به گزارش برنا، کتاب فیلمنامه «سگ کشی» توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان چاپ و در 136 صفحه به بازار عرضه شده است. آخرین چاپ آن مربوط به سال 1397 بوده و میتوان به لحاظ موضوعبندی آن را در بخش نمایشنامه و فیلمنامه قرار داد.
«سگ کشی» نگاهی نقادانه به عوارض جامعه اقتصادی ایران پس از جنگ تحمیلی است که تمامی کشورها پس از جنگ با آن مواجه هستند. بیضایی در این فیلم به نقد دلالی، واسطهگری و مشاغل غیر تولیدی میپردازد. او در این فیلم نشان میدهد که چگونه کسانی بی آن که دغدغه مردم را داشته باشند، تنها به فکر پر کردن جیب خود به هر طریق و به هر روش نادرست هستند. هر چند قهرمان فیلمنامه طبق روال آثار بیضایی زنی است که فداکارانه و با تحمل مصائب فراوان سعی میکند همسر خود را از گردابی که گمان میبرد در آن غرق شده نجات بخشد، لکن در پایان میبیند که آن مرد (شوهرش) نیز از نیرنگ بازان این دوران است .اما آنچه در فیلم مورد تحقیر قرار میگیرد همان کسانی هستند که مانند سگها به جان هم میافتند و اقتصاد کشور را تباه میکنند.
یک بانوی نویسندهٔ ایرانی به نام گلرخ کمالی، که سال گذشته شوهرش ناصر معاصر را به حال قهر، و به گمان رابطه ای میان او و منشی شرکتش ترک کرده بوده، با پایان جنگ به تهران برمی گردد و شوهرش را می بیند که ورشکست شده و در حال رفتن به زندان است. گلرخ متوجه می شود که شریک شوهرش با صحنه سازی تمام سرمایهٔ شرکت را برداشته و به طور غیرقانونی از مرز خارج شده و شوهرش مانده با همهٔ بدهی های شرکت و فشارهای طلبکاران. گلرخ بر خود می داند که در جبران بدگمانی بیجایش، حالا به نجات شوهرش بشتابد و با کوشش برای خرید چک ها و اثبات بی گناهی او، و گرفتن رضایت شاکیان از شوهرش، برای آزادیش از زندان بکوشد. کم کم گلرخ به ساده دلی در حرفه و دنیایی وارد می شود که از اندیشه هایش فرسنگ ها دور است؛ دنیای داد و ستد بازار. او با یک یک طلبکاران و شاکیان وارد بده بستان و معامله می شود تا رضایتشان از شوهرش را جلب کند؛ و در این کار تا جایی پیش می رود که دیگر راه بازگشت ندارد و می فهمد که در جنگی شده که دیگر نباید شکست بخورد. او همه را تاب می آورد، از تحقیر و توهین تا آزار و تجاوز؛ و سرانجام شوهرش را آزاد می کند؛ و شوهرجای تشکر چیزی که به او می دهد: طلاقنامه اش. گلرخ تازه درمی یابد که همهٔ این بازی صحنه سازی شوهرش بوده که با ترسانیدن و گریزاندن شریکش سرمایهٔ شرکت را تصاحب کند، و حالا با داشتن رضایت شاکیان - که گلرخ گرفته - عملا صاحب قانونی همهٔ سرمایه است و اینک می خواهد با منشی شرکت به ماه عسل به خارج از کشور برود. گلرخ ضربه را با وقار و سختی متحمل می شود؛ ولی نقشهٔ ناصر معاصر نمی گیرد، زیرا شریک بازگشته اش و دیگرانی که گلرخ را در همهٔ دوندگی هایش دنبال می کردند نیز به اندازهٔ ناصر معاصر هشیار و چشم به راه بوده اند و اینک از راه می رسند، و ناصر معاصر از دست ایشان خلاصی ندارد.