امیر وفایی نویسنده تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پیش از هر گونه آسیبشناسی درباره آثار کمدی سینما و تلویزیون باید این نکته را مورد بررسی قرار دهیم که آیا در سینما و تلویزیون ما آثار کمدی تولید میشود یا خیر. امروز ساخت یک اثر کمدی به معنی ساخت یک فیلم یا سریال ساده و آسان است که به راحتی میتوانند اصطلاحاً کار را جمع کنند و دغدغه طراحی کاراکتر و خلاقیتهای روایی و اصولش را هم کنار بگذارند.
وفایی تصریح کرد: این مشکل به صورت جدی هم در تلویزیون و هم در شبکه نمایش خانگی وجود دارد. وقتی نگاه و انتظار تولیدکنندگان از آثار کمدی در این سطح است اصلاً نمیشود درباره این ژانر و مشکلاتی که در آن وجود دارد به صورت جدی صحبت کرد. امروز نگاه به این گونه سینمایی نگاهی کاملاً اقتصادی است و تنها به درآمدزایی فکر میشود.
او افزود: برخلاف آنچه که تصور میشود ساخت اثر کمدی کار بسیار سختی است چرا که خنداندن مخاطب بسیار سخت است و هر فیلمساز و نویسندهای از پس این کار برنمیآید. کمدیهای زیادی در طول سال ساخته میشود که خیلی زود فراموش میشوند. بحث اصلی پیش از بررسی و آسیبشناسی آثار کمدی در سینما و تلویزیون این است که آیا امروز ما کمدی دغدغهمند داریم یا خیر؛ که به نظر من طی سالهای اخیر نهایتاً فیلمها و سریالهایی به اندازه انگشتان یک دست در ژانر کمدی ساخته شدهاند که میتوان آنها را آثاری با کیفیت دانست. سینمای ما امروز به سمتی رفته که در خدمت فضای مجازی قرار گرفته و در آثار کمدی تمام دغدغه این است که بخشهایی از اثر وایرال شود و بیشتر لایک بگیرد.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «نون خ» در ادامه تأکید کرد: خیلی وقتها در آثاری که میبینیم مشخص است فیلمساز میخواهد حرف مهمی بزند اما نمایشی کردن همین حرف و بیان غیرمستقیم آن هم حائز اهمیت است. هر حرفی در سینما باید با ظرافت بیان شود اما ما در آثارمان شکلی از بیان این دغدغهها را میبینیم که گویا مخاطب شاهد یک سخنرانی است. متأسفانه در سینما و تلویزیون ما این موضوع جدی گرفته نمیشود و در آثار کمدی هیچ توجهی به این نمیشود که مضمون به شکلی منتقل شود که هم مخاطب از مطرح کردن آن به وجد بیاید هم لذت ببرد و هم آن حرف را بپذیرد.
این نویسنده خاطرنشان کرد: من فکر میکنم در دهه 70 و 80 (به خصوص دهه 70) کمدیهای دغدغهمند و خوبی ساخته میشد. امروز در آثار کمدیمان شاهد افراد ابلهی هستیم که هر کاری از آنها بر میآید و قرار است مخاطب به رفتارهای این افراد بخندد. فیلم سینمایی «روز فرشته» که به نظر یک اثر جدی است امروز میتواند در ژانر کمدی هم تعریف شود و بخشهای خندهدار این فیلم واقعاً کیفیت مناسبی دارد. متأسفانه امروز تصور بر این است که در آثار کمدی باید حتماً یک رقص و آوازی باشد و دختر و پسری باشند و ماجراهای تکراری روایت شود.
وفایی تصریح کرد: قطعاً یکی از دلایل این اتفاق محدودیتهایی است که در سینما و تلویزیون ما وجود دارد. وقتی محدودیتها برای فیلمساز دردسرساز میشود، او ترجیح میدهد حرفی بزند که دچار دردسر نشود. در تلویزیون دغدغه به این تبدیل میشود که سریالی بسازند تا در پخش دردسر کمتری داشته باشد، در واقع مدیران با تعریف محدودیتها راه بی دردسر را به فیلمساز نشان میدهند و این راه هم معمولاً نمیتواند تولیدکننده آثار چندان با کیفیتی باشد. چنین وضعیتی باعث میشود حتی صاحبان آثار هم به کیفیت اهمیتی ندهند و بگویند پولی گرفتهایم و باید کار را جمع کنیم. در برخی مواقع من شاهد اتفاقات عجیبی هستم و میبینم یک بازیگر در صفحه اینستاگرامش بخشی از فیلم یا سریال را منتشر کرده و تأکید دارد که این بخش کاملاً بداهه بوده و به آن افتخار میکند در حالیکه این اتفاق واقعاً یک فاجعه است چرا که به معنای عدم وجود متن و کارگردانی است. دلیل این اتفاق این است که نه متنی وجود دارد و نه کارگردانی که دغدغه کیفیت داشته باشد و سر صحنه تصمیم میگیرند چه دیالوگهایی گفته شود که بامزه باشد. یک اثر کمدی باید موقعیت تعریف کند و در آن موقعیت دیالوگها تعریف شوند که بتوانند خندهدار باشند نه اینکه هر بازیگر در هر بخشی از فیلم به یک ایده برسد و آن را جلوی دوربین اجرا کند.
این فیلمنامهنویس در ادامه درباره دلیل فروش و استقبال بالا از فیلمها و سریالهای کمدی گفت: من فکر میکنم مردم با آثار کمدی و برخی بازیگران خاطرات خوشی دارند. ممکن است یک بازیگر در یک اثر نظر مخاطب را جلب کرده باشد و ذهنیت خوبی از او شکل گرفته باشد، حال اگر این بازیگر در یک اثر کمدی دیگر بازی کند هم مورد استقبال قرار میگیرد و حتی اگر چند بار مخاطب به سینما برود و انتظار قبل برآورده نشود به امید همان اتفاق اول این کار را تکرار میکند. مردم سینما را به عنوان یک امکان برای گذران اوقات فراغت میدانند و سطح سلیقه در این حد است که به سینما بروند و بخندند و در فیلمها هم یک سری کاراکتر ابله تعریف شده که هر کاری از دستشان برمیآید و مخاطب را میخندانند. امروز سینمای کمدی به یک وسیله بازاری برای فروش تبدیل شده است.
او افزود: در یک کار که من از عوامل آن بودم، بازیگر متن را نزد نویسنده دیگری برده بود و گفته بود سکانسهای من را خندهدارتر کن. آن نویسنده هم این کار را انجام داده بود و وقتی کارگردان متوجه تغییر دیالوگها شد دلیل این کار را پرسید و او تأکید داشت که قصد داشته فضا را کمدیتر کند. وقتی حتی درک در این حد نیست که حتماً سطح خندهدار بودن بخشهای مختلف اثر به صلاحدید نویسنده و کارگردان با توجه به فضا و ریتم اثر بوده و هر دیالوگ و حرفی مختص کاراکتری است که تعریف شده و نمیشود آن را همینطور تغییر داد چه انتظاری میتوان از سینمای کمدی داشت. اگر ما در حوزه تهیهکنندگی، نویسندگی، کارگردانی و بازیگری مشکل آثار کمدیمان را حل کردیم سپس میتوانیم درباره محدودیتها و تأثیر آن صحبت کنیم. من نقش محدودیتها را در شکلگیری این وضعیت نهایتاً 20 درصد میدانم چرا که شاهد هستم از سوی تولیدکنندگان آثار دغدغهای برای ساخت کمدی باکیفیت وجود ندارد.
وفایی در پایان تصریح کرد: مدیریت ما در سینما و تلویزیون امروز کمتر با مواردی مواجه میشود که برایش چالشبرانگیز باشد. هنرمندان به نوعی از این محدودیت استقبال کردهاند و تماماً در این تلاش هستند که اثرشان کمتر با مشکل مواجه شود در حالیکه اگر نگاه سطحی به سینمای کمدی از بین برود و دغدغههای هنری جایگزین آن شود قطعاً مدیریت سینما و تلویزیون هم در برخی موارد مجبور است با هنرمندان مدارا کند و اثر را به پخش یا اکران برساند. در سریال «نون خ» که من نویسنده آن بودم این کار را انجام دادیم و شاید برخی مواقع مجبور بودیم زحماتی که کشیده شده را کنار بگذاریم یا اصلاحاتی انجام دهیم اما در اکثر مواقع مشکل حل میشد و اثر به پخش میرسید.