یادداشتی از عرفان امیرخسروی

تخریب و داستان‌سراییِ احساسی و بدون پایه آسان‌تر از نقد منصفانه است

|
۱۳۹۹/۱۲/۱۲
|
۱۳:۴۲:۲۲
| کد خبر: ۱۱۴۵۸۷۹
تخریب و داستان‌سراییِ احساسی و بدون پایه آسان‌تر از نقد منصفانه است

نوشتن مطلب با اطلاعات ناقص و ناچیز در اخلاق حرفه‌ای روزنامه‌نگاری هیچ جایگاهی ندارد و از نظر روزنامه‌نگاران برجسته و اساتید این علم همواره امری مذموم و ناپسند به شمار رفته است.

استفاده از واژه‌هایی نظیر 《خجالت‌آور》، 《مضحک‌ترین》، 《اسفناک‌ترین》، 《افتضاح بزرگ》و... آن هم برای شرح قصه‌ای که نه از اتفاقات رخ داده در آن اطلاع داری و نه می‌دانی چه سیری دنبال شده تا این نتیجه حاصل شده مثل آفت است.

آن هم برای کسی که در مسئولیت خطیری قرار دارد‌ و با تمیز کردن شخصیت حقیقی و حقوقی و استفاده از لفظ گروکشی برای افکار عمومی منصف مشخص می‌شود به دنبال چیست!

عموما اخبار، یادداشت‌ها و گزارش‌هایی نظر مخاطبان را به خود جلب می‌کند که از یک جامعیت بهره ببرد و از زاویه دید منصفانه نیز برخوردار باشد.

اما نکته مهمی که معمولا باید مورد توجه یادداشت‌نویسان و در حالت کلی‌تر روزنامه‌نگاران قرار بگیرد این است که زمانی کسی در مسئولیتی قرار می‌گیرد و با حکمی بر سر کاری گمارده می‌شود عملا باید از اظهارنظرهایی که خلاق واقع است و در حقیقت نوعی شایعه‌پراکنی محسوب می‌شود، بنا به مسئولیتی که دارد، پرهیز کند.

اظهار نظر نسنجیده را هر شخصی می‌تواند انجام دهد اما زمانی که کسی در مسئولیتی قرار می‌گیرد، دیگر راه هرگونه صحبت نسنجیده و اظهار نظر بدون پشتوانه فکری بسته می‌شود و جایی برای داستان‌سرایی تخیلی و غرض‌ورزانه عملا وجود ندارد.

نهایتا ویران کردن ساده‌تر از ساختن است، زیر سوال بردن، تخریب و داستان‌سراییِ احساسی و بدون پایه هم آسان‌تر از نقد منصفانه.

اما در آخر باید گفت:

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست/هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود/صحنه پیوسته به جاست/خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.

 

نظر شما