به گزارش برنا؛ فراز کمالوند بعد از 2 سال دوری از لیگ برتر فوتبال، با سمت مدیر فنی استقلال به سطح اول فوتبال ایران برگشت. او آخرین بار در سال 98 سرمربی پارس جنوبی جم بود اما در همان هفته های ابتدایی لیگ از این تیم جدا شد. کمالوند سال گذشته سرمربی شاهین شهرداری بوشهر بود اما بعد از دریافت پیشنهاد مدیر فنی استقلال، تیم بوشهری را رها کرد و به تهران آمد. کاری که درست با استقلال هم انجام داد و بعد از 2 ماه حضور در این تیم به محض دریافت پیشنهاد سرمربیگری سایپا از جمع استقلالی ها جدا شد و به جمع خودروسازان پیوست.
کاری که فراز کمالوند با استقلال انجام داد دقیقا مشابه کاری بود که با شاهین بوشهر کرد. یعنی مسئولیتی را پذیرفتن و به محض دریافت پیشنهاد بهتر شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت. گرچه که حضور روی نیمکت استقلال حتی به عنوان نفر دوم، به مراتب اعتبار بیشتری برای یک مربی دارد اما به نظر می رسد نفر اول بودن و بستن قراردادی 5 میلیاردی بیشتر به مذاق فراز کمالوند خوش می آمده است.
مثل کمالوند در فوتبال ایران کم نیستند. مربیانی که قرارداد می بندند و دست رفاقت می دهند اما وقتی پای پول وسط بیاید از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند و تعهد و رفاقت برایشان بی معنی می شود.
در سال های گذشته شاهد اتفاقات زیادی از این دست از سوی مربیان فوتبالی بوده ایم. از یحیی گل محمدی که شهرخودروی جوان و باانگیزه را رها کرد تا برای دومین بار روی نیمکت پرسپولیس بنشیند تا مربیانی که در طول فصل به بهانه های مختلف از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند تا به تیمی با شرایط مالی بهتر بروند.
فصل گذشته هم از این دست اتفاقات در فوتبال ایران کم نداشتیم. در لیگ نوزدهم مجید جلالی که 18 هفته در گلگهر سیرجان مربیگری کرد و در هفته 25 از سمت خود استعفا کرد و البته در ادامه برگشت. رضا مهاجری، هومن افاضلی و مهدی پاشازاده هم به طور ناگهانی از ادامه همکاری با تیمهای خود دست کشیدند. یکی از مربیانی که مدام در حال سفر از این شهر به آن شهر برای هدایت تیم های مختلف است، هومن افاضلی است که سال گذشته بعد از استعفای فراز کمالوند در دی ماه سال 98 سرمربی تیم پارس جنوبی شد، نتوانست این تیم را از انتهای جدول بالاتر بیاورد. هومن افاضلی با آگاهی از پتانسیل تیمش و اینکه اطمینان داشت نمیتواند جلوی سقوط پارس جنوبی جم را بگیرد، از هدایت این تیم دست کشید و به تبریز رفت تا ماشین سازی را از سقوط نجات دهد.
یکی دیگر از مربیانی که در این زمینه رزومه چشمگیری دارد، رضا مهاجری است که انگار ثبات در مربیگری برایش معنی نشده است. مهاجری لیگ نوزدهم را با نساجی مازندران آغاز کرد و بعد به بهانه بیماری و در اصل به دلیل قرار گرفتن این تیم در نیمه پائینی جدول نساجی را رها کرد. مهاجری در آن مقطع اعلام کرد به دلیل بیماری آمبولی نمیتواند در فوتبال مربیگری کند اما بیماری او به فاصله دو، سه ماه بهبود پیدا کرد و سرمربی ماشین سازی شد. حضور مهاجری در ماشین سازی هم بادوام نبود و او دو هفته بعد از حضور در این تیم با 2 شکست از سمت خود استعفا کرد.
سرمربی دیگری که در سال های گذشته به راحتی آب خوردن تیمش را رها کرده مهدی پاشازاده است. سال گذشته مهدی پاشازاده با رها کردن هدایت تیم شهرداری ماهشهر در لیگ دو، ارتقاء درجه پیدا کرد و سرمربیگری تیم سپیدرود را در لیگ دسته اول پذیرفت. پاشازاده که قرار بود منجی تیم پرطرفدار سپیدرود شود در 2 بازی که روی نیمکت این تیم نشست یک تساوی و یک باخت را برای تیم محبوب رشت به ارمغان آورد و نتوانست این تیم را از انتهای جدول دور کند و بعد از اینکه دید نمی تواند این تیم را از ورطه سقوط نجات دهد، از سمت خود استعفا کرد و بار دیگر با ارتقاء درجه!!! سرمربی تیم لیگ برتری شاهین شهرداری بوشهر شد. پاشازاده با شاهین به لیگ دسته اول رفت و در آنجا هم در میانه راه تیم بوشهری را رها کرد تا به چوکای تالش برود و این قصه بین مربیان ایرانی سر دراز دارد.
کاملا مشخص است بسیاری از مربیان در فوتبال ایران به تعهدات خود پایبند نیستند و هر باشگاهی پیشنهاد بهتری بدهد یا شرایط بهتری در جدول داشته باشد میتواند هر تعداد مربی که بخواهد را به استخدام خود در بیاورد. البته در این میان ظاهرا قرارداد هم برای باشگاهها و مربیان ایرانی بیمعنی است و هر مربی بخواهد میتواند به راحتی و در کوتاهترین زمان ممکن قراردادش را فسخ کند و به باشگاه دیگری برود.
براین اساس به نظر می رسد لازم است که فدراسیون فوتبال همان طور که قانونی برای بازیکنان وضع کرده مبنی بر اینکه در طول یک فصل فقط می توانند پیراهن 2 تیم را بر تن کنند، باید این قانون را برای مربیان هم در نظر بگیرد تا در طی یک سال نتوانند هر چقدر دلشان می خواهد نقل و انتقالات داشته باشند.
فرزاد آشوبی در گفتوگو با خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری برنا درباره تغییر تیم های مداوم مربیان در فوتبال اظهار داشت: این مساله باید در 2 بخش بررسی شود. یکی اینکه وقتی قرار است یک مربی و باشگاه از هم جدا شوند، به صورت توافقی جدا می شوند که در این بحثی نیست چون جدایی به صورت توافقی اتفاق افتاده و نمی توان به آن ایرادی گرفت. بخش دوم اینکه قراردادها به صورت یک طرفه ملغی می شوند که در این موضوع نمی توان فقط مربیان را مقصر دانست. برخی باشگاه ها هم خیلی ساده از مربیان خود عبور می کنند و بدون اینکه حق و حقوق آنها را پرداخت کنند به سادگی از آنها می گذرند. برای چنین مواردی باید قانون وضع شود تا هم باشگاه و هم مربی به صورت یک طرفه و بدون رضایت طرف مقابل نتوانند قرارداد امضا شده را نادیده بگیرند. در واقع باید قوانین سفت و سختی وضع شود تا باشگاه ها و مربیان ملزم باشند به قراردادهای خود پایبند بمانند.
او گفت: هرچه قوانین فوتبال ایران به سمت و سوی حرفه ای شدن برود، برای همه بهتر است. در واقع قوانین باید به گونه ای اصلاح شود که هم مربیان و هم باشگاه ها به تعهدی که می دهند پایبند بمانند و پاسخگوی قراردادی که امضا کرده اند باشند. برای من قابل درک نیست که یک مربی چطور می تواند در طول یک فصل هدایت 3،4 تیم را برعهده بگیرد؟ این موضوع واقعا پیچیده و غیرقابل درک است. یک مربی وقتی وارد تیم جدیدی می شود به زمان نیاز دارد تا با جو تیم و بازیکنان آشنا شود و این خود یک پروسه زمان بر است اما در ایران برخی مربیان آنقدر توانایی دارند که در طول فصل هدایت چند تیم را برعهده بگیرند. 5/5