بسم رب النون و القلم
پیدا کردن یک نامزد خوب خیلی کار سختی است. دور و زمانه ی بدی شده. بی بی خانوم تعریف می کرد از آن موقع ها که: اگر یک نفر می خواست یک نفر را انتخاب کند یک شناسنامه ، بر می داشت و می رفت نامزدش را انتخاب می کرد و می آمد. دنگ و فنگ نداشت مثل حالا.نامزد خوب هم زیاد بود. نامزدها هم سر به زیر بودند، نه جنجالی داشتند، نه هیاهویی. انتخابشان هم که نمی کردی، «ننه من غریبم» بازی در نمی آوردند.
اما الان پیدا کردن یک نامزد خوب مثل:
1- پیدا کردن دستمال من است، که زیر درخت آلبالو گم شده!
2- پیدا کردن زیربغل مار!
3- پیدا کردن قاتل مرحوم بروسلی!
4-پیدا کردن جعبه سیاه هواپیماهایی که یازده سپتامبر خورند به برج های دوقلو!
و البته پیدا کردن یک نامزد خوب، مثل خیلی چیزهای دیگر هم هست.ولی همه چیز را که نباید گفت! به هر حال توصیه می شود گول نخورید. هر کسی گول بخورد دیگر به ما مربوط نیست.گفته باشیم که بعدن اگر گول خوردید و کارتان به طلاق و جدایی کشید نیایید بامبول سر ما دربیاورید. حالا از این ها که بگذریم می رسیم به سخن دوست، که خوشتر است.
سعدی باز کردم آمد:
بر آن باش تا هر چه نیت کنی
نـظـر در صـلاح رعـیـت کنی