به گزارش برنا؛ مجید ابهری، جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی درگفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به معنای بیسوادی سفید گفت: امروزه سواد به معنای لغوی آن که مفهوم سیاه کردن کاغذ را میدهد، بیانگر و تضمین کننده هیچ چیزی نیست بنابراین سواد را باید به دو قسم سیاه و سفید تقسیم کرد؛ بیسوادی سیاه همان چهره زشت جهل است که در نخستین نگاه درک و مشاهده میشود، یعنی اینکه کسی نمیتواند اسم خود را روی کاغذی بنویسد یا تابلوی یک خیابان را بخواند. این شکل از بیسوادی، ساده تر از دیگر شکلها قابل اندازه گیری و ثبت در گزارشها و آمارهاست همچنین ارزانتر و سادهتر از دیگر شکلها هم میتوان با آن مبارزه کرد.
او افزود: آن چیزی که سبب ترس و وحشت ما میشود بیسوادی سفید است؛ کسانی که به ظاهر توانایی خواندن و نوشتن دارند، هر روز در فضای حقیقی و مجازی مینویسند، صحبتها و مقالات آنها در رسانههای مکتوب منعکس میشود و کسانی که حال و روز خود و جامعه را به نقد میکشند، افرادی که انبوهی از مدارک آموزشی و درجات دانشگاهی داخلی و خارجی و گواهینامههای حضور در انواع دورهها و همایشها را در کیف خود جابهجا میکنند اما متأسفانه هنوز در ساده ترین تعاملها و ارتباطات، با دوستان، اعضای خانواده و همکاران خود دچار چالش جدی بوده و از حل ساده ترین مشکلات اجتماعی و خانوادگی عاجز هستند.
این جامعه شناس با اشاره به خصوصیات افراد بیسواد سفید تصریح کرد: این روزها این نوع بی سوادی با انواع مدارک رنگارنگ دانشگاهی تایید و تقویت شده است و نداشتن سواد شهروندی، سواد مطالعه و کتابخوانی، سواد عشق ورزی و مهرورزی درست در یک ارتباط سالم، سواد رسانه ای، سواد استفاده از فضای مجازی و آنلاین، سواد همسرداری و فرزندپروری و تشکیل خانواده و سواد تحصیلات آکادمیک و حرفه ای باعث می شود تا فرد بی سواد سفید باشد درواقع بی سوادان سفید، افرادی هستند که دانش دارند اما دانایی ندارند.
او افزود: آنها سواد خواندن و نوشتن را در حد عالی دارند اما سواد ارتباطی ندارند یا اینکه انواع اخبار هیجانانگیز اما دروغ را در قالب ایمیل و پیامک و پیام و کانال و گروه به دوست و آشنا و بیگانه منتقل میکنند. آنها با سادهترین معیارهای ارزیابی یا شناخت یک خبر آشنایی ندارند. سواد خواندن و نوشتن دارند اما از «سواد رسانه ای» بی بهره هستند و به دلیل نداشتن سواد دیجیتال به آسانی توسط بازیگران شبکههای مجازی فریب میخورند. همانهایی که اگر با القاب و عناوین دانشگاهی صدایشان نکنی به تو اعتنایی نمیکنند و در مواردی خیلی ضعیفتر و ناتوان تر از یک بیسواد با تو، با من و با دیگران برخورد میکنند.
ابهری درخصوص منشا این بیسوادی در جامعه گفت: این بی سوادی از آموزش و پرورش نشات می گیرد درواقع مدارک آموزشی به عنوان ابزار جدید قرار بود سواد انسانها را سنجیده و نمایش دهد اما اکنون خود به بازار جدیدی برای معامله هویت و شخصیت تبدیل شده و عدهای خود را پشت القابی مانند دکتر و مهندس مخفی میکنند.
او ادامه داد: آنچه امروز از سواد سفید میدانیم ثمره رشد و توجه بیش از اندازه به سواد سیاه در مدارس و آموزشهای مدرک محور در جامعه است یعنی این مفهوم را مدیون بدعت اشتباهی هستیم که در آموزشهای مدرسه بسیار مورد توجه والدین و معلمان قرار گرفته است. در سواد سفید باید با ترکیب سواد سیاه به کاربرد مهارتها، اخلاقیات و آگاهیهای عمومی برای ارتقای کیفیت زندگی رسید چیزی که امروز مدنظر نظام آموزش نیست. آنچه که در سرفصلهای درسی مهم است یاد دادن چیزی است که نوشته و دیده میشود و ما قرار است بر اساس آن ببینیم، بنویسیم و بخوانیم درواقع چیزی که ما باید با یادگیری آن خود را پرورش دهیم و سطح زندگی را بالا ببریم مورد توجه نبوده و نیست.
این آسیب شناس اجتماعی تغییر رویکرد آموزش و پرورش را راه حل برون از سواد سفید دانست و گفت: آموزش و پرورش باید رویکرد خود را تغییر دهد و محتوای کتابهای درسی را خلاقانه و نوآورانه کند بنابراین در وهله اول این نهاد بسیار مهم در جامعه باید به سمت جذب مدیران خلاق برود تا بتوان دانش آموزان خلاق تربیت کرد دانش آموزانی که سواد رسانهای، سواد ارتباطی، سواد دیجیتال، سواد فضای مجازی، سواد شهروندی، سواد عشق ورزی، سواد مطالعه و کتابخوانی، سواد همسرداری و... داشته باشند.
//انتهای پیام: 3