به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، روزنامه «ایران» در ادامه نوشت: این عقیده تعدادی از افرادی است که بعد از تزریق واکسن کرونا احساس رویین تنی و تصور میکنند دیگر ویروس کرونا هیچ اثری بر آنان ندارد. همان چیزی که پزشکان از آن بهعنوان احساس ایمنی کاذب نام میبرند. احساسی که به افراد این توانایی را میدهد مثل قبل پای بند رعایت اصول بهداشتی نباشند، مسألهای که نه تنها خود فرد که ایمنی جمعی را به خطر میاندازد.
مرد، عزادار و سیاهپوش همسرش است یک هفته از تزریق دوز اول واکسن زن گذشته بود که راهی سفر شدند. همسرش با بغض و غصه حرف میزند: «تا قبل از تزریق واکسن خیلی مراعات میکرد. تقریباً هر میهمانی و دورهمی را رد میکرد. همه جا ماسک میزد. دوز اول واکسن را که تزریق کرد به من و پسر ۱۴ سالهام اصرار کرد سفر برویم. از او اصرار بود و از من انکار. مدام این استدلال را میآورد، میتوانیم برویم حالا که واکسن زدهایم. برایش مثال میآوردم از خیلیها که واکسن زدهاند و مبتلا شدهاند. میگفتم بگذار لااقل دوز دوم را بزنیم اما گوشاش بدهکارنبود. آنقدر اصرار کرد که راهی شدیم. چند روزی بود برگشته بودیم که علائم شروع شد. باور کردنی نبود؛ پزشکان گفتند طی ۳۶ ساعت ۹۰ درصد ریهاش درگیر شده. احساس ایمنی بود که همسرم را کشت. فقط ۴۴ سال داشت.»
پسر و دختر جوان هر دو دوز واکسن را زدهاند اما همچنان مثل قبل پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند: «جوری دوستان ما بعد از تزریق واکسن بیخیال مراعات شدهاند که ما ارتباطمان را از قبل هم کمتر کردهایم. یک جور حس اینکه دیگر اتفاقی برایشان نمیافتد؛ حتی وقتی پدر یکی از دوستانم بعد از تزریق دوز دوم به خاطر کرونا درگذشت. انگار همگی شوکه شده بودند و میگفتند واکسن که زده بود. اما کسی نمیگفت این بنده خدا فشارخون، دیابت و بیماری زمینهای هم داشت و واکسن که دیگر اینها را شفا نمیدهد. این احساس اطمینان بعد از واکسن خیلی خطرناک است. ما تصمیم داریم تا زمانی که پایان همهگیری را اعلام نکردهاند مثل قبل رفتار کنیم. تازه سؤال ما این است مگر ۸۰ درصد جامعه واکسن زدهاند که این همه بیخیال شدهایم؟ به نظر ما دود این بیخیالی توی چشم همه میرود.»
دختر دانشجویی که این روزها منتظر بازگشایی مجدد دانشگاه است، میگوید: «هیچکس نمیتواند منکر حس امنیت روانی شود که بعد از تزریق دوز دوم واکسن به آدم دست میدهد. اگر قرار بود احساس امنیت نکنیم و باز مثل قبل هر روز از ترس کرونا قدم از قدم برنداریم پس چرا واکسن زدیم؟ نمیتوانیم به مردم بگوییم واکسن بزنید بعد بگوییم چیزی هم عوض نشده. من خودم خیلی راحتتر از قبل زندگی و رفت و آمد میکنم. البته میدانم با وجود تزریق واکسن کرونا هم ممکن است کرونا بگیرم اما همین که احتمال مرگم کمتر شده راضی هستم.»
اینها تنها بخشی از واکنش افرادی است که واکسن تزریق کردهاند؛ از بیخیالی مطلق بعد از تزریق واکسن تا مراعات نصفه نیمه یا... اما پزشکان درباره این احساس ایمنی کاذب چه نظری دارند آیا واقعاً تزریق دو دوز واکسن کرونا به ما این مجوز را میدهد که دیگر اصول بهداشتی را رعایت نکنیم؟ اصلاً تزریق واکسن کرونا وعدم انتقال بیماری تا چه حد درست است؟ وظیفه اخلاقی ما بعد از تزریق واکسن چیست؟
هادی یزدانی، پزشک در این باره میگوید: «هیچ کدام از شرکتهای تولیدکننده واکسن ادعا نکردهاند که تزریق واکسن ابتلا به بیماری را به صفر میرساند. اگر فایزر و مدرنا هم بزنید بعد از دو دوز و بعد از دو هفته از تزریق احتمال ابتلا به بیماری صفر نمیشود. پس شعار واکسن بزنید برای این است که ریسک احتمال شدت بیماری و مرگ و میر کاهش یابد. عددی که کارخانهها، شرکتها و کشورهای مختلف درباره اثربخشی واکسن ادعا میکنند همان کاهش شدت ابتلا و کاهش احتمال مرگ و میر است. این نکته بدیهی است و شاید خیلیهایمان آن را شنیده باشیم ولی این روزها همین نکته بدیهی تبدیل به مشکل اصلی شده وخیلیها فکر میکنند با تزریق یک یا دو دوز واکسن رویین تن میشوند.»
او ادامه میدهد: «ساده شدهاش را اگر بخواهید این است که اگر شما واکسن زدهاید، احتمال ابتلایتان کمتر است، اگر مبتلابه شوید احتمالاً شدت بیماری کمتر خواهد بود، اگر شدت بیماری هم افزایش پیدا کرد، احتمال مرگ و میرتان کمتر است. اینها هیچکدام مطلق نیست و حتی ممکن است کسی جوان باشد دو دوز واکسن را هم بزند و از تزریق دوز دوم دو هفته هم بگذرد اما باز هم فرد فوت کند. این احتمال هست اما احتمال کم و کوچکی است و ارزشمندی واکسن را از همین جا متوجه میشویم.»
اما سؤال اصلی اینجاست که اگر واکسنها اینگونهاند پس چرا باید واکسن بزنیم؟ هادی یزدانی در این باره هم این گونه توضیح میدهد: «برخی میگویند ما تا به حال رعایت کردیم و ظاهراً مبتلا هم نشدیم پس چرا باید ریسک زدن واکسن را بپذیریم؟ برخی شبهاتی دارند مثل اینکه چرا واکسنها آنقدر زود تولید شدند؟ عوارض بعدیاش چگونه است؟ پس اگر واکسن ایمنی کامل نمیدهد چرا واکسن باید بزنیم؟ یک پاسخ به این سؤال همان ایمنی جمعی است. اینکه اگر۸۰ تا ۹۰ درصد جمعیت هر کشوری واکسن بزند، ایمنی جمعی حاصل میشود اما پاسخ به این سؤال یک منظر فلسفی هم دارد که من دوست دارم موضوع را از این جهت تفسیر کنم و آن منظر خیر عمومی است. ما خیلی کارها را برای خیر عمومی انجام میدهیم یا نمیدهیم؛ اینکه شاید در لحظه انجام آن کار اثری مترتب بر شخص ما نداشته باشد یا آنقدری که ممکن است اثری شخصی بر ما نداشته باشد اما این کار را انجام میدهیم. واکسن زدن هم همین طور است. اگر من واکسن میزنم که دیگری بیمار نشود، یعنی برای خروج از این شرایط به تنهایی قادر به انجام کاری نیستیم. این نقد به کشورهای بزرگ هم وارد است؛ مثلاً برخی از این کشورها از همه منابعشان استفاده کردند و دوز سوم را هم به همه جمعیتشان تزریق کردند اما در دیگر نقاط دنیا مردم هنوز دسترسی به واکسن ندارند. درحالی که شعار همه متخصصان سازمان بهداشت جهانی هم این بود که همهگیری را باید با کمک هم پایان دهیم. همه کشورها در کنار هم بمانیم وهمه اینها باعث میشود بیماری کنترل شود. در سطح جامعه هم همین است؛ تا من واکسن نزنم تا تو رعایت نکنی و تا کل جامعه به حد معقول واکسن زدن نرسیم این بیماری مهار نمیشود. تازه از کلمه مهار استفاده میکنم چراکه این ویروس جهشهای مختلف دارد و امکان از بین رفتن کامل آن تقریباً محال است.»
بهگفته این پزشک باید برای افراد جا بیفتد که دوز اول که هیچ حتی بعد ازتزریق دوز دوم هم باید اصول بهداشتی را رعایت کنند. حس روانی تصور ایمنی تا حدی قابل درک است اما برخی مراعات اصول بهداشتی را با اتکا به همین حس کاملاً رها میکنند و این قابل قبول نیست. یادمان باشد تا زمانی که امکان همهگیری وجود دارد و رفتار ویروس طوری است که سیستم بهداشت و درمان را بهطور کامل درگیر میکند، باید همچنان رعایت کنیم، دستها را بشوییم، ماسک بزنیم و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنیم.