تفسیر دعای روز هجدهم ماه رمضان

|
۱۴۰۰/۰۲/۱۱
|
۰۴:۲۰:۱۰
| کد خبر: ۱۱۷۲۶۵۹
تفسیر دعای روز هجدهم ماه رمضان
در دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان آمده است: «خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم، در طول سال از سحر باید استفاده کرد به خصوص در ایام ماه رمضان. حافظ می‌گوید «آن گنج سعادت که خدا داد به حافظ / از ورد شب و روز و دعای سحری بود.»

به گزارش خبرگزاری برنا؛ شرح دعای روز هجدهم  ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است :

«اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.»

«خدایا آگاهم کن در آن برای برکات سحرهایش و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش و بکار به همه اعضایم به پیروی آثارش، به نور خودت، ای روشنی بخش دل‌های حق شناسان.»

در این دعا عمده مقصود این است که از خدا بخواهیم برکات‌فراوانى را که در ماه مبارک رمضان است، و نورانیت‌هایى را که‌در این ماه است، به واسطه اعمال صالحه، به واسطه عبادات، به‌واسطه توجهات به سوى خدا، شامل حالمان گردانده و در قلب‌ما وارد کند و نیز باز مى‌گوییم خدایا! من باید استفاده بکنم از ماه‌رمضان. خدایا! تمام اعضاء و جوارح مرا مُسخَّر کن تا آثار خیرى‌را که ممکن است انسان در ماه رمضان برگیرد، من هم برگیرم،یعنى با تمام وجود آماده بشوم و به دنبال درک نمودن خیرات‌ماه رمضان باشم.

غفلت از برکات ماه رمضان

همه مى‌خواهیم از این فیوضاتى که در ماه رمضان هست،محروم نشویم، طورى باشد که براى ادراک برکات این ماه، همه‌اعضاء و جوارح‌مان به کار بیفتد. چرا در این جا تعبیر به «نبهنى»مى‌کند؟ ببینید گاهى چیزى مى‌دانیم و یک وقت است که از آن‌چیز بى‌خبر هستیم. اما زمانى چیزى را مى‌دانیم ولى متوجه‌نیستیم که آن را مى‌دانیم. مسلماً در میان مسلمانان کسى نیست‌که از فضایل و برکاتى که براى ماه رمضان بیان شده است، خبرنداشته باشد. در قرآن کریم، در روایت و در کتابها، آنهایى که‌اهل کتاب و مطالعه بوده‌اند، خوانده‌اند. آنهایى هم که در کتاب‌نخوانده‌اند، از وعّاظ و گویندگان شنیده‌اند. همه مسلمانان‌مى‌دانند که این ماه فوق‌العاده پر برکت است، ماه رحمت است،ماه عزّت است، ماه شرف است. ماهى است که انسان باید ازبرکاتش استفاده بکند، سفره ضیافت خدا افکنده است و باید باتمام وجود از این برکات استفاده بشود، این را همه افراد مى‌دانندولى از آن غفلت دارند. همه ما اینها را مى‌دانیم، ولى خیلى کم‌پیش مى‌آید که درست از ماه رمضان استفاده کنیم. کسى که‌چیزى را مى‌داند ولى آن را رعایت نمى‌کند، مى‌گویند از آن چیزغفلت دارد. نظیر خواب که شما اگر علومى داشته باشید، وقتى که‌به خواب مى‌روید دیگر این علومتان اصلاً نه یادتان است و نه به‌آن عمل مى‌کنید، در حالى که علم جایى نرفته است، علم باقى‌است، زیرا به مجرد این که شما بیدار بشوید، دوباره همان‌دانستنى‌هایتان را مى‌دانید. خواب، علم را از بین نمى‌برد. بله!یک وقت اگر مغز آدم از کار بیفتد – مثلاً ضربه‌اى بخورد -ممکن است که علم او ناقص بشود یا از بین برود، ولى آدم‌خواب، گرچه الان بالفعل هیچ چیزى نمى‌داند، اما چیزى که‌هست، این خواب به منزله پرده‌اى است که بر روى معلومات اوافکنده شده است و الاّ معلوماتش از ذهن او خارج نشده است.لذا به مجرد این که بیدار بشود، همان معلومات را دارد و به‌همان معلومات هم عمل مى‌کند. حالا همه با این که مى‌دانیم ماه‌رمضان چقدر برکات و خیرات دارد و خداوند در این ماه چقدربندگانش را مى‌آمرزد و چقدر جایزه به آنها مى‌دهد یا اگر کسى‌عباداتى را که خداوند در این ماه معین کرده به جا بیاورد، چقدرثواب به او داده مى‌شود (براى مثال کسى که یک آیه از قرآن رابخواند، مثل این است که تمام قرآن را ختم کرده است؛ کسى که‌یک رکعت نماز در این ماه برپا دارد، مثل این است که هفتادرکعت نماز برپاداشته است) این برکات را همه ما مى‌دانیم ولى‌چیزى که هست از آنها غافلیم؛ خوابیم و لذا به دنبال آن‌نمى‌رویم.

اگر اینها را نمى‌دانستیم، باید دعا بکنیم که خدایا! ما را به‌فضایل و برکات ماه رمضان، دانا کن. این که نمى‌گوییم دانا کن‌براى این است که همه ما مى‌دانیم که برکات ماه رمضان چقدرزیاد و خوب است، ولى چون به آن عمل نمى‌کنیم، مثل آدمى‌مى‌مانیم که خواب است و درباره هر چه دارد اصلاً هوشیار نبوده‌و دنبال عمل به آن چیز هم نیست. این است که تعبیر مى‌کند به«نبهنى» :

خدایا! مرا بیدار کن، من خوابم، من غفلت دارم، به جهت‌این که نمى‌روم تا از این سفره ضیافت الهى که پهن است،استفاده کنم.

نور روشنى‌بخش مومن

اگر انسان این همه اعمال خیرى را که در ماه رمضان هست‌به جا بیاورد، وقتى که از این ماه مبارک بیرون مى‌رود باید واقعاًپاک شده باشد و به اصطلاح صفا در دلش پیدا شده باشد. من‌اینها را نمى‌دانم ولى غافلم، پرده غفلت بر چشم من افکنده شده‌است. خوابم. خدایا! مرا بیدار کن تا در این ماه رمضان، از برکات‌اسحارش بهره‌مند شوم. یعنى آن همه فایده‌ها و برکات فراوانى‌که در سحرهاى ماه رمضان هست که همان نفس بیدار بودنش،اگر همراه با توجه به خدا باشد ولو این که نماز شب هم نخواند،برکاتى شامل حالش مى‌شود. شاید یکى از فلسفه‌هاى این که‌گفته شده است مخصوصاً سحرى خوردن در ماه رمضان‌مستحب است، براى این است که انسان ولو براى سحرى‌خوردن هم که باشد، بیدار شود. ولى این جور نباشد که بیدارشدن در سحر یا نشستن تا سحر، منحصر به این باشد که شکم‌را از غذا پر کند و همه فکرش این باشد که چقدر به اذان صبح‌مانده تا چیزى بخورد و همه‌اش دنبال شکم باشد، بلکه شایسته‌است، دست‌کم در سحرى‌هایش هم توجهى به خدا بکند تا این‌که برکات سحر شامل حال او بشود. این است که مى‌گوید:«نبهنى» مرا بیدار کن در این ماه از براى برکات سحرهاى این‌ماه. «ونَوّر فیه قلبى بضیاء انواره».

نور ایمان و پرتوى از انوار ماه رمضان

خدایا! دل مرا نورانى کن و پرتوى از نور ماه رمضان را دردل من بیفکن تا دل من نورانى بشود. واقعاً اگر انسان در ماه‌رمضان به اعمال این ماه اخلاص و توجه داشته باشد، نورى‌فرا راه او واقع مى‌شود. پیشتر عرض شد که ارزش عمل، به‌اخلاص و توجه است والاّ اعمال ظاهرى تنها صورت است. یک‌قالب است. انسان اگر قرآن بخواند، به قرآن توجه داشته باشد،نماز بخواند، به نماز توجه داشته باشد، در همه اینها هم اخلاص‌داشته باشد، اینها نور ماه رمضان است. اینها روشنى است؛روشنى‌هایى که خدا در دل مومن قرار مى‌دهد که چند جاى‌قرآن مى‌فرماید: «یسعى نورهم بین ایدیهم»۱

مومنان در روز قیامت، وقتى که مى‌آیند چراغ و نورایمانشان در جلوى رویشان واقع مى‌شود و ایشان را راهنمایى‌مى‌کند. این نور ایمان را باید از ماه رمضان بگیریم و از آن‌استفاده بکنیم تا روشن‌دل بشویم. کسى که دلى روشن داشته‌باشد، خدا مى‌داند در همین دنیا هم با کمال سعادت زندگى‌مى‌کند. این است که مى‌فرماید: قلب من را نورانى کن در این‌ماه، به واسطه ضیا و روشنى انوار ماه رمضان.

هدایت اعضاء و جوارح

بند بعدى دعا این است: «وخذ بکل اعضائى الى اتباع آثاره»:یعنى: خدایا همه اعضاء و جوارح مرا بسیج کن به سوى این که ازآثار این ماه استفاده بکنند. یعنى دستم کارهایى را که باید انجام‌بدهد در این ماه انجام بدهد و زبان و جمیع اعضاء و جوارح من‌از آثار ماه رمضان بهره ببرند.

انسان با همه این اعضاء و جوارح، هم مى‌تواند اطاعت بکندهم مى‌تواند معصیت بکند. در اینجا عاجزانه از درگاه خدا مى‌خواهیم که: همه اعضاى بدن ما را براى پیروى کردن از آثارخیرى که در این ماه هست به کار بگیرد؛ «بنورک یا منّور قلوب‌العارفین» به حق نور تواى روشنى‌بخش قلب‌هاى ایمان‌آورندگان.

خدا نور است. غیر نور و روشنایى چیزى نیست. لذا مى‌گوییم: «بنورک» به حق نورانیت و تابناکى تو، اى کسى که‌تابناک مى‌کنى قلوب عارفان را، و اى روشنگر قلوب کسانى که‌اهل معرفتند.

خوب است که بنابر ظرافت معناى بند آخر این دعا، حُسن‌ختام این بحث را این آیه مبارکه قرار دهیم که مى‌فرماید:

«اللَّه نورالسموات و الارض»۲، یعنى: خداوند نور وروشنایى‌بخش آسمان‌ها و زمین است.

۱٫ سوره مبارکه حدید، آیه ۱۲

۲٫ سوره مبارکه نور، آیه ۳۵

 

 

نظر شما