جواد انصافی:

سیاه‌بازی هیچ ارتباطی با دوران برده‌داری ندارد/ پیش از دوران برده‌داری ما در ادبیات نمایشی‌مان سیاه‌بازی داشتیم

|
۱۴۰۰/۰۸/۲۲
|
۰۶:۰۲:۰۰
| کد خبر: ۱۲۵۸۷۶۸
سیاه‌بازی هیچ ارتباطی با دوران برده‌داری ندارد/ پیش از دوران برده‌داری ما در ادبیات نمایشی‌مان سیاه‌بازی داشتیم
جواد انصافی با اشاره به اینکه سیاه‌بازی پیش از دوران برده‌داری در کشور ما رواج داشته تأکید کرد که این نمایش هیچ ارتباطی با این مسئله ندارد و تنها در طول دوران‌های مختلف ممکن است ایده‌هایی از این موضوع گرفته شده باشد.

جواد انصافی، بازیگر و کارگردان تئاتر و تلویزیون، در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: متأسفانه منابع چندانی برای تحقیق و پژوهش در جهت شناخت بیشتر کاراکتر مبارک وجود ندارد و من به شخصه پژوهش‌هایی داشتم که مسائل مختلف را درباره کاراکترهای سیاه مورد بررسی قرار دادم و یک بررسی تاریخی دقیق در کتاب «سیاه‌‌بازی از نگاه یک سیاه‌باز» داشتم که آنجا اشاره‌هایی درباره سبقه تاریخی این کاراکتر داشتم که متأسفانه بخش‌های مهمی از کتابم با مخالفت مسئولان وقت حذف شد و بعدها در سخنرانی‌ها و نوشته‌های مختلف مسائل حذف شده را مطرح کردم و در تلاش هستم تا در چاپ جدید مطالب حذف شده به کتاب اضافه شود.

انصافی خاطرنشان کرد: سیاوش اسطوره پاکی ایران است و کاراکتر مبارک خود را پیرو خط سیاهوش می‌داند که بعدها در محاوره به سیاوش تبدیل شده است. این اسطوره به نظر تا حدی سبزه بوده و عنوان سیاهوش هم به معنای چهره سیاه است که می‌تواند اصلی‌ترین مشخصه کاراکتر مبارک باشد. مبارک علاوه بر چهره سیاهش لباس قرمز می‌پوشد که استعاره‌ای برای خونخواهی سیاوش است چرا که سیاوش اولین کسی از است که جانش را در راه وطن می‌دهد. شخصیت ما می‌خواهد به افکار سیاوش برسد و به درجه‌ای دست پیدا کند که بتواند از روی آتش بگذرد و فلسفه پریدن از روی آتش در چهارشنبه‌سوری نیز همین موضوع است.

او افزود: روایت دیگر درباره کاراکترهای سیاه مربوط به حاجی فیروز و عمو نوروز می‌شود که سخت‌ترین کار را در آتشکده بر عهده دارند. آن‌ها دائماً چوب و هیزم داخل آتش می‌اندازند تا آتش خاموش نشود و به همین دلیل همیشه دوده‌ای بر چهره‌اش می‌نشیند که همان نشانه چهره سیاهش در نمایش است. کاری که او انجام می‌دهد به لحاظ عرفانی نیز سخت‌ترین کار است.

این بازیگر در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: سومین روایتی که مطرح می‌شود و از نظر من این روایت هیچ سندیتی ندارد و کاملاً آن را رد می‌کنم به این موضوع مربوط می‌شود که می‌گویند کاراکترهای سیاه در نمایش‌های ما الهام گرفته از زمان برده‌داری در ایران هستند. زمانی که از زنگبار غلامان سیاهپوست را به ایران می‌آوردند و این اتفاقی رایج بود اما ممکن است ایده‌هایی از این افراد برای نمایش‌ها گرفته شده باشد اما با کمی تحقیق و پژوهش می‌توانیم بفهمیم که عقبه این شخصیت‌ها به پیش از این ماجرا مربوط می‌شود.

او افزود: به‌عنوان مثال می‌توان به قصه سمک عیار اشاه کرد، این شخصیت که مربوط به دوران اشکانیان می‌شود در بخشی از قصه‌اش با یک انسان غول‌پیکر مواجه می‌شود که توان مقابله با او را ندارد و مجبور به عیاری می‌شود و صورتش را سیاه می‌کند و اصطلاحاً شکلک در آورده و غول را به خنده می‌اندازد و با این ترفند او را به بند می‌کشد. ما علاوه بر سمک، نسیم عیار هم داریم که چنین کاری انجام می‌دهد. این کاراکترها از زبان شکسته نیز برای مکالمه استفاده می‌کنند که طبیعی است چرا که استفاده از این بیان بار کمدی و طنازی کاراکتر را بالا می‌برد. از طرفی شخصیت‌های حاجی فیروز و عمو نوروز مربوط به دوران ساسانیان می‌شوند که در همان زمان این با این شخصیت‌ها اولین تئاترهای خیابانی اجرا می‌شد و می‌دانیم برده‌های سیاه‌پوست مربوط به زنگبار از دوران صفویه به ایران آمدند که حتی نمی‌توانستند فارسی صحبت کنند که بخواهند چنین حرف‌هایی بزنند و مردم را به خنده بیندازند. شاید در سیاه‌بازی از این افراد الهامات و الگوبرداری‌هایی صورت گرفته باشد اما این تصور که سیاه‌بازی به طور کل از غلامان این دوران شکل گرفته به طور کامل تصوری بی اساس و غلط است.

انصافی خاطرنشان کرد: حتی وارونه‌گویی که در سیاه‌بازی بسیار دیده می‌شود، شگرد این کاراکتر است که با آن جنگ روانی می‌کند. علاوه بر غلامان دوران گذشته در سیاه‌بازی از کودکان نیز الهام گرفته می‌شود و شکل بیان کودکانه نیز در بسیاری مواقع به کار می‌رود. ما در تمام آیین‌هایمان ردپای سیاه‌بازی را می‌توانیم پیدا کنیم. من درباره آیین نوروز تحقیق کاملی داشته‌ام که در اینباره کتابی نیز نوشته‌ام. در آیین چهارشنبه‌سوری هم ما این را داریم و وقتی فرد از روی آتش می‌پرد خاکستر به صورتش می‌مالد و می‌گوید که من روسیاه عالم هستم، من می‌روم تا همچنان شما با هم متحد باشید. در شب یلدا هم نشانه‌ای سیاه‌بازی وجود دارد.

این بازیگر در ادامه اظهاراتش گفت: پس از انقلاب ما در مواقع مختلف در قصه‌های متفاوت با کاراکتر سیاه موضوعات روز را مطرح کردیم. در همان دوران که بحث امنیت و بمب‌گذاری مطرح بود و این اتفاق منجر به کشته شدن مردم بی‌گناه می‌شد من نمایشی با این موضوع روی صحنه بردم که بسیار مورد توجه قرار گرفت. پس از این دوران حتی درباره جنگ هم نمایش‌های سیاه‌بازی روی صحنه رفت که آثار موفقی بود و امروز با مسائل روز می‌توان با تعریف قصه‌هایی از این شخصیت‌ها دغدغه‌های جامعه را مطرح کنیم.

انصافی خاطرنشان کرد: قصه‌های زیادی می‌توان با محوریت قرار دادن شخصیت مبارک تعریف کرد که مسائل روز جامعه را مطرح می‌کند. متأسفانه یکی از مشکلاتی که وزارت ارشاد با کتاب من داشت مربوط به این موضوع می‌شد که آن‌ها معتقد بودند من مبارک و حاجی فیروز و عمو نوروز را تا حد یک عارف بالا برده‌ام اما حقیقت این است که این شخصیت‌ها واقعاً عارفانی بذله‌گو هستند. گذر لوطی صالح را همه شنیده‌ایم ولی اکثر مردم قصه این مرد را به درستی نمی‌دانند و اکثراً از اینکه لوطی صالح خود سیاه‌باز بوده بی‌خبر هستند. او به درجه‌ای از عرفان می‌رسد که وقتی در تهران خشکسالی می‌شود به بالای پشت بام می‌رود و شروع به نواختن می‌کند و باران شدیدی در تهران می‌بارد. او از طریق نمایش و موسیقی ارتباط الهی پیدا می‌کند و این به مذاق مسئولان ما خوش نمی‌آید.

این بازیگر در پایان گفت: به همین دلیل نمایشی که من با تحقیق و پژوهش فراوانی می‌خواستم روی صحنه ببرم مجوز نگرفت. سیاه‌بازی نه تنها هیچ ارتباطی به دوران برده‌داری و غلامان قدیم ندارد بلکه یک نمایش پرمحتوا و غنی است.

نظر شما