به گزارش برنا، در این برنامه رامک رامیار، پژوهشگر ادبیات فارسی به گفتوگو با سیدعمادالدین قرشی، پژوهشگر حوزه طنز و منتقد هنرهای تجسمی و رویا صدر، طنزنویس و پژوهشگر حوزه طنز پرداخت.
در ابتدای این نشست سید عمادالدین قریشی بیان کرد: نکتهای که وجود دارد این است که آیا ما باید این فرض را قبول کنیم که ادبیات و هنر با هم در ارتباط بودند یا خیر؟ انسان اولیه، غار نگاری دارد و قبل از اینکه ادبیات مکتوب داشته باشد و بخواهد از نشانه به معنای نوشتار استفاده کند، نقاشیهای دیواری را روی سخت انجام میدهد. ارتباط از حوزه تجسمی شروع میشود و حوزه تجسمی نسبت به ادبیات و مکتوبات یک قدم جلوتر است. پس قطعاً این ارتباط وجود دارد، اینکه بتوانیم این ارتباط را ثابت کنیم یک بحث دیگری است.
در بخش دیگری از این نشست قریشی گفت: محصول در کنار هم قرار گرفتن هنرمند حوزه تجسمی و طنزپرداز، تولید یک کار مشترک است. قطعا طنزپرداز در خلق اثر هنری خود که طنز مکتوب است، از کارتونیست الهام میگیرد و متقابلاً کارتونیست نیز در خلق اثر هنری خود از نویسنده طنز تاثیر میگیرد. شاید یکی از بارزترین نمونهها ارتباط بین اردشیر محصص و پرویز شاپور باشد. اردشیر محصص کارتونیستی منزوی اما بسیار خلاق است و در کنارش پرویز شاپور که از دهه ۴۰ گونهای جدید از جملات قصار طنزآمیز را میآورد.
وی عنوان کرد: در تمام دنیا اثبات شده که رشتههای مختلف با هم در تعامل و ارتباط هستند و اگر هدف بیان یک دیدگاه، مانیفست و رویکرد باشد، این امر اجتنابناپذیر است. طنز میتواند آخرین مرحله تکامل نقد ادبی باشد. این طنز است که ظرف خودش را انتخاب میکند. رگههای شوخ طبعی و طنز را در هر جا میتوانید پیدا کنید، در حوزه سیاست، جامعهشناسی، خرده فرهنگها، فرهنگ عامیانه و ... . این اتفاق در ایران نیز اجتنابناپذیر است و این ارتباط از هم گسستنی نیست.
این پژوهشگر حوزه طنز با اشاره به کتابی که از مجموعه کارتونهای مجله ادبی نیویورکر منتشر شده، اظهار کرد: بین حوزه تجسمی و حوزه نوشتار ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. بین مطبوعات فارسی نیز این اتفاق افتاد و تاثیرش بسیار دنبال شده است. هنرمندان تجسمی برای بیان عقاید و افکارشان از ادبیات بسیار کمک گرفتند. امیدوارم که محققین بیشتری بتوانند این تعامل را جدیتر دنبال کرده و در شناخت بهتر آن کمک کنند.
در ادامه این نشست رامک رامیار با اشاره به سالها تحقیق و پژوهش رویا صدر در حوزه طنز از او پرسید که آیا میتوانیم پیشینه داستان طنز را در ادبیات کهن پی بگیریم یا داستان طنز نیز مانند ادبیات کودک و... محصول صد سال اخیر و دوران معاصر است؟
رویا صدر در پاسخ به این پرسش مطرح کرد: داستان با فرمی که امروز به عنوان یک فرم ادبی میشناسیم، فکر میکنم محصول رویکرد مدرن و تجددطلبانه مشروطه است. ما چه در ادبیات عامیانه و چه در ادبیات کلاسیک، آثار طنز در قالب حکایت و داستانهای عامیانه داریم ولی اینکه به عنوان یک گونه ادبی عنوان شود، فکر میکنم حاصل مشروطه و تعاملی که نویسندگان از مشروطه با ادبیات روز دنیا داشتند، است.
وی افزود: داستان طنز به مفهوم پذیرفته شده در ادبیات، چه در قالب رمان و چه در قالب داستان کوتاه را از مشروطه میتوانیم پی بگیریم و مشخصا من فکر میکنم رد پایش را در آثار چرند و پرند دهخدا و به خصوص در اندرون دهخدا میتوانیم پیگیری کنیم. قبل از دهخدا نیز ما در بخشهای دیگر ادبیات آثاری داشتیم که به نوعی به طنز میپرداختند، در سفرنامهها، مسالکالمحسنین، سیاحت نامه ابراهیم بیگ و .. و در آثار ترجمهها که زمینهساز این شدند که مخاطب ایرانی با نگاه جدید به طنز آشنا شود و رگههایی از طنز در این آثار بوده است.
صدر درباره اینکه آیا طنز وارد ادبیات کودک و نوجوان شده، بیان کرد: در تاریخ طنز فارسی من سراغ ندارم اثر طنزی که از زبان یک کودک نوشته شده و مطرح شده باشد. فکر میکنم چون طنز با هنجارشکنی ارتباط داشته و دارد، حیطهای نبوده است که بچهها در آن فعالیت کرده و بنویسند. پس از انقلاب، ما در دهه ۷۰ و ۸۰ بچهها گل آقا را داشتیم که کودکان و نوجوانانی بودند که مطلب مینوشتند و بعداً بعضا سبک خودشان را هم پیدا کردند. اما در ابتدا در بخش عمدهای از آن آثار آدم احساس میکرد که ایده گرفتن از آثار بزرگترها بود. گویی که زبان مستقل خود را ندارد و تحت تاثیر آثار بزرگترها نوشته است. یعنی ما شاخه خاصی به اسم طنز کودکان و نوجوانان در ادبیات طنز، آن طور که بتوان مستقل عنوان کرد، نداریم.
صدر گفت: من فکر میکنم بچهها گل آقا قدم خوبی بود که طنز را بین بچهها به شکل جدی مطرح کند و از آنان بخواهد که در عرصه طنز فعالیت کنند. به دلیل گسترش فضای مجازی و رسانههای رسمی، من در نوشتههای بچهها در فضای مجازی طنز بسیار زیادی میبینم. قبلاً آنقدر زبان بچهها آمیخته با طنز نبود. شاید به خاطر اینکه به خودشان اجازه میدهند که فضا را بشکنند و خارج از آن بتوانند حرف بزنند که البته ممکن است آفاتی هم داشته باشد ولی این حسن را دارد که بچهها هم خودشان را در عرصه طنز مطرح کنند.
وی اظهار کرد: فکر میکنم طنز از هنرهای دیگر و بخشهای دیگر ادبیات جدا نیست. با توجه به گسترش فضای مجازی، افراد مختلف امکان پیدا کردند که پتانسیلهای خودشان را بدون اینکه از فیلتر رسانههای رسمی بگذرند، عرضه کرده و خودشان مطرح کنند.