به گزارش برنا؛ یک ماه برای تصمیم گیری درباره ساخت فصل سوم «زیرخاکی» زمان خواسته ایم
در ابتدای نشست نصیری نیا در پاسخ به اینکه آیا فصل سوم سریال هم ساخته خواهد شدتوضیح داد: خبر ساخت فصل سه را دوستان به صورت غیررسمی عنوان کرده بودند. دیروز یک جلسه طولانی با آقای اکبرشاهی مدیرگروه فیلم و سریال یمافیلم داشتیم که در آن به صورت رسمی به ما پیشنهاد شدکه فصل سوم «زیرخاکی» برای ماه رمضان سال آینده تولید شود. ما برای پاسخ فرصت خواستیم تا موضوع را بررسی کنیم و ببینیم سریال به ماه مبارک رمضان می رسد یا خیر. هنوز به نتیجه قطعی نرسیده ایم و بنا است تا پایان تیرماه به جمع بندی برسیم.
سامان نیز در پاسخ به سوال مشابهی گفت: حرفهای من و آقای نصیری نیا با هم فرق ندارد. با هم شرایط را بررسی می کنیم. درست است که ما به مخاطبان تعهد اخلاقی داریم ولی تعهدی به سازمان نداریم و برای ساخت فصل سوم از قبل چیدمانی نشده بود. ادامه سریالبه شرایط بستگی دارد. چیزی که برای من به عنوان نویسنده مهم تر است، این است که قصه گریباتن مرا بگیرد و نیاز درونی حس کنم که قصه ای وجود دارد که باید آن را بگویم.
صداوسیما نخواست «نفس» ادامه پیدا کند
در ادامه نصیری نیا در خصوص فصل دوم سریال «نفس» گفت: سازمان صداوسیما در آن مقطع نخواست نفس ادامه پیدا کند. ما حتی طرح فصل دوم را هم به سازمان ارائه دادیم اما شرایط آن زمان در سازمان فراهم نشد.
در شرایط فشار اقتصادی و مشکلات کرونایی، تلاش کردیم حال مردم را بهتر کنیم
سامان نیز درباره تجربه ساخت اثر در ژانر کمدی بیان کرد: مردم از هر جهت تحت فشار هستند و زندگی آنها درگیر فضایی تراژدیک است؛ وقتی علاوه بر تحریم ها، فشار اقتصادی و اداره غلط مملکت که به مردم فشار می آورد، کرونا هم آنها را تحت فشار گذاشته است در چنین شرایطی ما تلاش کردیم در ۶۵۰ دقیقه حالشان را بهتر کنیم. همچنین بازخوردهایی که از سریال «نفس» گرفتم این بود که مردم دیگر ریتم کندی که باید برای آن تعمق و تحمل بیشتری کنند ندارند و بنابراین به سمتی رفتیم که کارریتم بهتری داشته باشد. من هم خواستم خودم را در عرصه کمدی محک بزنم.
این کارگردان درباره اینکه آیا خواسته شخصیت منافقان را احمق نشان دهد، تصریح کرد: شخصیت پردازی آنها به لحنی که در کار انتخاب کردم و ایجاد موقعیت های کمیک برمی گشت. من در سه کار قبلی ام به صورت جدی به موضوع منافقان پرداخته بودم و حالا می خواستم از زاویه دیگری به آنها بپردازم. بین افراد آنها هم شخصیت پخمه بود هم غیر پخمه. همین که در مقطعی ۲۰۰ نفر در جنگل جمع شوند و بخواهند تهران را بگیرند، فی نفسه احمق هستند و نیازی به تلاش من نیست!
قرار نیست فریبرز انقلابی یا آر پی جی به دست شود
وی درباره اینکه آیا فریبرز در قصه متحول خواهد شد، افزود: اگر او متحول شود، یعنی اینکه از گنج خواهی و تمایلش برای یک شبه پولدار شدن دست بردارد وگرنه اینگونه نیست که ناگهان او را در حالی ببینیم که آر پی جی دستش می گیرد یا انقلابی می شود. اصلا شخصیت او اینگونه طراحی نشده است.
سامان در زمینه تکه کلام های فریبرز باغ بیشه ادامه داد: وقتی درگیر ضبط بودیم میگرفتیم، تصاویر را کنار هم نمی دیدیم، اما بعد که کار تدوین شد، مثلا بعد از قسمت ۷ و ۸ متوجه شدیم کلمه ای زیاد گفته شده و آن را حذف و دوبله کردیم. یا از یک صحنه برداشت های مختلفی با بازی ها و میمیک های گوناگون داشتیم و وقتی متوجه تکرار حرکتی شدیم سعی کردیم مشکل را در تدوین برطرف کنیم. البته واقعیت این است که این موضوع سلیقه ای است و راضی کردن همزمان همه مخاطبان مشکل است. امیدوارم اگر ادامه ای در کار باشد تلاش کنیم قاطبه مخاطبان را راضی کنیم.
حرف سیاسی زدن در زمان حال خیلی سخت است اما در گذشته نه
کارگردان «زیرخاکی» درباره بستر تاریخی سریال هایش اظهار کرد: وقتی می خواهیم حرف سیاسی بزنیم پرداختن به آن در زمان حال خیلی سخت است، چون مسئولان هستند و ممکن است موضع بگیرند. اما وقتی به 40 سال قبل برمی گردیم ممکن است خود مسئولان هم به آن زمان انتقاداتی داشته باشند. بنابراین بخشی از دلیل قصه گویی در دهه های قبل به سانسور برمی گردد و در حالی که پرداختن به مسائل شدنی و راحت است، گفتن واقعیت های زمان حال غیرممکن به نظر می رسد.
مردم در سالهای ۵۷ تا 60 از نظر گذشت و ایثار در بهترین موقعیت ها بودند
وی اضافه کرد: از سوی دیگر موقعیت های جذاب و دراماتیکی در دهه شصت وجود دارد که من نمونه آنها را زیاد در زمان حال پیدا نمی کنم که امکان پرداخت به آنها وجود داشته باشد و رسانه تمایلی برای این کار داشته باشیم. از طرفی برایم مهم است وقتی به تاریخ می پردازم، حرفی برای امروز داشته باشم، وگرنه چرا به تاریخ بپردازد؟ مهم ترین چیزی که در گفتگو با آقای نصیری نیا به آن رسیدیم این بود که ما در سالهای ۵۷ تا 60 بهترین آدمها را داشتیم و مردم ما از نظر آرمانخواهی و گذشت و ایثار در بهترین موقعیت ها بودند.
خواستیم مردم دلتنگ گذشته حود شوند
سامان تاکید کرد: درست است حالا دلار بالا رفته اما تو مجبور نیستی قیمت خانه ات را برای مستاجر بالا ببری. یا فروشنده لازم نیست برای فروش محصولات قدیمی اش قیمت دلار را بگیرد. این مسائل را به وفور در فصل دوم داشتیم. آدم هایی که خانه هایشان را در اختیار دیگران میگذاشتند، عروسی های ساده می گرفتند و... خواستیم این بحث ها را یادآوری کنیم و از نظر فرهنگی و اجتماعی این یادآوری لازم بود و مردم که خانوادگی سریال را می بینند دلتنگ می شدند که ما هم همسایه یا مستاجری داریم و اگر بتوانیم یک دهم درصد تغییری در رفتار مردم با هم ایجاد کنیم خوشحالیم.
هر زمانی حجازی فر بتواند به «زیرخاکی» برگردد استقبال می کنیم
نصیری نیا نیز در ادامه در خصوص اینکه آیا هادی حجازی فر به سریال برمیگردد، توضیح داد: یکی از مسائلی که ساخت فصل سه را نیازمند بررسی می کند همین موضوع است. ما وقتی کار جدیدی را شروع می کنیم قدرت انتخابمان بالاست ولی درباره فصل سوم یک کار همه راکوردی هستند. درباره حجازی فر هم همین گونه است و به واسطه تعهداتی که او در سریال شهید باکری دارد باید صحبت کنیم و هر زمانی هادی عزیز شرایط حضور داشته باشد ما استقبال می کنیم.
از اول قرار نبود زیرخاکی فصل دو داشته باشد
وی با بیان اینکه ابتدا و انتهای فیلمنامه فصل ۲ همین چیزی بود که پخش شد، یادآوری کرد: روز اول قرار نبود «زیرخاکی» فصل ۱و ۲ داشته باشد ولی چون ما به خاطر محدودیت های کرونایی نتوانستیم به خارج از کشور برویم، داستان نیمه تمام ماند. حتی صحنه هایی گرفته بودیم که چون حلقه وصلی نداشت، استفاده نشد.
به خاطر حضور حجازی فر در سریال باکری ناچار شدم فیلمنامه را عوض کنم
سامان نیز سخنان او را این چنین تکمیل کرد: نقطه پایان ما در فصل دو همین بود و مثلا لوکیشن خریداری شده یا قرارداد طولانی مدت با بازیگر که تعهدش به ما را ادامه دار کند، نداشتیم. وگرنه مثلا لباس ها به جای کرایه کردن خریداری و دوخته می شد. یا خانه ای که در این فصل دیدید اصلا ممکن است تا ساخت فصل بعدی کوبیده و از نو ساخته شود! درباره هادی حجازی فر هم بنا بود او در فصل ۲ سریال حضور داشته باشد اما زمان ساخت سریال باکری تغییر کرد و من مجبور شدم در زمان پیش تولید، فیلمنامه فصل دو را عوض کنم.
قرار بود در فصل دوم فریبرز در خانه فرهاد زندگی کند
تهیه کننده «زیرخاکی» نیز در خصوص قصه اولیه سریال که کرونا آن را تغییر داد، گفت: قرار بود در فصل دوم فریبرز در خانه فرهاد زندگی کند و ما خانه مدنظرمان را پیدا و اکسسوار مورد نیاز را خریداری کردیم و به جای خانه مروت پور قرار بود قصه در خانه فرهاد ادامه پیدا کند.
همچنین سامان ادامه داد: گرچه مجبور شدم در دو ماه پیش تولید، فیلمنامه را تغییر بدهم اما در نهایت بد نشد که با خانواده جدیدی آشنا شویم. این موضوع به یک چالش برایم تبدیل شد و تصمیم گرفتم از نبود این کاراکتر استفاده کنم تا هم شرایط کمیک شود هم حضور فرهاد ئمعمایی شود.
به ترسیدن از آزار منافقان فکر نکرده ام
وی در بخش دیگری از نشست در پاسخ به اینکه نمی ترسید درباره منافقان فیلم می سازید، تصریح کرد: من یک بار زمانی که پیش تولید سریال متوقف مانده «چمران» اتفاق می افتاد، تنهایی به فرانسه رفته بودم که یکدفعه به خودم آمدم و گفتم اینجا همان جایی هست که مسعود رجوی است! اما تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام.
این کارگردان با بیان اینکه البته بازیگران زیادی هستند که حضور در چنین آثاری را نمی پذیرند، درباره اینکه آیا با محبوبتر شدن پژمان جمشیدی آیا نحوه تعامل با او تغییری کرده، گفت: شهرت، ثروت و قدرت که کاراکتر کشور هم در فیلمنامه از آنها نام برد، روی آدم ها تاثیر زیادی می گذارد که امیدوارم روی پژمان تاثیر نگذارد.
سامان در زمینه طراحی صحنه دهه شصت اجتهاد دارد
نصیری نیا هم با بیان اینکه همان گونه که حقوق کارمندها هم با سال قبل فرق می کند، برآوردهای مالی با سری اول متفاوت بود درباره تصویر درست سریال از دهه شصت اظهار کرد: این موضوع به توانایی کارگردان برمیگردد. آقای سامان در زمینه طراحی صحنه دهه شصت اجتهاد دارد و ما در این دو فصل طراح صحنه نداشتیم و آقای سامان زحمت این بخش را کشیدند. در خصوص طراحی لباس هم خانم قوام یک ماه بودند و بعد خود اقای سامان کار را ادامه دادند. بخش هنری قضیه را مستقیما آقای سامان راهبری میکنند و تیم درجه یک و دوست داشتنی صحنه که داریم بیشتر درگیر اجرا هستند تا طراحی.
وی در خصوص تاثیر کرونا بر کار تصریح کرد: ما هر روز دلهره داشتیم که فردا چه اتفاقی می افتد و کار ادامه پیدا می کند یا خیر؟ لطف خدا شامل حال ما شد و من خدارا شکر می کنم و سپاسگزارم. این حس را بدون تعارف می گویم که خدا همواره کنار ما بود، بعضی وقت ها می پرسیدم چطور این کار درست شد؟ اما خواست خدا بود. از ابتدا تا انتها دلهره داشتیم و در مقطعی هم دو نفر از بازیگرانمان درگیر کرونا شدند اما مجموع تعطیلی مان 2 تا دو روز بود. اما به هر حال این دلهره هست و نمی شود کاری اش کرد.
پژمان جمشیدی از زمان بازی در سریال ما قراردادهای بعدی اش را بسته بود
این تهیه کننده اذعان کرد: یکی از درگیری ها برای ساخت فصل سه همین موضوع است. اینکه شما فشار آنتن و گرفتاری قرارداد ها را داشته باشی، درباره خود پژمان، به جهت درجه یک بودنش خواهان زیادی دارد و قراردادهای بعد از سریال ما را هم بسته بود و این باعث دلهره مان می شد که اگر کار بیشتر طول کشید پروژه های بعدی اش چه می شود؟ ما بیشتر از این نمی توانستیم کار را ادامه بدهیم چون بازیگران قرارداد داشتند. بعضی از پروژه ها دستشان برای قرارداد بستن با بازیگران بازتر است و طولانی مدت تر قرارداد می بندند ولی ما این امکان را نداشتیم. یک روز حال خانم صامتی خیلی بد بود و در کرج دو سه ساعت زیر سرم بود اما برگشت و سکانس بعدی را گرفتیم چون مجبور بودیم
در ادامه سامان در پاسخ به اینکه با توجه به همزمانی پخش سریال با انتخابات ریاست جمهوری، مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی، یورو و مسابقات تیم ملی والبیال، آیا از زمان پخش راضی بودید، تصریح کرد: دوست داشتم سریال زمان بهتری پخش شود اما این استدلال که حال مردم خوب نیست و بیایید زودتر کار را پخش کنیم، قبول کردم و این زمان پخش را پذیرفتم.
اگر بخواهیم برای پخش سریالی همزمان با این همه رویداد برنامه ریزی کنیم تا 50 سال دیگر نمی شود!
نصیری نیا اضافه کرد: دیروز با مدیر گروه فیلم و سریال سیما فیلم که صحبت می کردم گفتم اگر بخواهیم برنامه ریزی و چینش داشته باشیم که یک سریال همزمان با این همه رویداد پخش شود، تا 50 سال دیگر این اتفاق نمی افتد! انتخابات، مقدماتی، یورو، لیگ و... یک کشتی هم اگر بود تکمیل می شد! البته لطف خدا شامل حالمان شد و سریال دیده شد.
دوست ندارم مردم برای دیدن کارم پول بدهند
سامان نیز درباره اینکه آیا قصد ورود به نمایش خانگی را ندارد، گفت: دوست ندارم مردم برای دیدن کارم پول بدهند. دوست دارم مردم راحت کارهایم را از تلویزیون ببینند مگر اینکه شرایطی پیش بیاید که نتوانیم کار کنیم. مثلا حرفهایی داشته باشیم که نشود در تلویزیون آنها را زد. اما فعلا همچنان برای کسانی که در شهرها و روستاها هستند و برای تربیت فرزندانشان نمی خواهند تسلیم شوند و سراغ ماهواره بروند، باید در تلویزیون سریال بسازم.
وی تاکید کرد: عوامل در شبکه نمایش خانگی دستمزد بهتری میگیرند و از لحاظ حجاب، ممیزی و مسائل مالی دستمان بازتر است اما در تلویزیون باید تمام محدودیت ها را بپذیرند و پول زیاد هم که نمی توانیم به آنها بدهیم. تنها دلیلی که می توانیم عوامل و بازیگران خوب بیاوریم پدیده ای به نام رضا نصیری نیا است! اگر لازم باشد 40 تا ماشین را در کار بگذاریم که هر کدام قیمتهای بالایی دارند تا کنار هم حرکت کنند، اغلب تهیه کننده ها خودشان را راحت می کنند و می گویند کار را جلوی پرده سبز بگیرید و با جلوه های ویژه بقیه عناصر را اضافه کنید.
نصیری نیا سریال را با قرض تمام کرد
این کارگردان تصریح کرد: علاوه بر توانایی کارگردان، باید خواست تهیه کننده نیز باشد و نصیری نیا در این خصوص درجه یک است. خیلی ها بودجه بهتری هم دارند ولی آن را خرج کار نمی کنند. ایشان نه تنها خرج کار می کنند بلکه از خودشان و اعتبارشان هم می آورند و همین سریال را هم با قرض تمام کردند.
مردم کل ایران باید خودشان را در تلویزیون ببینند
سامان درباره انتخاب گیتی قاسمی برای ایفای نقش کشور و قرار دادن لهجه برای این کاراکتر توضیح داد: اگر شما لهجه را انتخاب کرده باشید تا با تمسخر آن مردم را بخندانید، کارتان غلط است اما اگر لهجه را دوست داشته باشید مردم هم آن را دوست خواهند داشت. از آنجایی که «زیرخاکی» به منطقه خاصی اختصاص ندارد، دنبال این بودم تا جایی که به قصه تحمیل نمی شود از لهجه های خاصی در کار استفاده کنم. چرا که مردم کل ایران باید خودشان را در تلویزیون ببینند. خوشحالم امثال سریالهای «نون خ» و «پایتخت» خارج از تهران ساخته می شود. ولی هنوز مردمان بسیاری چون اهالی سیستان بلوچستان، ترکمن ها و اهل تسنن در این مملکت هستند که رای می دهند، از مرزها حفظ حراست می کنند و در تلویزیون دیده نشده اند اما این اتفاق باید رخ بدهد.
کارهایم تا به حال سفارش من به تلویزیون بوده است
وی همچنین هرگونه امکان سفارشی بودن سریال را رد کرده و گفت: تمام قصه، درخواست ساخت آن و خلقش از سمت من و آقای نصیری نیا بوده است. موضع من مشخص است و هیچوقت تا به حال کار سفارشی نکرده ام همیشه هم گفته ام که اتفاقا کارهایم تا به حال سفارش من به تلویزیون بوده است!
سامان یادآور شد: باید حسی در من به وجود بیاید تا بتوانم از خانه و زندگی و سلامتی ام بگذرم تا کاری را بسازم که دوستش داشته باشم. وگرنه هیچ پولی نمی تواند ارزش زمان را داشته باشد و زمان ارزشمندترین دارایی است که داریم. من دغدغه مالی ندارم و بازنشسته صداوسیما هستم و با قدری خرده کاری، با همان رقم می توانم زندگی ام را بچرخانم بنابراین چرا کاری کنم که دوستش ندارم؟
50 درصد عمرم صرف آثاری شد که ساخته نشدند
وی همچنین با بیان اینکه نیمی از عمرش صرف آثاری شده که ساخته نشده و به سرانجام نرسیده اند، افزود: سریالی با نام «تیله دزدها» بود که طی دو سال آن را برای گروه کودک نوشتم و نتوانستم آن را بسازم. «تیله دزدها» برای گروه کودک ساخته نشد. زمان آقای لاریجانی کاری با نام «قیام جنوب» در مرکز فارس ساختم که اثر دیگری به نام «پلیس جنوب» ادامه آن کار درباره مقاومت قشقایی ها در مقابل انگلیسی ها بود. بخش هایی از این کار را که صحنه های بازسازی اسب و تیر و تفنگ بود فیلمبرداری کردیم اما مرکز فارس بودجه نداشت. به تهران رفتیم تا بودجه را تهیه کنیم اما وقتی به فارس برگشتم متوجه شدم روی راش های سریالم گزارش گرفته بودند! چون نوار نداشتند و از نوارهای سریال ما استفاده کرده بودند! نواری که کمترین ارزش را در بین وسایل ساخت فیلم دارد.
سامان ادامه داد: «تافته جدا بافته» اولین طنز من بود که با یک تغییر مدیریت، به آرشیو رفت. دو سال برای تحقیق و سناریو سریال «چمران» زمان گذاشتم و کار نهایی نشد. الان هم که فکر می کنم می بینم شهید چمران مدعی زیاد دارد. ویژگی او این بود که هرکدام از دوستانش فکر می کردند تنها دوست او هستند. شاید روزی خارج از تلویزیون بتوانم این سریال را بسازم اما قطعا مشکلات خاص خود را دارد که مهم ترین نکته آن انتخاب بازیگر برای شخصیت چمران است. او الگویی برای تمام نسل هاست و کسی است که تا اخرش رفت و به مقام و اعتباری در یک کشور خارجی رسید که شخصیتی مثل همین فریبرز دنبالش بود اما شهید چمران به همه آنها پشت پا زد و به لبنان رفت.
کارگردان فیلم سینمایی «وقت بودن» درباره سرنوشت این فیلم نمایش داده نشده نیز گفت: چندین بار پیگیر شدم و به نتیجه نرسیدم. اخیرا مسئولان شبکه چهار پیگیر کار بودند که من درگیر بودم. البته آنقدر از ساخت این فیلم زمان گذشته که اگر الان آن را ببینم شاید دیگر دوستش نداشته باشم. برای همین هم رمان آن را نوشتم که بهتر از فیلم از آب درآمد.