بسیاری معتقد هستند که با شیوع کرونا و وضعیتی که شکل گرفت آینده تئاتر برای همیشه دچار تحول شده است، پیش بینی شما از آینده تئاتر در روزگار کرونایی چیست؟
به نظرم تحول آنچنانی در تئاتر بوجود نیامده است ولی باید به شرایط قبلی خود برگردد. متاسفانه تئاتر تعطیل شده است و از هنرمندانش حمایتی نمی شود. حتی با این وجود اهالی تئاتر تصمیم داشتند در ایام کرونا تحولی به وجود بیاورند، اجراها را ضبط کنند و با حمایت ارشاد رایگان برای مردم پخش شود ولی مسئولین از این ایده حمایت مالی نکردند و حاضر نشدند در این زمینه اقداماتی انجام دهند.
در حالیکه تئاتر، مادر همه هنرها است و کشورهایی که تئاتر آنها رونق دارد از لحاظ فرهنگی بسیار غنی هستند. به جرات می توان گفت هر وقت زندگی مردم به حالت عادی خود برگردد تئاتر دوباره رونق پیدا می کند چون روح و روان مردم به تئاتر نیاز دارد. ارتباطات مردم دوباره با تئاتر برقرار می شود چون در نفس تنگاتنگی با مخاطب در ارتباط است و همین باعث می شود که حس ها را به یکدیگر منتقل کنند. در حالی که در تلویزیون و سینما این اتفاق نمی افتد چون ارتباط تنگاتنگی که بازیگر و مخاطب روی صحنه زنده تئاتر با تشویق، دست زدن و حتی سکوت به یکدیگر انتقال می دهند در فضای آنجا وجود ندارد. به نظرم در اولین فرصتی که کرونا ریشه کن شود و وضعیت به حالت عادی برگردیم مردم دوست دارند دوباره این ارتباط را برقرار کنند و به تماشای تئاتر بروند.
آیا آینده تئاتر در ایام کرونا دچار تحول می شود؟
به جرات می توان گفت هر وقت زندگی مردم به حالت عادی خود برگردد تئاتر دوباره رونق پیدا می کند چون مردم از لحاظ روحی و روانی به تئاتر نیاز دارند در واقع تئاتر مادر همه هنرها است حتی کشورهایی که تئاتر آنها رونق زیادی دارد از لحاظ فرهنگی بسیار غنی هستند و ارتباطات مردم دوباره با تئاتر برقرار می شود چرا که در نفس تنگاتنگی با مخاطب در ارتباط است و همین باعث می شود که حس ها را به یکدیگر منتقل کنند در حالی که در تلویزیون و سینما این اتفاق نمی افتد چون ارتباطات تنگاتنگی که بازیگر و مخاطب روی صحنه زنده تئاتر با تشویق، دست زدن و حتی سکوت به یکدیگر انتقال می دهند وجود ندارد. به نظرم اگر کرونا ریشه کن شود و به حالت عادی برگردیم مردم دوست دارند این ارتباط را برقرار کنند و مانند قبل به تماشای تئاتر بروند.
با توجه به شرایط کرونایی تا مدت ها نمی توان امیدوار بود که سالن های تئاتر به شرایط عادی بازگردند، به نظر شما ایده هایی چون تئاترهای خیابانی می توانند ناجی باشند تا تئاتر و فرهنگ تئاتر رفتن از یاد نرود؟
این پیشنهاد اهالی تئاتر بود ولی مورد حمایت قرار نگرفت اگر دولت می خواست تئاتر زنده و باقی بماند با کمک های مالی نمایش ها را به صورت فیلم می ساخت و ارتباط با تماشاگر را از آن طریق برقرار می کرد که اهالی تئاتر مجبور نباشند به سمت مشاغل پیش و پا افتاده ای مانند مسافرکشی و زیتون فروشی بروند که در شان آنها نیست.
تئاتر خیابانی کمابیش ادامه دارد ولی به حمایت شهرداری و میراث فرهنگی نیاز دارد. هنرمندان تئاتر می توانند آثار خوبی اجرا کنند اما از طرف مسئولان فرهنگی بودجه ای پرداخت نمی شود و می خواهند نمایش ها رایگان اجرا شود. البته برای برگزاری جشنواره حاضر به اختصاص بودجه شدند که نشان دهند جشنواره تعطیل نشده و اجراهای خیابانی برگزار شده است.
در صورتی که این اجراها می تواند ادامه داشته باشد چون تئاتر خیابانی در این مرز و بوم سابقه بسیار دیرینه ای دارد مانند آئین های نوروزی با عمو نوروز و حاجی فیروز، در آذربایجان تکمه چی ها بز می چرخانند و شعر می خوانند، در گیلان عروس گولی، در مازندران نوروز سلطان، در طالقان تا شمیرانات نوروز خوانی، در اراک و استان مرکزی آشتی و دوستی، در کردستان، به طرف لرستان و شیراز با آتش افروزی می توان گفت همه اینها سابقه نمایش های خیابانی در ایران است و فرهنگ غنی پشت آن نهفته است و قادر است برای مردم موضوعات مختلفی را در زمینه فرهنگی بازگو کند و تحقق آن به حمایت شهرداری، میراث فرهنگی و فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد.
در صورتی که قبل از کرونا، در سفرهایم به تایلند و هند وقتی به دهلی و تاج محل رفتم که کشورهای پیشرفته ای هم نیستند خجالت کشیدم که در مقایسه با تجهیزاتی که در اختیار داشتند چقدر از آنها عقب افتاده ایم در حالیکه هندی ها خیلی هم پیشرفته نیستند در آنجا سالنی مخصوص برای اجرای نمایش آئینی بودکه با دیالوگ ها با چندین زبان زنده دنیا از جمله فارسی دوبله شده بود بطوریکه آنها هندی بازی می کردند و ما فارسی می شنیدیم.
اما کشور ما برای معرفی نمایش های آئینی و ملی خود به توریست هاسالنی ندارد در صورتی که اگر چنین مکانی داشته باشیم می توان ماه های محرم و صفر تعزیه خوانی و در طول سال سیاه بازی، نقاله خوانی و پرده خوانی برگزار شود.
البته بارها از طرف اهالی تئاتر پیشنهاد ساخت و طراحی یک فضای سنتی با چند سالن برای اجرای مراسم های آئینی و رستوران کوچکی برای تهیه غذاهای اصیل ایرانی مانند دیزی و کوفته تبریزی، کشک بادمجان و... داده شد و همه این پیشنهاد را تایید می کنند ولی میراث فرهنگی واداره ارشاد اقدامی انجام نمی دهند.
در حالیکه قبل از انقلاب 3 سالن برای اجرای روزانه سیاه بازی وجود داشت. در خیابان لاله زار تئاتر نصر و دهقان هر شب سعدی افشار در نصر، سید حسین یوسفی در دهقان و موضع آب انبار مجید افشار هر شب سیاه بازی داشتند و مردم مهمان های خود را برای دیدن نمایش به آنجا می بردند.
به نظر شما چه ایده هایی می توانند فضای کاری امن ایجاد کنند تا امکان بهتر شدن وضعیت معیشتی هنرمندان تئاتر فراهم شود؟
گوش شنوایی برای شنیدن نیست. من به اعضای گروهم اجازه ندادم که تئاتر را رها کنند از آنها خواستم که با هم هماهنگ باشیم و برنامه ها و اجراهایمان را تنظیم کنیم. ولی به بقیه جوان های این هنر نمی دانم که چه بگویم چون اینها کار نداشتند.