش قرار دارد حفظ کند. جمهوری اسلامی نه راه دنبال کنندگان حکومت اسلامی بود نه درصدد پیروی از مسیر لیبرالهای مذهبی و غیرمذهبی و مارکسیستها زاده شد بلکه جمهوری اسلامی همانند فقه پویای امام که بر عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاکید داشتند مبتنی بر باورها و اعتقادات مردم و توجه به عنصر زمان و مکان شکل گرفت. پیش از آنکه انقلاب به پیروزی برسد، از آنجا که عده بسیار زیادی از انقلابیون را قشر مذهبی کشور تشکیل می دادند و جمعیت توده ای ها، فداییان خلق، مارکسیست ها و... در مقایسه با خیل مذهبیون بسیار اندک بودند و نیز رهبری انقلاب را امام خمینی به عنوان مرجع تقلید بر عهده داشتند، رویکرد انقلاب به سمت تشکیل حکومتی در قالب جمهوری اسلامی خود را می نمایاند که هم تشکیل شده از اراده مردمی باشد و هم نقش اسلام در آن به خوبی نمایان باشد
اندیشه اسلامی در حکومت داری باعث اقناع عمومی در میان جامعه ای چند تکه از اندیشه بود اما صحنه سیاست با اندیشه امام باعث ایجاد نوعی اتحاد در کشور شد که در صورت عدم این اتفاق کشور دچار تنش های جدی و حتی جدایی طلبی می شد.