سامان سالور کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: موفقیتهای سینمای ایران در جشنوارههای جهانی را میتوان به قبل و بعد از موفقیتهای اصغر فرهادی تقسیم کرد. چه بپذیریم و چه از این اتفاق خوشمان نیاید و نپذیریم این اتفاق رخ داده و فیلمسازان ما که به موفقیت در جشنوارههای جهانی فکر میکنند سعی دارند آثاری شبیه به فیلمهای اصغر فرهادی تولید کنند.
سالور خاطرنشان کرد: پیش از موفقیت اصغر فرهادی در جشنوارههای جهانی و برنده شدن جایزه اسکار هر فیلمساز شبیه به خودش فیلم میساخت و معدود فیلمسازانی بودند که تأثیرگرفته از عباس کیارستمی فیلمهایی به سبک و سیاق او میساختند اما اکثراً آثارشان در حال و هوایی بود که به جهانبینی و سینمای خودشان مربوط میشد و از هر فیلم میشد فهمید که دنیای اثر از جهان کارگردان خلق شده است.
این کارگردان در ادامه گفت: در آن مقطع نگاه به سینمای ایران محترمتر و جدیتر بود. خیلی از جشنوارههای دنیا افتخار میکردند که فیلمی از سینمای ایران در این رویدادها حضور دارد اما بعد از گذار از دوران نگاتیو و آسان شدن فیلمسازی به طوری که علاقهمندان حتی با یک گوشی تلفن همراه میتوانند فیلم بسازند که البته از نظر من این اتفاق ویژگی بسیار مثبت این ماجرا است، تولید وسیعی از آثار کپی دست چندم از فیلمهای فرهادی را شاهد بودیم. کمکم با بیتوجهی و سادهانگاری مدیران فرهنگی که مثل قبل آن همکاری را برای ارتقای کیفیت آثار سینمایی نداشتند شاهد از دست رفتن جایگاه سینمای ایران در عرصه بینالملل بودیم و جشنوارهها دیگر به فیلمهای ما توجه نداشتند. پیش از به وجود آمدن این وضعیت سینمای ما به واسطه موفقیت در جشنوارهها قدرت و اعتبار بالایی کسب کرده بود.
کارگردان فیلم سینمایی «تمشک» در ادامه گفت: در آن سالها فیلمهای ایرانی معمولاً به اکران جهانی نمیرسیدند و تنها فیلمسازان اندکی مثل کیارستمی، قبادی و پناهی بودند که این امکان را داشتند و چنین مسئلهای را نمیشد یک موج دانست اما با موفقیت آثار فرهادی همه سینمای ما شبیه به هم شد و هر سال ما نزدیک به 100 فیلم به جشنواره کن میفرستادیم، به ارسال این فیلمها افتخار میکردیم، اخبارشان را در رسانههای مختلف پخش میکردیم و اصلاً هیچ اتفاقی رخ نمیداد. متأسفانه فیلمسازان ما از فلسفه فیلمسازی به شدت دور شدهاند و تنها به معرفی و مطرح شدن خودشان از این طریق فکر میکنند. با رونق گرفتن فیسبوک، اینستاگرام و... این فرصت برای کسانی که به معرفی و مطرح شدن خودشان فکر میکنند فراهم شد و حتی اتفاقاتی چون نمایش فیلم در بازار جشنواره کن که هیچ ارزشی ندارد به یک ارزش و عنصر برای تبلیغ فیلم تبدیل شد. متأسفانه سینما در کشور ما از یک هنر صنعت متفکر تهی شده و به یک رسانه زرد و تبلیغاتی تبدیل شده است که هیچ هویتی ندارد و همین وضعیت باعث شده تا سینمای ایران در فیلمسازان بزرگ تهی شود و این آفت همچنان در سینمای ما وجود دارد.
این کارگردان تأکید کرد: تلاش همه فیلمسازان به شبیه فرهادی شدن سینمای ما را به یک سیرک تهی از اندیشه تبدیل کرده است که در آن تنها شاهد اخبار دروغ هستیم و جایگاهمان را که با فیلمهای ماندگار به دست آورده بودیم کاملاً از دست دادهایم. سینمای ما به سینمایی تبدیل شده چه در اندیشه و چه در ساختار عمقی ندارد و بسیاری از فیلمسازان تنها به جایزه گرفتن فکر میکنند و اگر فیلمسازی واقعاً با ساخت اثری درخشان و درخور به جایزه برسد تنها به تلاشهای این فرد مربوط میشود. این وضعیت که شاهدش هستیم تنها به بی کفایتی مسئولان و مدیران فرهنگی کشور مربوط میشود که این سالها سینما و فرهنگ را به طور کل رها کردهاند.
او افزود: وضعیت فرهنگی و سینمایی ما بسیار پیچیده است. فکر میکنم ما تنها کشوری هستیم که جشنواره ملیمان از جشنواره جهانی مهمتر است. همانطور که ما برای جشنواره جهانی باید یک رئیس انتخاب کنیم که آبروی ما را در جهان حفظ کنیم متأسفانه به راحتی با خودی و غیر خودی دانستن افراد و دستهبندی آنها به این شکل افرادی را حذف و تنها دوستان خودشان را به جشنواره دعوت و در واقع جشنواره را به یک دورهمی تبدیل میکنند و حتی وقتی دست دوستی به سمت برگزارکنندگان دراز کردیم با بیاعتنایی روبرو شدیم. به همین دلیل است که جشنواره به یک دورهمی دوستانه تبدیل شده که هیچ جایگاهی در سینمای دنیا ندارد. البته من بخشی از دلایل عدم بالا رفتن اعتبار جشنواره جهانی را میدانم و قابل درک است که مسائلی چون ممیزی موانع بزرگی برای ما هستند.
سالور در ادامه اظهاراتش گفت: متأسفانه این جشنواره کاملاً تهی از معنا و هنر شده و هزینه و بودجهای که برای جشنواره صرف میشود هیچ اعتباری برای سینمای ما ندارد. من به عنوان یک کارگردان که سالها در سینمای ایران فیلم ساختهام به دوستان جشنواره جهانی فجر پیشنهاد همکاری دادم و گفتم که اگر کمکی از دست من برمیآید حتماً دریغ نخواهم کرد اما برای همین هم با بی اعتنایی روبرو شدم و اگر اعتراض کنم هم میگویند سهمخواهی میکند. البته که من و همه سینماگرانی که سالها در این عرصه کار کردهاند سهمی در سینمای کشور دارند که باید به آن توجه شود. مثل تیم ملی فوتبال که اگر یک مربی بازیکنانی به تیم دعوت کند و یک بازیکن آماده و خوب را دعوت نکند همه اعتراض میکنند، این مسئله هم به همین شکل است و باید به آن توجه داشته باشیم.
او افزود: متأسفانه هر سال شاهد برگزاری ورکشاپ برخی دوستان هستیم که همانها سال بعد در جشنواره برگزار میکنند و در این وضعیت چطور اینگونه برداشت نکنیم که یک بودجهای وجود دارد و دوستانه بین هم تقسیمش میکنند؟ در این جشنواره هر سال میشود چند فیلمساز مطرح را دعوت کرد و ورکشاپ برگزار کرد اما متأسفانه حتی این کار را هم نمیکنند و ما هر سال که جشنواره برگزار میشود به هیچوجه سینماگران مطرحی را نمیبینیم که ورکشاپ برگزار کنند. متأسفانه جشنواره جهانی فجر هیچ جایگاهی در سینمای دنیا ندارد و این در حالی است که جشنوارهای مثل جشنواره دبی با برگزاری 5 یا 6 دوره به راحتی به مهمترین جشنواره سینمایی منطقه تبدیل شده است. جای تأسف دارد که سینمای ما هر سال رو به افول میرود و اگر میبینیم که ستارههایی در این سینما میدرخشند به مرور همانها هم کمکم به فرمولهای تکراری روی میآورند یا حتی به شدت سیاستزده میشوند تا جایزه بگیرند. متأسفانه این وضعیت غالب است و حتی در روند تولید هم وجود دارد.
سالور در پایان تصریح کرد: همه چیز ما باید به همه چیزمان بیاید و سینما که آینه تمام نمای جامعه است از جامعه جدا نیست و همانطور که در جامعهمان شاهد ریا، دروغ و رشوه هستیم در سینما هم چنین نشانههایی نمود پیدا کردهاند. ما تمام مرزهایمان را بستهایم و تنها سینما و ورزش است که میتواند امکان صحبت کردن ما با دنیا را فراهم کند و متأسفانه سینما را با سیاستهای غلط به سمتی غلط بردهایم. من به عنوان فیلمسازی که در جشنوارههای معتبر دنیا حضور داشتهام و برنده یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو هستم اما وقتی به سمت دوستان جشنواره جهانی دست دوستی دراز میکنم با بی اعتنایی روبرو میشوم تا حلقه دوستانشان تنها بتوانند در این عرصه کار کنند.