به گزارش برنا؛ حجت نظری، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران طی نطقی در سیصدو دهمین جلسه شورا با تاکید بر اینکه خود را در مقام نقد قدرت و مطالبهگری آنچه مردم میخواهند قرار میدهیم گفت: گمان میکنم ما آخرین نسلی هستیم که نسبت به آینده کشور و برای حل مشکلات آن هشدار میدهیم. باوجود اینکه نسل ما و نسلهای پیش از ما بر این مشی استوار بودهایم و خواهیم ماند، امیدوارم نسلهای بعد نیز راهی غیر از هشدار و گفتوگو نشناسند.
متن کامل نطق حجت نظری، عضو شورای شهر تهران در روزهای پایانی شورای شهر پنجم در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز که پس از فروشستن غباری که به واسطه رقابتهای انتخاباتی برخواسته بود به چهارسال گذشته نگاه میکنم، لازم میدانم یادآوری کنم که دورانی سخت و پرتلاطم را پشت سر گذاشتیم. از اعتراضات دیماه سال 96 که با تحریک و تحرکهایی خاص از مشهد آغاز شد و دامن شهرهایی نظیر تهران را هم گرفت، تا آنچه که در آبان ماه 1398 و پس از آن در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی رخ داد، شهادت سردار دلها حاج قاسم عزیز، همه و همه رخدادهای اجتماعی تلخ و دردآور بود. شیوع کرونا، تحریمهای کم سابقه جهانی و پمپاژ یاس و ناامیدی از سوی برخی دشمنان که ازقضا با جریانی در داخل نیز همصدا و همگام شده بودند، دست به دست هم دادند تا امید، این بذر هویت همه ما را نابود کنند.
هیچکدام از این اتفاقات که سبب ناراحتی و رنجش مردم ایران و بهتبع آن تهران شد، در ید اختیارات و وظایف شورای شهر تهران نبود و ما گرچه تلاش کردیم تا در حد وسع و توان خود، مرهمی بر این زخمهای کاری باشیم، اما افسوس که این زخمها بسی عمیق و نمکپاشان بر آن نیز قویتر بودند.
همه ما از تورم، گرانی، مشکلات معیشتی، کمبود شغل، عدم امکان تشکیل خانواده برای جوانان، نبود گاه و بیگاه کالاهای اساسی از جمله دارو، کمبود و قطعی برق و امثال اینها که کم هم نیست و کمر خم میکنند رنج میکشیم، اما واقعیت آن است که حل هیچیک از موارد برشمرده، در حیطه اختیارات و وظایف شورای شهر یا شهرداری نیست.
حالا روز موعود در حال فرارسیدن است. روزی که عدهای چهارسال تمام برایش برنامهریزی کردند و با تزریق ناامیدی و یاس به جامعه، با تخریب و تحقیر رایدهندگان به غیر دایره خودشان و سنگاندازی در مسیر تحقق وعدهها برایش لحظهشماری کردند و حالا که فرا رسیده، باید گفت عجب پیروزی که در آن هیچکس احساس پیروزی نمیکند.
اصلاحطلبان به سبب آنچه که گفته شد، به سبب رد صلاحیتهای سیاسی و مهندسیشده و به سبب تکرویها و مشکلات داخلی که مهمتر از تمام موارد پیش است، انتخابات شوراها را واگذار کردند. اصولگرایان پیروز میدانی کمرقیب شده و تاسفبارتر آنکه در سایه عدم مشارکت بالا و حذف شماری قابل توجه از اصلاحطلبان، اینبار از آرای باطله نیز در انتخابات شکست خورده و در مقایسه با آرای چهارسال پیش خودشان هم به مراتب رای کمتری بهدست آوردند.
صدای کسانی خواهیم شد که ناامید و تحقیرشان کردید
گوشهایتان را تیز کنید. بارها و بارها بنده و بسیاری دیگر هشدار داده بودیم که ناامید کردن مردم از انتخابشان، سنگاندازی در مسیر تحقق ارادهشان و کماثر نشان دادن رایشان، نتیجهای شوم و هولناک درپی خواهد داشت. بارها و بارها گفتیم که ناامید کردن مردم از اصلاحطلبان، نه تنها رایی را به سبد آرای اصولگرایان اضافه نخواهد کرد، که از آن خواهد کاست و امروز طوفان بادهایی را که کاشتید درو میکنید. این شاید جزو آخرین هشدارهایی باشد که از یک تریبون رسمی و از سوی یک اصلاحطلب به شما داده میشود. از چند روز آینده، حاکمیت یکدست اصولگرایان در تمام ارکان کشور آغاز شده و آن وقت باید به همان رایدهندگان مومن مانده به اصولگرایی نیز پاسخ دهید که چهطور میخواهید مشکلات را حل کنید. چهطور شما که تا دیروز اف.ای.تی.اف و مذاکره را نقشه دشمن و مذموم میشمردید، امروز بدون آنها میخواهید دولت را اداره کرده و سفرههای مردم را رنگین کنید؟ اگر بر مسیری که مدعی بودید بروید که اوضاع را از امروز هم سختتر خواهید کرد و مشکلات معیشتی مردم بیشتر میشود و نهایتا بزرگترین بازنده این کارزار، نظام خواهد بود. اگر هم مسیری خلاف گفتار دیروزتان رفتید که بر شمار آرای باطله خواهید افزود!
حافظه جمعی و تاریخی مردم، برخلاف آنچه که عدهای دوست دارند ضعیف نیست و اکنون زمان عمل فرارسیده است.
ما آخرین نسلی هستیم که نسبت به آینده کشور هشدار میدهیم
زرگواران؛ گمان میکنم ما آخرین نسلی هستیم که نسبت به آینده کشور و برای حل مشکلات آن هشدار میدهیم. باوجود اینکه نسل ما و نسلهای پیش از ما بر این مشی استوار بودهایم و خواهیم ماند، امیدوارم نسلهای بعد نیز راهی غیر از هشدار و گفتوگو نشناسند.
اداره تکصدایی کشوری به عظمت و تکثر ایران ممکن نیست
اداره تکصدایی کشوری به عظمت و تکثر ایران ممکن نیست و ما نگران فردای ایران عزیزمان هستیم. ایرانی که پیشتر نیز با تمام ادعاها و ارادهها یکصدا و یکدست نشد.
دوران بزن در رو ها تمام شده و من به همین سیاق، از نماینده مجلسی که در رسانه ملی به دروغ، ردصلاحیت شدههای شهر تهران را فاسد دانست شکایت خواهم کرد. بهنظرم انتظاری غیرمنطقی نیست اگر در مورد ردصلاحیت خودم، بخواهم هر سند و مدرکی وجود دارد علنی و توسط هیات نظارت در رسانههای رسمی مطرح شود تا اگر به اموال یا ناموس ملت خیانت کردم، رسوا شوم و مردم به عنوان عادلترین قاضی، قضاوتم کنند. این انتظار پایانی ندارد جز دادگاه، که لااقل شاید قاضی مجبورتان کند که سند ارایه کنید!
بارها امید مردم را به مسلخ بردند
در این روزهای پایانی این دفتر از عمر کاریمان، امروز فرصتی برای ارائه گزارش عملکرد از آنچه که در دوره پنجم شورای شهر تهران، ری و تجریش انجام دادیم و معتقدم که بسیار قابل دفاع است، وجود ندارد. نمیتوان به مردمی که بارها و بارها امیدشان را به مسلخ بردند و بردیم، از آنچه که انجام شده بگوییم.
جامعه عصبانی، گوش شنوایی برای گزارش عملکردها ندارد. اما برای ثبت در تاریخ و برای آنکه خناسان نگویند کاری نکردهایم، حتما باید آن را بازگو کنیم. گزارش از عملکردمان را ارائه میکنیم و بارها و بارها آن را تکرار میکنیم تا گوشی نشنیده باقی نماند.
اما درکنار آن، امروز که حاکمیتی یکدست را در سراسر کشور تجربه میکنیم، من و بسیاری از همفکرانم بهعنوان جزوی از خانواده بزرگ جمهوری اسلامی که حضرت امام(ره) بنیانش را نهاد، خود را در مقام نقد قدرت و مطالبهگری آنچه که مردم میخواهند قرار میدهیم و تلاش خواهیم کرد تا صدایی باشیم برای آنها که ناامیدشان کردید، تحقیرشان کردید اما همچنان در انتظار روزنهای از امید ماندهاند. قدرت مردم را دست کم نگیرید که هیچ یک از ما، بدون پشتوانه مردم، هیچ جایگاهی نخواهیم داشت.