به گزارش برنا، کاظم غریب آبادی، سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمان های بین المللی در وین، با ایراد سخنانی در نشست فصلی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با موضوع پادمان ان.پی.تی در جمهوری اسلامی ایران، مواضع جمهوری اسلامی را در این خصوص برای نمایندگان کشورهای عضو تشریح کرد.
اهم نکات مطرح شده توسط سفیر و نماینده دائم کشورمان، به شرح زیر می باشد:
هیچ موضوع پادمانی در رابطه با فعالیت های هسته ای جاری ایران وجود ندارد و این نکته مهم، یک بار دیگر در گزارش فعلی مدیرکل نیز تأیید شده است.
ایران تعاملات عملی و سازنده، و روابط کاری خود را با آژانس ادامه داده و با حسن نیت تلاش کرده است تا به سوالات مربوط به چند موضوع کم اهمیت گذشته پاسخ دهد. علیرغم این تلاش های صادقانه، متأسفانه دبیرخانه آژانس، به قیمت ضربه به اعتبار خود، رویکردی غیرسازنده و شتابزده در گزارش این موضوعات اتخاذ کرده است. این می تواند به مانعی برای تعاملات آتی دو طرف، مبتنی بر حسن نیت، تبدیل شود.
تاسف برانگیز است که علیرغم توضیح مکتوب ایران درخصوص وجود آلودگی اورانیوم تهی شده در ۲۶ می ۲۰۲۱ در یکی از مکان ها، آژانس کماکان عنوان می دارد که "ایران هنوز توضیحی ارائه نکرده است". همانگونه که قبلاً هم گفتیم، بر اساس تحقیقات ما در زمینه پیشینه فعالیت های انجام شده در این مکان، هیچ سابقه ای از فعالیت هسته ای مشاهده نگردید. بنابراین، منشاء آلودگی اعلام شده توسط آژانس برای ما کاملاً ناشناخته است.
ظاهراً این رویه غلط آژانس است که هر زمان به بستن یک موضوع نزدیک می شویم، سوالات جدیدی را مطرح می کند تا با یک فرآیند باز و بی انتها مواجه شویم. این رویه، کاملاً غیرقابل قبول است و با حرفه ای گری آژانس در مغایرت است.
درخصوص موضوع اورانیوم طبیعی به شکل دیسک فلزی نیز بایستی خاطرنشان کنم که بازرسان آژانس تاکنون چندین فعالیت راستی آزمایی از یک تأسیسات اظهار شده ایران در این رابطه انجام داده اند. ما در نشست فنی خود با هیأت آژانس، ادعاهای آژانس درخصوص این موضوع را که صرفاً بر اساس چند تصویر بی اساس، غیرقابل اثبات و غیر معتبر و بدون ارائه هیچ گونه شواهد موثق بود، به چالش کشیدیم. ما به طور شفاف به آژانس اعلام کردیم برای ایران ممکن نیست تا اقدامی را بر این اساس انجام دهد و آژانس باید این رویه نادرست خود را تصحیح کند.
لازم می دانم به طور جدی نگرانی خود را از بزرگ نمایی چند موضوع بی اهمیت قدیمی از سوی دبیرخانه آژانس ابراز نمایم. اظهار مدیرکل در گزارش اخیر خود که "عدم پیشرفت در شفاف سازی سوالات آژانس در مورد صحیح و کامل بودن اظهاریه های پادمانی ایران، بر توانایی آژانس در ارائه اطمینان از ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران تأثیر جدی می گذارد"، حقیقتا مبیین اغراق در رابطه با این موضوعات است. آژانس باید از سیاسی کاری و غیرحرفه ای گری پرهیز کند و مراقب مواضع و مکتوبات خود باشد.
چگونه ممکن است مقدار ناچیزی مواد متعلق به بیش از دو دهه قبل بر ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای یک کشور اثر گذارد، در حالی که آن کشور بیش از ۲۰ درصد بازرسی های آژانس در سطح جهانی را می پذیرد و برای حدود ۵ سال قوی ترین نظام راستی آزمایی آژانس در آن اجراء می شود؟ این اظهار مدیرکل آژانس کاملا غیرواقعی، غیرحرفه ای و غیرمنصفانه است و امیدواریم مدیرکل آن را اصلاح کند، چرا که ادامه این مسیر می تواند بر رویکرد ما در قبال آژانس تأثیر اساسی بگذارد.
مشارکت سازنده نیازمند فضایی مثبت، پرهیز از بیان هرگونه قضاوت زودهنگام، اجتناب از طرح نگرانی ها یا ضرب الاجل های ساختگی و خودداری از بزرگ نمایی موضوعات پیش پا افتاده می باشد.
این طنز تلخ تاریخی است که آژانس از برنامه سلاح هسته ای رژیم اسرائیل در منطقه بی ثبات خاورمیانه غافل است. متأسفانه، این رژیم با کوچک شمردن اهمیت این معاهده، خودداری از پیوستن به آن و امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیت های هسته ای خود تحت رژیم جامع پادمان آژانس، جامعه جهانی را نادیده می گیرد.
رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقایسه با کشورهای دارای سلاح هسته ای نیز از مزایای ترجیحی بیشتری برخوردار است، چرا که آن کشورها عضو ان.پی.تی هستند و تعهدات متعددی بویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند؛ در حالی که رژیم اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس که مرتبط با این گستاخی را داده است تا اختیارات و مأموریت آژانس در جلوگیری از انحراف مواد و فعالیت های هسته ای خود را به سخره بگیرد. مهمتر از همه، رژیم اسرائیل چنان گستاخ شده است که واقعیات را تحریف نموده و برخی اعضای معاهده عدم اشاعه را حسب این که بواسطه عضویتشان در معاهده تعهداتی دارند، ولی خودش فاقد چنین تعهداتی است، مورد انتقاد قرار می دهد. این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید به طور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.
در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمان های آژانس چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بین المللی می تواند آژانس را به عنوان یک شریک جدی، حرفه ای و بی طرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود به طور یکسان و عادلانه پیگیری نمی کند، و حتی درباره ضرورت فعالیت های راستی آزمایی و بازرسی از برنامه هسته ای رژیم اسرائیل، به طور جدی بحث نمی کند؟ آیا سیاست سکوت و نادیده گرفتن برنامه هسته ای رژیم اسرائیل و سیاست عدم اقدام در این رابطه، پیام منفی به اعضای معاهده عدم اشاعه نمی فرستد که "عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قوی ترین نظارت ها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش می باشد"؟!
نباید رژیمی را که به ان.پی.تی و پادمان های جامع آن مقید نیست، به عنوان طرفدار رژیم عدم اشاعه دید. صحبت رژیم اسرائیل از عدم اشاعه، به مثابه صحبت مافیا از مبارزه با جرائم سازمان یافته است. آژانس به عنوان مرتبط ترین سازمان مسئول برای حفظ و ارتقای سه ستون اصلی معاهده ان.پی.تی، نقش برجسته ای دارد و باید رویکرد شفافی در غیرقابل قبول بودن خارج ماندن رژیم اسرائیل از چارچوب ان.پی.تی و مخالفت مداوم آن در قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیت های هسته ای اش ذیل سیستم پادمان جامع آژانس، اتخاذ کند.