خاطرات راوی کتاب "همسفر آتش و برف" از زندگی سختش در مناطق جنگی

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، برنامه صبحگاهی «صبح پارسی» که از دو شنبه تا جمعه هر هفته ساعت 9 صبح به تهیه کنندگی علیرضا نظارت و ابراهیم ارجمندی از شبکه جام جم پخش می شود، با موضوع همدلی بر روی آنتن رفت. در این برنامه پس از پخش آیتم هایی از جمله ورزش صبحگاهی، میز فرهنگی، اخبار ویژه و نماهنگ هایی با موضوع انگیزشی و با تصاویری از طبیعت،شمیم علیزاده و محمدامین نبی اللهی با فاطمه رسولی همسر شهید و راوی کتاب "هم سفر آتش و برف"، علیرضا ابوالفضلی کارشناس طب سنتی برنامه و مصطفی ابراهیمی نخبه ایرانی به گفت و گو نشستند.

در بخش اول گفت و گو رسولی گفت: کتاب "هم سفر آتش و برف" به این عنوان نوشته شده است که 22 سال با این شهید زندگی کردم و اول راضی نبودم که این کتاب نوشته شود ولی نویسنده کتاب گفت: چون سال ها در منطقه بودم حیف است که خاطراتم در سینه ام بماند. از خاطرات کودکی ام در این کتاب تا شش سال پیش در این کتاب اشاره شده است.

وی تصریح کرد: هرجا همسرم اعزام می شدند من و فرزندانم هم بار و بندیل زندگی را جمع می کردیم و به آن منطقه می رفتیم و این را برای خودم توفیقی می دانم که توانستم پا به پای همسرم باشم. واقعیت این بود که در این چندسال به همراهشان در جاده های خطرناک، مناطق جنگی و... می رفتم و آماده شهادت بودم. در مسیر سفرمان هم ممکن بود اتفاقاتی برای ما بیفتد. همیشه غسل شهادت داشتم اما خدا این را خواست که حاجی شهید شود و من برای سرپرستی فرزندانش بمانم.

این همسر شهید افزود: شهید قهاری دوبار به پاوه رفت؛ یک بار به همراه شهید چمران برای آزادسازی پاوه رفتند و در اتفاقی که چندین نفر را در بیمارستان سر بریدند او هم حضور داشت و یک بار دیگر برای فرماندهی تیپ به پاوه اعزام شد.

رسولی عنوان کرد: همسرم همدانی بود اما من اهل کرمانشاه هستم. هر شهری که زندگی کرده ام یک عمر خاطره است. سال 66  که در پاوه بودم آنجا یک شهر صد درصد جنگی بود. و شهید هم فرمانده تیپ آنجا بود. پاوه شهر مرزی بود و صدام تهدید کرده بود که در این شهر شیمیایی می زند، خانه ما وسط سپاه پاوه بود. من آن زمان خیلی جوان بودم و یک فرزند داشتم.

وی درباره خاطراتش از دوران جنگ بیان کرد: مردم بومی، شهر را پس از این تهدید خالی کرده بودند و من در این شهر غریب و بدون امنیت زندگی می کردم. یک روز جمعه بر حسب اتفاق؛ همسرم سر کار نبود و از او خواستم که نان تازه بخرد و به خانه بیاید. اما هرچه منتظر شدم برنگشت . از همکارانش در سپاه که پرسیدم گفتند: به منطقه رفته و دوست نداشته به من بگوید که نگرا نشوم. دو ماه برنگشت ؛ هواپیماهای عراقی شروع به بمباران منطقه کردند و من با یک بچه تنها بودم، تمام خانه را دود و ترکش و شیشه فرا گرفته بود و از صدای گریه بچه ام را پیدا کردم. اما بازهم خدا خواست که در این شرایط زنده بمانیم.

در بخش دوم گفت و گو ابوالفضلی – کارشناس طب سنتی برنامه -  در ادامه مباحث هفته گذشته درباره سیستم ایمنی بدن گفت: خواب به مراتب از تغذیه در زندگی مهم تر است ولی متاسفانه اختیار خوابمان دست خودمان نیست، هر 24 ساعت ما به سه تا هشت ساعت تقسیم می شود که باید در ساعات اولیه هشت ساعت اول را خواب باشیم تا دچار مشکلات نشویم.

وی گفت: باید در این فصل به جای غذاهای سرد و تر؛ غذاهای گرم و خشک بخوریم. آب خوردن زیاد در فصل پاییز و زمستان برای همه افراد و به ویژه دموی ها ضروری است. خوردن سیر در این دو فصل بسیار توصیه می شود.

کارشناس طب سنتی برنامه تصریح کرد: شش راه برای تشخیص میزان ضعف ایمنی بدن وجود دارد. استرس زیاد، اختلال در خواب، احساس خستگی، کم اشتهایی، مشکلات گوارشی و سرما خوردگی زود هنگام نشان دهنده سیستم ایمنی ضعیف بدن است.

ابوالفضلی افزود: گیاه بابونه یکی از شاهکارهای خلقت است و مهم نیست کجا کشت می شود و خواص آن برای مشکلات گلودرد و ورم گلو، جلوگیری از تحریک غدد لنفاوی و کلیه ها، اضطراب و استرس بسیار مفید است و چند لیوان دمنوش بابونه می تواند افرادی که دچار سرماخوردگی شده اند را دوباره به حالت اولیه باز گرداند. بهترین راه استفاده از دمنوش بابونه، ترکیب با بادرنجبویه است اما اگر نبود می توان با گل سرخ آن را دم کرد و بعد از 4 دقیقه برای خوردن آماده است. صبح ها و شب ها این دمنوش برای افراد توصیه می شود.

وی ادامه داد: دمنوش ها محدودیتی برای استفاده افراد ندارند فقط درخصوص دمنوش دارچین و زنجبیل، افراد صفراوی باید از خوردن آن کمی پرهیز کنند.

در بخش سوم گفت و گو ابراهیمی (نخبه ایرانی) در پاسخ به سوال مجری برنامه گفت: تفاوت نخبه بودن با دیگر افراد در این است که خداوند توفیقی را به افراد اعطا می کند که بتواند از ظرفیت هایش بیشتر استفاده کند. دکترای هوا و فضا دارم و در حوزه فناوری در خدمت بسیج دانشجویی هستم. هفته گذشته رهبر انقلاب در دیدار با نخبگان گفتند کاری کنید که زبان فارسی تا 50 سال آینده به زبان مرجع علمی در دنیا تبدیل شود همان گونه که در گذشته هم اینطور بوده و دانشمندان اروپایی از متون علمی نخبگان ایرانی استفاده می کرده اند.

وی تصریح کرد: بهترین تعریف این است که تلاش ها و کوشش ها به این سمت است که در این افق 50 ساله، ایران اسلامی را به مرجعیت علمی برسانیم. تلاش ها و زحماتی در حوزه حکمرانی، فنی، مسئولیت ها و دانشگاه ها نیاز دارد که بخشی از آن را به صورت بلندپروازانه پیگیری می کنیم.

این جوان نخبه ایرانی افزود: دانشگاه ها به چهار نسل تقسیم می شوند؛ نسل اول دانشگاه های آموزش محور برای تامین نیاز حکومت ها و دولت ها بودند، دانشگاه نسل دوم پژوهش محور و محقق محور است به این معنا که پس از جنگ به بازسازی نیاز داشتیم تا صنایع کوچک مثل کارخانه ها با کمک محققان نیازشان را برطرف کنند به همین دلیل دانشجویان ارشد و دکتری در حد محقق تربیت شده و به جامعه عرضه شدند.

ابراهیمی در پایان گفت: متاسفانه دانشگاه های ما در همین سطح باقی مانده است در حالی که دانشگاه های رده اول دنیا به نسل سوم و چهارم رسیده اند و این دانشگاه ها دانشجو را کارآفرین تربیت می کند که پس از فارغ التحصیلی با محصولی از دانشگاه خارج می شود که به درد مردم می خورد و در نسل چهارم دانشگاه ها تولید فناوری و فکر می کنند که باید به این رده و مرتبه در دانشگاه ها برسیم.