در دنیای امروز بخش زیادی از جمعیت انسانی در شهرها ساکن هسستند و شهرها به عنوان مراکز مهم توسعه و رشد حیات بشری قلمداد میشوند. همگرایی حوزههای مختلف در شهرها نشان دهنده حرکت سریع جهان به سمت شهری شدن و توسعه هرچه بیشتر کلان شهرها و تبدیل آنها به شهرهای جهانی و در آینده جهان شهرهاست.
آمار شهر نشینی در کشور ما به بیش از 70 درصد میرسد که در مقایسه با سایر کشورها نسبت بالاتری دارد. همان گونه که شهر یک پدیده اجتماعی، جغرافیایی فرهنگی و اجتماعی است، پدیدهای سیاسی نیز محسوب میشود. شهر، مهمترین عنصر جغرافیایی در درون کشور بوده که در تحولات سیاسی نقش آفرینی میکند. طی دههای اخیر جامعه بینالمللی دچار تغیرات و تحولاتی شده که منجر به ظهور بازیگران غیردولتی در عرصه روابط بینالمللی شده است.
امروزه، استفاده از قابلیت کلان شهرها برای توسعه «سیاست بینا شهری بینالمللی» به جایگزینی سیاست بینا دولت -ملت، در قالب «دیپلماسی شهری» مورد توجه قرار گرفته است. دیپلماسی شهری بیشتر متوجه صورت بندی ایدهها و راهکارهایی است که به وسیله آن، کلان شهرهای جهان میتوانند با هدف نشان دادن تواناییها و علاقه مندیهایشان برای حل برخی مسائل و چالشهای «سیاست شهری»، «ارتباطات فرهنگی و تعهدات سیاسی» را با دیگر بازیگران عرصه سیاست بینالمللی اعم از مجامع و سازمانهای بینالمللی و کلان شهرها و شهرهای جهانی مختلف بر عهده گیرند. ایده اصلی دیپلماسی شهری این است که با توجه به پتانسیل شهروندی، مبنای بخشهایی از مدیریت شهری یا پارلمانهای شهری پیشرفته و دموکراتیک دچار دگروگونی و تغییر شده است. به نظر میرسد امروزه «دیپلماسی شهری» بهتر از «دیپلماسی دولت-ملت» قادر به ایفای نقش در فرآیند جهانی شدن سیاسی و فرهنگی خواهد بود.
تا چند دهه اخیر، این هنجار پذیرفته شده بود که تنها دولتهای ملی و وزارت امورخارجه آنها، مسئول راهبری امور دیپلماسی کشورها هستند، اما با تحولاتی که به ویژه در دو دهه اخیر در جهان روی داد، اکنون دیگر تنها دولتها بازیگر صحنه دیپلماتیک یا سیاست بینالملل نیستند.
دیپلماسی پیشینهای به اندازه تاریخ ملتها دارد. انسانها از گذشته با یکدیگر روابط سیاسی اجتماعی داشتند. از قدیمیترین تا پیشرفته ترین جوامع بشری جهت حل و فصل مسائل مورد اختلاف، به دیپلماسی، به عنوان ابزار حل و فصل اختلافات، ایجاد فضای مناسب جهت تعامل و صلح توسل کردهاند.
دیپلماسی در شکل سنتی، محدود و مخفی بود ولی به مرور زمان به صورت آشکار و علنی درآمد. این تحول به سبب عواملی چون بسط و گسترش روابط بینالمللی، تحولات تکنولوژیک، توسعه وسایل ارتباط جمعی، اهمیت یافتن افکار عمومی، افول دیکتاتوریهای کلاسیک و ظهور دموکراسیهای نوین به وجود آمد. با پیچیدهتر شدن شرایط بینالمللی و ورود بازیگران غیز دولتی به حوزه روابط بینالملل، دیپلماسی اشکال و تقسیم بندی متنوعی یافته است. در حال حاضر در کنار نمایندگان رسمی دولتها که در چارچوب دیپلماسی رسمی اقدام به تعاملات رسمی میکنند، نمایندگان غیر رسمی دولتها نیز در امر تبادل افکار فعالیت دارند و امروزه حتی ارتباطاتی که دیپلماتهای رسمی در حوزه اقتصاد و نه سیاست، با افراد غیر دیپلمات دارند از اشکال دیپلماسی خوانده میشود. از این حیث، مراکزی بنام "دیپلماسی عمومی" در وزارت امورخارجه کشورها و دستگاههای دیپلماسی شکل گرفته است که این تبادل اطلاعات و ارتباطات را مدیریت میکنند. با گسترش جهانی شدن و عامل ارتباطات، یک دستگاه دیپلماسی ناگزیر است از حوزه روابط سنتی میان دولتها خارج شده و با افکار عمومی در حوزههای مختلف و با هدف افزایش منافع، نفوذ یک دولت و کاهش آسیب پذیریهای آن ارتباط برقرار کند.
واژه دیپلماسی به مفهوم کنونی خود حدود دو قرن است که وارد ادبیات سیاسی شده و ریشه لغوی آن از واژه یونانی "دیپلوما" به معنی کاغد لول شده یا تصدیق و گواهینامه است. دیپلماسی تعاریف زیادی را در بر دارد اما میتوان آن را تعامل با جوامع دیگر برای افزایش منافع و کاستن از آسیب پذیری با کمترین هزینه دانست و یا اینگونه عنوان کرد که: دیپلماسی فن اداره سیاست خارجی و یا تنظیم روابط بینالمللی و همچنین حل و فصل اختلافات بینالمللی از طرق روابط مسالمت آمیز است.
با توجه به گسترش روند جهانی شدن و کمرنگ شدن نقش دولتها و مرزهای سیاسی در تعاملات بینالمللی و منطقهای، شهرها میتوانند نقش رابطه دهنده بین جوامع و ملتها را ایفا نمایند. در این میان، شکل جدیدی از دیپلماسی، موسوم به دیپلماسی شهری، به منظور برقراری ارتباطات و تعاملات برون مرزی ایجاد شده که ماهیت آن از حوزه دیپلماسی سنتی و بازیگران آن متفاوت هستند.
دیپلماسی شهری با تاکید بر سه وجه کاربردی، توسعه و بهسازی تعاملات و مناسبات میان شهری و تکیه بر ملتها به جای دولتها، میتواند در کنار دیپلماسی رسمی در بهبود روابط با دیگر کشورها موثر واقع شود و در زمینههای تسهیل ارتباطات، انعقاد تفاهم نامهها و اطلاع رسانی مناسب، نقش موثری در کنار دیپلماسی رسمی ایفا کند. امروزه ما با پدیده شهرهای جهانی شونده- روبرو هستیم که ماهیت روابط بینالملل را پیچیدهتر و چند لایه کرده است. از دیپلماسی شهری میتوانیم به عنوان یک ظرفیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهت بهره برداری دولتها استفاده کرد. اگر از این دیپلماسی به عنوان یک صنعت یاد کنیم، باید گفت باتوجه به نوپا بودن این صنعت، کشور ما به مراتب باید در این زمینه تلاش مضاعف کند. زیرا به دلیل وجود تحریم و فشارهای بینالمللی دیپلماسی رسمی کشور دست تنها شده و به کمک اضطراری نیاز دارد. این کمک تنها با تقویت دیپلماسی عمومی و در بعد تکمیل یافته آن دیپلماسی شهری صرفا امکان پذیر است.
ایران ظرفیتهای بسیار مستعد و جذابی برای توسعه شبکه شهری در سطح قاره آسیا و جهان دارد که میتواند با مدیرت صحیح و روی کار آمدن شهرداران و اعضای شوراهای شهر؛ نسبت به استفاده هرچه بیشتر و شایستهتر از این ظرفیتها، اقدامات و تصمیمات خوبی را اتخاذ نمایند. مجمع شهرداران آسیایی به عنوان یک سازمان تخصصی بینالمللی فعال در حوزه شهری، بستر مناسب برای توسعه شبکه شهری و آموزش شهرهای عضو نسبت به امتیاز و مزایای توسعه دیپلماسی شهری را فراهم کرده است و سال هاست در این زمینه، شهرهای ایرانی و آسیایی را با الگوهای استاندارد و بینالمللی و دانش روز این مقوله آشنا میسازد. تقویت و میزبانی از سازمانهای بینالمللی تخصصی یکی از مولفههای اصلی برندینگ شهری محسوب میشود که به نوبه خود از اهمیت بالایی برخوردار است.
اما در آخر اینگونه بیان کنیم که: دیپلماسی شهری به عنوان پدیدهای نوظهور در محیط بینالملل به دنبال منافعی برای واحد محلی تحت نمایندگی خود است. بدین معنا که میخواهد با حضور در عرصه جهانی و بینالمللی با داشتههای محلی نه تنها بر جهانی شدن تاثیر گذار و در آن سهیم باشد، بلکه از اثرات آن در جهت پیشرفت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی واحد محلی خود، بهرهمند شود. دیپلماسی شهری به منظور تقویت همکاریهای جهانی میان-شهری و حصول به منافع و علایق شهری و شهروندی مشترک میباشد و یا میتواند هنر کاربردی روابط بینالملل برای انجام مذاکرات، تعامل، توسعه و بهسازی روابط بین ملتها که ورای مشکلات و معضلات روابط دولت هاست باشد که بدون شک بخش مهمی از دیپلماسی عمومی کشورهای مردم سالار و پیشرفته به شمار میرود.
این صنعت دربرگیرنده موضوعاتی مانند امنیت شهری، توسعه شهری، اقتصاد شهری، شبکه شهری، فرهنگ شهری و نمایندگی شهری میباشد که در یادداشتهای بعدی به آنها اشاره میشود.