این روز ها بیش هر زمان دیگری صحبت از نظارت و رسیدگی صحیح و قانونمند برای فضای مجازی بویژه اینستاگرام مطرح است. در خیابان باشید یا در منزل، در محل کار باشید یا باشگاه، در در جمع دوستان باشید یا همکاران. صحبت محافل شده وضعیت مبهم فضای مجازی که آیا فیلتر می شود؟ مسدود می شود؟ جرم انگاری می شود؟ قانونگذاری می شود؟ به حال خود رها می شود؟ یا چه؟ اگر بحث جرایم و نا به هنجای های اجتماعی را کنار بگذاریم، مهم ترین مسئله، کسب و کار ها و مهم ترین نگاه، اقتصاد است. هرگونه اقدام قانونی می تواند تاثیر سنگینی بر وضعیت کسب و کار ها و اقتصاد کشور بگذارد.
در ادامه می خواهیم بهترین پیشنهاد هایی که می توان ارائه داد و بررسی کرد را معرفی کنیم. آیا رها کردن فضای مجازی بهترین اقدام است یا مسدود سازی؟ و البته شاید بتوان راه حل های بهتر و عملی تری پیشنهاد داد.
رها سازی ممکن نیست؛ سراغ مسدو سازی برویم؟
چیزی که مشخص است غیر ممکن بودن رها کردن است. رها کردن فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام هم به افزایش خشونت، فحشا و نا به هنجاری های اجتماعی کمک می کند که بازنده اصلی خود خانواده ها و قشر جوانتر جامعه هستند و هم باعث عدم نظارت صحیح بر کسب و کار ها و فریلنسر ها می شود. عدم نظارتی که بازنده آن خود کسب و کارها و مراجع نظارتی و مالیاتی هستند. البته منظور اینجانب، ایجاد فشار، توقعات عجیب، نظارت های ناقض حریم خصوصوصی و مسائلی از این دست نیست؛ بلکه صرفا تاکید بر عدم رها سازی این فضا می باشد. لذا ناگزیر هستیم سراغ راهکاری های دیگر برویم.
مسدود سازی و جرم انگاری کلید حل مشکل است؟
بدون هیچ مقدمه پاسخ یک خیر بزرگ است آن هم به حداقل دو دلیل:
1 – افزایش نارضایتی جامعه و پیچیده کردن کار قوه قضاییه:
مسدود سازی و جرم انگاری نه تنها باعث نا رضایتی می شود بلکه نوعی پاک کردن صورت مسئله است که آثاری مانند اضافه کردن بار سنگین بر عهده نهاد های نظارتی و پیچیده کردن کار قوه قضاییه می شود. فکر کنید چند میلیون نفر از اینستاگرام استفاده می کنند؟ آیا می توان با جرم انگاری این فضا، به همین راحتی چندین میلیون نفر را مجرم دانست؟ آیا چنین امری پاک کردن صورت مسئله نیست؟
2 – صدمه زدن به کسب و کار ها و رواج بیکاری و نا امیدی:
در دوره اقتصاد دیجیتال هستیم، دوره ای که در آن حتی برای تهیه نان و میوه از فضای مجازی و آنلاین کمک می گیریم. سایت ها، اپلیکیشن ها و البته اینستاگرام. حجم بسیاری زیادی از کسب و کار ها و فریلنسر ها در حال ارائه خدمات مفید، مشروع و کمک کننده به جامعه هستند و از این راه برای خود امرار معاش و اشتغال زایی می کنند. پس اگر اینستاگرام با مسدود سازی مواجه شود، حجم عظیمی از کسب و کار ها و افراد یک شبه بیکار می شوند و همه خوب می دانیم بیکاری چه آفت بزرگی است که کوچکترین آثار مخرب آن ناامیدی و افزایش جرم و جنایاتی مانند سرقت، خودکشی و البته سخت تر شدن کار قوه قضاییه و ... است.
پس بنابراین مسدود سازی تنها حذف صورت مسئله و رفع تکلیف به نظر می رسد تا اقدامی به مصلحت و مفید برای کسب و کار ها و جامعه.
نه به رهاسازی نه به مسدود سازی! پس چه اقدامی انجام شود؟
به نظر می رسد اگر کمی دقیق تر به مفهوم قانون گذاری نگاه کنیم و کمی عمیق تر به اهمیت زنده ماندن کسب و کار ها در فضای مجازی و به ویژه اینستاگرام، به بهترین گزینه برسیم: قانونمند سازی و نظارت صحیح.
در مجموع، بهترین اقدام نه رها سازی است که از بعد حقوق کیفری به افزایش جنایات و رواج فساد می انجامد و از بعد کسب و کاری به عدم نظارت صحیح بر آن دسته محدودی از کسب و کار ها و افراد متخلف می انجامد که موجب صدمه زدن به اعتماد مردم و پایین آمدن سطح کیفیت کالا و خدمات می شود و نه بهترین اقدام مسدود سازی است که موجب آسیب جدی به کسب و کار ها و از دست دادن فرصت های درآمدی برای خود دولت است.
پس چه راه حلی بهتر از قانونگذاری و نظارت صحیح؟ اینستاگرام فرصتی بزرگ برای فضای اقتصادی این روز های کشورمان است. چرا جلوی آن زن خانه داری که در فلان شهرستان مشغول ساخت محصولات خانگی با کیفیت و با نازلترین قیمت است را بگیریم؟ چرا جلوی خود اشتغالی و درآمد زایی آن زن بی سرپرستی را که ترشی و شیرینی درست می کند بگیریم؟ چرا جلوی آن دانشجویی که برای امرار معاش خود و خانواده اش آموزش فتوشاپ می دهد را بگیریم؟
چرا جلوی این افراد را بگیریم وقتی می توانیم با قانون گذاری منطقی و نظارت صحیح، تمام این کسب و کار ها را سر و سامان دهیم، برای آنها استاندار سازی کنیم، از آن ها اخذ مالیات کنیم و به توسعه اقتصای کمک کنیم.
*محمدرضا فرضی پور؛ مدرس و مشاور حقوقی کسب و کار ها