بابک کایدان فیلمنامه نویس آثاری چون «آیینه بغل»، «تگزاس»، «دل»، «مانکن»، « این زن حقش را می خواهد» و «پریناز» است او فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشکده هنر و معماری است. فعالیت او از سال 1378 با بازی در تئاترهای کودک و مجموعه تلویزیونی «همراه آفتاب» آغاز شد. از سال 1381-1383 به عنوان کارشناس امور نمایشی به فعالیت و آموزش در حوزه تئاتر کودک و نوجوان و پس از آن به عنوان فیلمنامه نویس به همکاری با تلویزیون و سینما پرداخت. نخستین اثر سینمایی او «پریناز» است که پس از 7 سال توقیف در مهر 1396 با اکران محدود در گروه هنر و تجربه به اکران درآمد. او در سال 2013 موفق به کسب جایزه بهترین فیلمنامه برای فیلم «صدای پای من» از جشنواره بین المللی فیلم چین شد.
بابک کایدان در این خصوص که چه کاری آماده در دست دارد و مشغول چه کاری است به خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت:به دلیل اینکه به خاطر شرایط کرونا کُند پیش رفته ایم اثر جدیدی در دست ندارم ولی درگیر قصه ای هستم که امیدوارم برای نیمه دوم سال آینده آماده شود.
این نویسنده در ادامه و با اشاره به این سوال که در شرایط فعلی نگارش چه نوع از قصه هایی می تواند مخاطب را جذب کند؟ بیان کرد: در حال حاضر نوع و مدل آثار و کار های ملودرام نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا به دلیل درگیری حسی با مخاطب پر بیننده هستند، از این جهت این ژانر همیشه بازخورد دارد.
اما یکی از مواردی که می تواند شرایط را برای مخاطب ایرانی جذاب تر کند دیدن دغدغه های خود در آثار است. مخصوصا دغدغه ها و مشکلات اقتصادی که در این یکی، دو سال بر او تحمیل شده است. بنابراین داستان هایی برآمده از مشکلات اقتصادی و هر داستانی که در این موارد تنیده شود در کنار رویا سازی، درگیری حسی و ریتم مناسب می تواند مخاطب را جذب خودش کند.
او در رابطه با اینکه شبکه نمایش خانگی با ممیزی کمتر کار تلویزیون را سخت نمی کند؟ خاطرنشان کرد: شبکه نمایش خانگی صرفا یک قدم از تلویزیون جلو تر است و فراتر از اصول، خط قرمزها و چهارچوب حرکت نمیکند.
به طور کل تلویزیون نتوانسته در جذب مخاطب موفق عمل کند. اتفاقا نمایش خانگی شبکه نوپا است و امکان دارد که آزمون خطاهایی در آن صورت بگیرد. نمایش خانگی به این دلیل که فضای رقابتی دارد در بین مردم جای خود را باز کرده است و به دلایل مختلفی توانسته بازیگران مطرح را جذب کند و قصه های رک تر و جسورانه ای را به مخاطب دهد. طبیعتا تلویزیون از این مقوله ها دور مانده است که اگر این مشکلات بر طرف شود و حس رقابت ایجاد کند و اجازه دهد قصه ها جسور تر حرکت کنند تصورم بر این است تلویزیون می تواند در این رقابت دوباره حضور پیدا کند اما به طور کل شبکه نمایش خانگی با وجود اینکه مخاطب کمی دارد ولی به مراتب از تلویزیون جلوتر است.
بابک کایدان در پایان و در خصوص این سوال که آیا حقیقت دارد که یک نویسنده می تواند فیلم و سریال را با بازیگر و لوکیشن کمتر، ارزان یا گران بنویسد؟ اظهار کرد: بله، این کار یک امر مرسومی در آثار مختلف است. مقوله ای که ما به عنوان نویسنده همیشه با آن درگیر بوده ایم این بود که باید لوکیشن ها را از قصه حذف میکردیم چرا که امکان تولید وجود نداشته یا از برآورد مالی بالایی برخوردار بوده است.
طبیعتا ضربه این چنین اتفاقاتی را اول از همه خروجی اثر و بعد از آن مخاطب می خورد.