در برنامه «شب‌نشینی»؛

ناگفته های مدیرعامل اسبق استقلال درباره مهمترین اتفاقات این تیم در دوران سردمداری‌اشعلی

|
۱۴۰۰/۰۵/۰۱
|
۱۴:۰۷:۴۴
| کد خبر: ۱۲۱۰۴۴۵
ناگفته های مدیرعامل اسبق استقلال درباره مهمترین اتفاقات این تیم در دوران سردمداری‌اشعلی
فتح الله زاده مدیرعامل اسبق استقلال و تیمور مودب ریشار از ماشین بازهای متخصص ایرانی مهمان نهمین قسمت از برنامه «شب نشینی» بودند.

به گزارش برنا، «شب نشینی» نهم متفاوت از شب های قبل، بر روی آنتن شبکه جام جم رفت. این برنامه به میزبانی عبدالرضا امیر احمدی به عنوان مجری برنامه و با فضایی ورزشی برای مخاطبان اجرا شد.

اولین مهمان های برنامه تیمور مودب ریشار مکانیک ماشین های کلاسیک و دوستش بودند که در بخش ابتدایی «شب نشینی» به گفت‌وگو با امیراحمدی نشستند.

مودب ریشار گفت: از سن 14 سالگی برای تحصیلات به آلمان سفر کردم چون علاقه زیادی به رشته مکانیک و اتومبیل داشتم. بعد از دبیرستان به دانشگاه مکانیک آلمان وارد شدم. بخشی از این علاقه به دلیل شوقی بود که پدرم در من ایجاد می کرد چون در آن زمان مسابقات اتومبیلرانی تازه رایج شده بود. از سال 1960 که این مسابقات آغاز شد پدرم برای تعمیر خودروهای مسابقه ای و آماده کردنشان برای حضور در میدان مسابقه می رفت و من هم به دنبال او بودم. پدرم فرانسوی بود و مادرم با این موضوع که من به دنبال پیگیری کار ماشین ها بروم مخالفت شدید داشت خصوصا در زمینه مسابقات ماشین اما بدون اینکه او متوجه شود به دنبال این کار می رفتیم. آن زمان دو پیست وجود داشت یکی در قلعه مرغی و دیگری در نمایشگاه بین المللی که به آن جا می رفتیم.

وی ادامه داد: فرزند اول خانواده هستم. هم از پدرم حساب می بردم هم از مادرم اما بیشتر با پدرم رفیق بودیم.یک خواهر کوچک تر دارم که او هم تا حدودی به بحث ماشین ها علاقه مند است اما نه به اندازه من.

ماشین باز ایرانی افزود: در آلمان رشته مکانیک را دنبال کردم. چون در آلمان هم مهندس و هم استادکار مکانیک تربیت می شود. آن جا با مرسدس بنز و پورشه همکاری کردم و بعد هم به ایران آمدم. حالا هم ماشین های کلاسیک را پیدا می کنم، می خرم، بازسازی می کنم، نگهداری می کنم و گاهی آن ها را می فروشم.

ریشار درباره وجود ماشین های کلاسیک در ایران گفت: ایران کشور غنی است و از بعد از جنگ جهانی دوم اگر ده اتومبیل خوب وجود داشت پنج تای آن ها ایران بود. درست است مردم پول چندانی نداشتند اما دانش و آماتور آن در بین مردم بود و آن قدر حجم این اتومبیل های خوب در ایران زیاد بود که هنوز هم یافت می شوند. آن هایی که مورد علاقه ام است را می خرم. به آن ها دلبسته می شوم و ماشین هایم را به غریبه ها نمیفروشم تا زیاد از من دور نشوند و همیشه در دسترسم باشند. چون ماشینی است که خودمان بازآفرینی‌اش کرده ایم و به آن احساس تعلق داریم.

وی اظهار داشت: از 16 سالگی ماشین داشتم اما گواهینامه نداشتم. به هر حال سعی می کردم با ماشین رانندگی کنم چون آن زمان اصرار داشتم موتور سیکلت بخرم اما با مخالفت خانواده ترجیح دادم حداقل ماشین را بخرم.

مکانیک ماشین های کلاسیک در تعریف ماشین بازی گفت: ماشین باز یعنی کسی که عاشق اتومبیل و ماشین باشد. فرقی بین اتومبیل و ماشین است؛ اتومبیل چیزی است که بیشتر با دست کار می کند یعنی اگر چند روز از آن کار کشیدید باید بلافاصله برای آن زمان بگذارید و به آن برسید اما ماشین یعنی وسیله ای که تاریخ مصرف دارد و بعد از اتمام آن نمی توان از آن استفاده کرد. فلز اتومبیل هم حس دارد؛ مثل اسبی که می فهمد فرد سوارکار هست یا نه و با او ارتباط برقرار می کند ماشین هم همین است. تا حالا همه ماشین ها به من رکاب داده اند.

ریشار افزود:برای اتومبیل های روزمره از پژو، رنو و هیوندای استفاده می کنم اما استفاده ام از خودروهای کلاسیک به شرایط مختلف وابسته است مثل بعد مسافت یا جاده ای که می خواهم در آن تردد کنم. خیلی مراقب ماشین های کلاسیک خود هستم چون هرکدام نزدیک به سه سال رسیدگی لازم داشته اند و به نوعی بخشی از وجود آدم می شوند.

در ادامه افسرزاده یکی از دوستان قدیمی مودب ریشار نیز به بیان سابقه فعالیت های خود پرداخت و گفت: رشته پدرم فنی نبود اما چون او به ماشین علاقه زیادی داشت از کنار او چیزهای زیادی را درباره ماشین ها آموختم. بعد از آن وارد هنرستان شدم و در دانشگاه رشته مکانیک را خواندم. به خاطر علاقه ام در شرکت های مختلف خودروسازی مشغول به کار شدم و از همان 18 سالگی ام در مسابقات اتومبیلرانی با تیمور آشنا شدم. ماشین هایی که تیمور می راند تک بود و دست فرمان خوبی داشت. ما بیرون پیست می گفتیم "پایش روی گاز سنگین است". 5 سال است از نزدیک افتخار همکاری با او را دارم و حالا ماشین های کلاسیک را باهم بازسازی می کنیم.

وی درباره تجربه‌اش در رانندگی اینطور گفت: اولین بار شش سالم بود پشت ژیان نشستم. چندتا از همسایه ها با خانواده ام تماس گرفته بودند و گفته بودند ماشین دارد بدون راننده حرکت می کند. پدرم آمد مرا گرفت. می دانستم که باید ترمز بگیرم ولی چون قدم کوتاه بود یا باید پدال ترمز را می گرفتم یا از شیشه به جلو نگاه می کردم. به صورت قانونی مانند دیگران از 18 سالگی و به صورت غیرقانونی از 14 سالگی در جاده های بیرون شهر رانندگی کردم.

بازآفرین ماشین های کلاسیک درباره احساس خوب مکانیکی گفت: حس خلق کردن و اینکه چیزی که درست کار نمی کند را به روند عادی خود بر می گردانیم؛ اینکه قطعه ای که خراب و مرده است را تعمیر می کنیم تا دوباره به کار خود ادامه دهد حس دلپذیری دارد که به این احساس در مکانیکی علاقه دارم.

افسرزاده وضعیت کارخانه های خودروسازی در کشور را اینگونه تحلیل کرد: حقیقتا در سال های اخیر در صنعت خودرو کارهای خوبی انجام شده است. مهندسانی که در شرکت های خودروسازی مشغول هستند باسواد اند. امیدواریم در پنج سال آینده به جایگاهی در بازارهای جهانی هم دست یابیم.

در اثنای برنامه علاوه بر گروه موسیقی زنده «قصه‌گوها» که هرشب در برنامه به اجرای قطعاتی برای مخاطبان می‌پردازند، گروه موسیقی سنتی «فریاد صبا» نیز قطعاتی را در «شب نشینی» نهم اجرا کرد. در ادامه نیز علی فتح الله زاده، روزنامه نگار، پیشکسوت فوتبال و مدیرعامل سابق استقلال به عنوان مهمان دوم برنامه معرفی شد.

وی گفت: اگر لایق باشم دوست دارم «حاج آقا فتح الله زاده» صدایم کنند چون صمیمانه تر است. دکترا را به دلیل اینکه نیاز به اخذ مدارج بالای علمی وجود داشت گرفتم که با وجود سختی زیاد در رشته روزنامه نگاری دانشگاه انگلستان به صورت مکاتبه ای درس خواندم. چون کارم از ابتدا با روزنامه و مجلات بود این رشته را برای دکترا انتخاب کردم و بعد در آکادمی آذربایجان دکترای اقتصاد گرفتم.

پیشکسوت استقلال تصریح کرد: من با قلبم فوتبال را دوست دارم و با آن زندگی می کنم. روز عید قربان مشهد بودم اما با اینکه فرصت کمی داشتم وقتی دیدم سپاهان بازی دارد حتی شده یک نیمه را در این مسابقه حضور یافتم تا به بچه ها خداقوت بگویم.

فتح الله زاده افزود: فوتبال جزو زندگی مردم است اگر از آن خوب استفاده کنیم می تواند لذت بخش باشد. در دنیا از فوتبال لذت می برند اما در ایران به دلیل اینکه کری‌خوانی ها از حد خود می گذرند به زجر کشیدن تبدیل می شود. من خودم با خیلی از دوستان کری‌خوانی های شدید داشتیم اصلا یکی از هیجانات فوتبال کری‌خوانی است که مردم از این طریق انرژی‌شان تخلیه می شود اما در عین حال باید کرامت انسانی در این بحث و جدل ها حفظ شود و در عین رفاقت به طرفداری از تیم خود بپردازیم.

وی بیان کرد: فوتبال عرصه ای است که باید کار گروهی را در آن تمرین کرد. دوست دارم بخش عمده ای از فوتبال را خصوصی کنیم تا بتوانیم آن را وسعت دهیم چون حالا تیم ها محدود هستند.

مدیرعامل اسبق استقلال ادامه داد: با وجود فضای مجازی و امکانات دیجیتالی فوتبال یک صنعت است و می توان از آن درآمدزایی هم کرد. فوتبال سیاست را تعیین می کند. در حال حاضر تعداد اعضای فیفا از سازمان ملل هم بیشتر است و در مواقعی که سیاسیون نمی توانند کاری بکنند فوتبال جایگزین می شود چون به عبارتی سیاسی است.

فتح الله زاده خاطره ای را در تبیین جایگاه فوتبال و تاثیرش در سیاست تعریف کرد: در تمرین هایمان با تیم آلمان یک روز سفیرمان گفت اعضای تیم را برای ناهار به سفارت ببریم من اجازه خواستم که قرارمان یک روز به تاخیر بیفتد چون آن روز قرار بود مهمان آقای اشنایدر صاحب تیم آلمانی مقابلمان باشیم. وقتی سفیر این را متوجه شد خودش هم با ما همراه شد و گفت چند ماهی است می خواهم او را ببینم اما من پیشنهاد دادم که نیاید چون از او وقت گرفته بود بهتر بود در این رویداد با ما همراه نشود اما بعد از حضور تیم نزد اشنایدر، قراری که بین او و سفیر ایران چندماه به تاخیر افتاده بود برنامه ریزی شد. ورزش صاحب چنین جایگاهی است و نیاز است از این جایگاه به خوبی استفاده شود.

وی اظهار داشت: فوتبال در عرصه اقتصادی هم درآمدزا است. برای مثال کشت و صادرات زعفران بسیار هزینه بر است در حالی که تربیت یک بازیکن و کمک به فعال شدنش در تیم های خارجی می تواند درآمد زیادی را برای کشور به همراه داشته باشد. ورزش در معادلات اقتصادی رتبه دهم را به خود اختصاص داده و تاثیرات شگرفی دارد. معنی آن این است که از پتروشیمی و نفت اهمیت بیشتری دارد.

مدیرعامل قدیمی استقلال در پاسخ به سوال مجری مبنی بر چگونگی نقل و انتقال مهدی هاشمی نسب از پرسپولیس به استقلال در زمان مدیریتش گفت: دیدم در بازی ها تیم ما خوب بازی می کند اما مهدی هاشمی نسب با بازی خود و گل هایی که می زند عملکرد تیم را خراب می کند برای همین نقشه کشیدیم و تصمیم گرفتیم او را به هر نحوی که شده به تیم خودمان بیاوریم. سر بزنگاه وارد عمل شدیم. مخالفت زیادی شد اما این کار را انجام دادیم. تا هفته گذشته هم یکی از مجلات معتبر بعد از گذشت چندین سال نوشته بود انتقال هاشمی نسب مهم ترین نقل و انتقالات است. از اختلافاتی که بین او و باشگاه پرسپولیس افتاده بود استفاده کردم که مهدی را به استقلال بیاورم. تنها کاری که کردیم تا او را بهتر بیاوریم پول سه سال را یکجا به او پرداخت کردیم. چون بازیکن تراز اول و پاشنه آشیل پرسپولیس را زدیم سر و صدای خبری زیادی را ایجاد کرد. آن موقع مهدی هاشمی از بهترین های آسیا بود و تیم های عربی و تیم های اروپایی دنبال او بودند. وزنه سنگین پرسپولیس بود و بعد از پیوستنش به استقلال در بازی اول مقابل پرسپولیس یک گل به این تیم زد آن هم به کسی مثل عابدزاده با دفاع افشین پیروانی.

فتح الله زاده افزود: مهدی پسر با مرام و با معرفتی است. بیش از بازی خوبش از ویژگی های شخصیتی‌اش خوشم می آید. پرسپولیسی ها نباید به هاشمی نسب حمله کنند چون در آن زمان نمی توانست در تیم خودش بماند و فوتبال حرفه ای همین است.

وی پیشینه خود را معرفی کرد و گفت: در دوران نوجوانی و جوانی در تیم منتخب آذربایجان و تیم های آموزشگاهی بازی کردم. یک بار هم به تیم ملی جوانان در رشت دعوت شدم. اما انتخاب نشدم و بعد از آن هم به انقلاب و جنگ خورد و تعطیل شد. زمانی که می خواستم مدیرعامل استقلال شوم رفتن به قبرس را بهانه کردم تا در این فرصت تیم استقلال مدیرعاملش را انتخاب کند اما وقتی برگشتم دیدم هنوز مدیرعامل انتخاب نشده است. در اوج جوانی بودم و به خاطر موقعیت این تیم در کشور و در آسیا بسیار هیجان داشتم اما نقطه قوتم این بود که بازیکن خوبی مثل قلعه نویی برای جمع کردن تیم می توانست کمک کند و شخصیت وارسته ای مثل ناصر حجازی و منصور پورحیدری به تیم آمدند که حس بزرگی را به من تزریق کردند و من به بهانه وجود آن ها بزرگ فکر می کردم و ریسک می کردم.

پیشکسوت فوتبال ایران خاطره ای هم از ناصر حجازی تعریف کرد: یک روز ناصر حجازی یادش رفته بود دعایی که به بازویش می بست را با خودش بیاورد و به نوروزی گفته بود آن را از توی رختکن برایش بیاورد. نوروزی با سرعت رفت و به دیوار خورد و بعد گفت "معذرت می خواهم". من تعجب کردم که چرا از دیوار معذرت خواهی می کند؛ قضیه این بود که به دیوار شیشه ای اصابت کرده بود و تصویر خودش را که دیده بود فکر کرده بود به کسی برخورد کرده است.

فتح الله زاده ادامه داد: پورحیدری همواره با من همراه بود و هر سمتی به او می دادم بی چون و چرا قبول می کرد. باشگاه ما باید به این بزرگان افتخار کند که پست و مقام برای خود تعریف نمی کردند. ناصر حجازی در دوران بیماری اش هم همواره اولین نفر کارهای تیم را پیگیری می کرد وقتی به او می گفتیم استراحت کن می گفت من عشقم فوتبال است.

وی تحلیل خود را از دلیل موفقیت پرسپولیس در شش سال اخیر را اینگونه بیان کرد: نمی توان این موضوع را کتمان کرد که وزارت ورزش به این تیم کمک کرده و هرکس هم ادعایی خلاف این امر دارد حاضرم با او بحث کنم. همین که بعضی از عوامل بفهمند وزیر قرمز است در تمام معادلات تاثیر می گذارد حتی داوری که می خواهد سوت بازی را بزند اگر به نفع وزیر عمل نکند اما خلافش هم عمل نمی کند.

مدیرعامل اسبق استقلال گفت: هیچ وزیری به این شدت تعلق خاطر خود را به یک تیم نشان نداده است. شاید خود وزیر هم این موضوع را نخواهد اما اطرافیان خواسته یا ناخواسته درگیر می شوند. البته چشم بستن بر روی زحمات بازیکنان و عوامل این تیم هم بی انصافی است. به نطر من یحیی گل محمدی زحمت زیادی می کشد و فعالیت هایشان خوب است. ظرفیت استقلال از آسیا عبور کرده است و این تیم آنقدر بزرگ است که با این مسائل از پا در نمی آید استقلال به جایگاه های جهانی فکر می کند.

فتح الله زاده اظهار داشت: در مورد استقلال کم لطفی شده و در حال حاضر همه مشکلات باهم باعث این وضعیت شده است اما هواداران باید بدانند که تیمشان صاحب دو ستاره آسیایی است. انقدر استقلال جام های مختلف را برده است که دیگر کسی دلش نمی آید به ما جام بدهد و فعلا مرخصی هستیم.

وی در پایان گفت: همه بازیکنان خوب بودند. خسرو حیدری کمی در قرارداد بستن بد قلق بود اما با همه وجودش کار می کرد. همه مربیانی که با آن ها کار کردم خوب بودند و همگی توانستند جام را ببرند. خود من چهار جام حذفی و سه لیگ را قهرمان شدم و نایب قهرمانی آسیا و مقام سوم آسیا را هم در آن دوران کسب کردیم.

گفتنی است؛ برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. تهیه کننده این برنامه کاوه امیری جاوید است.اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی @shabnesini.irani بارگذاری می شود.

«شب نشینی» نهم متفاوت از شب های قبل، بر روی آنتن شبکه جام جم رفت. این برنامه به میزبانی عبدالرضا امیر احمدی به عنوان مجری برنامه و با فضایی ورزشی برای مخاطبان اجرا شد.

اولین مهمان های برنامه تیمور مودب ریشار مکانیک ماشین های کلاسیک و دوستش بودند که در بخش ابتدایی «شب نشینی» به گفت‌وگو با امیراحمدی نشستند.

مودب ریشار گفت: از سن 14 سالگی برای تحصیلات به آلمان سفر کردم چون علاقه زیادی به رشته مکانیک و اتومبیل داشتم. بعد از دبیرستان به دانشگاه مکانیک آلمان وارد شدم. بخشی از این علاقه به دلیل شوقی بود که پدرم در من ایجاد می کرد چون در آن زمان مسابقات اتومبیلرانی تازه رایج شده بود. از سال 1960 که این مسابقات آغاز شد پدرم برای تعمیر خودروهای مسابقه ای و آماده کردنشان برای حضور در میدان مسابقه می رفت و من هم به دنبال او بودم. پدرم فرانسوی بود و مادرم با این موضوع که من به دنبال پیگیری کار ماشین ها بروم مخالفت شدید داشت خصوصا در زمینه مسابقات ماشین اما بدون اینکه او متوجه شود به دنبال این کار می رفتیم. آن زمان دو پیست وجود داشت یکی در قلعه مرغی و دیگری در نمایشگاه بین المللی که به آن جا می رفتیم.

وی ادامه داد: فرزند اول خانواده هستم. هم از پدرم حساب می بردم هم از مادرم اما بیشتر با پدرم رفیق بودیم.یک خواهر کوچک تر دارم که او هم تا حدودی به بحث ماشین ها علاقه مند است اما نه به اندازه من.

ماشین باز ایرانی افزود: در آلمان رشته مکانیک را دنبال کردم. چون در آلمان هم مهندس و هم استادکار مکانیک تربیت می شود. آن جا با مرسدس بنز و پورشه همکاری کردم و بعد هم به ایران آمدم. حالا هم ماشین های کلاسیک را پیدا می کنم، می خرم، بازسازی می کنم، نگهداری می کنم و گاهی آن ها را می فروشم.

ریشار درباره وجود ماشین های کلاسیک در ایران گفت: ایران کشور غنی است و از بعد از جنگ جهانی دوم اگر ده اتومبیل خوب وجود داشت پنج تای آن ها ایران بود. درست است مردم پول چندانی نداشتند اما دانش و آماتور آن در بین مردم بود و آن قدر حجم این اتومبیل های خوب در ایران زیاد بود که هنوز هم یافت می شوند. آن هایی که مورد علاقه ام است را می خرم. به آن ها دلبسته می شوم و ماشین هایم را به غریبه ها نمیفروشم تا زیاد از من دور نشوند و همیشه در دسترسم باشند. چون ماشینی است که خودمان بازآفرینی‌اش کرده ایم و به آن احساس تعلق داریم.

وی اظهار داشت: از 16 سالگی ماشین داشتم اما گواهینامه نداشتم. به هر حال سعی می کردم با ماشین رانندگی کنم چون آن زمان اصرار داشتم موتور سیکلت بخرم اما با مخالفت خانواده ترجیح دادم حداقل ماشین را بخرم.

مکانیک ماشین های کلاسیک در تعریف ماشین بازی گفت: ماشین باز یعنی کسی که عاشق اتومبیل و ماشین باشد. فرقی بین اتومبیل و ماشین است؛ اتومبیل چیزی است که بیشتر با دست کار می کند یعنی اگر چند روز از آن کار کشیدید باید بلافاصله برای آن زمان بگذارید و به آن برسید اما ماشین یعنی وسیله ای که تاریخ مصرف دارد و بعد از اتمام آن نمی توان از آن استفاده کرد. فلز اتومبیل هم حس دارد؛ مثل اسبی که می فهمد فرد سوارکار هست یا نه و با او ارتباط برقرار می کند ماشین هم همین است. تا حالا همه ماشین ها به من رکاب داده اند.

ریشار افزود:برای اتومبیل های روزمره از پژو، رنو و هیوندای استفاده می کنم اما استفاده ام از خودروهای کلاسیک به شرایط مختلف وابسته است مثل بعد مسافت یا جاده ای که می خواهم در آن تردد کنم. خیلی مراقب ماشین های کلاسیک خود هستم چون هرکدام نزدیک به سه سال رسیدگی لازم داشته اند و به نوعی بخشی از وجود آدم می شوند.

در ادامه افسرزاده یکی از دوستان قدیمی مودب ریشار نیز به بیان سابقه فعالیت های خود پرداخت و گفت: رشته پدرم فنی نبود اما چون او به ماشین علاقه زیادی داشت از کنار او چیزهای زیادی را درباره ماشین ها آموختم. بعد از آن وارد هنرستان شدم و در دانشگاه رشته مکانیک را خواندم. به خاطر علاقه ام در شرکت های مختلف خودروسازی مشغول به کار شدم و از همان 18 سالگی ام در مسابقات اتومبیلرانی با تیمور آشنا شدم. ماشین هایی که تیمور می راند تک بود و دست فرمان خوبی داشت. ما بیرون پیست می گفتیم "پایش روی گاز سنگین است". 5 سال است از نزدیک افتخار همکاری با او را دارم و حالا ماشین های کلاسیک را باهم بازسازی می کنیم.

وی درباره تجربه‌اش در رانندگی اینطور گفت: اولین بار شش سالم بود پشت ژیان نشستم. چندتا از همسایه ها با خانواده ام تماس گرفته بودند و گفته بودند ماشین دارد بدون راننده حرکت می کند. پدرم آمد مرا گرفت. می دانستم که باید ترمز بگیرم ولی چون قدم کوتاه بود یا باید پدال ترمز را می گرفتم یا از شیشه به جلو نگاه می کردم. به صورت قانونی مانند دیگران از 18 سالگی و به صورت غیرقانونی از 14 سالگی در جاده های بیرون شهر رانندگی کردم.

بازآفرین ماشین های کلاسیک درباره احساس خوب مکانیکی گفت: حس خلق کردن و اینکه چیزی که درست کار نمی کند را به روند عادی خود بر می گردانیم؛ اینکه قطعه ای که خراب و مرده است را تعمیر می کنیم تا دوباره به کار خود ادامه دهد حس دلپذیری دارد که به این احساس در مکانیکی علاقه دارم.

افسرزاده وضعیت کارخانه های خودروسازی در کشور را اینگونه تحلیل کرد: حقیقتا در سال های اخیر در صنعت خودرو کارهای خوبی انجام شده است. مهندسانی که در شرکت های خودروسازی مشغول هستند باسواد اند. امیدواریم در پنج سال آینده به جایگاهی در بازارهای جهانی هم دست یابیم.

در اثنای برنامه علاوه بر گروه موسیقی زنده «قصه‌گوها» که هرشب در برنامه به اجرای قطعاتی برای مخاطبان می‌پردازند، گروه موسیقی سنتی «فریاد صبا» نیز قطعاتی را در «شب نشینی» نهم اجرا کرد. در ادامه نیز علی فتح الله زاده، روزنامه نگار، پیشکسوت فوتبال و مدیرعامل سابق استقلال به عنوان مهمان دوم برنامه معرفی شد.

وی گفت: اگر لایق باشم دوست دارم «حاج آقا فتح الله زاده» صدایم کنند چون صمیمانه تر است. دکترا را به دلیل اینکه نیاز به اخذ مدارج بالای علمی وجود داشت گرفتم که با وجود سختی زیاد در رشته روزنامه نگاری دانشگاه انگلستان به صورت مکاتبه ای درس خواندم. چون کارم از ابتدا با روزنامه و مجلات بود این رشته را برای دکترا انتخاب کردم و بعد در آکادمی آذربایجان دکترای اقتصاد گرفتم.

پیشکسوت استقلال تصریح کرد: من با قلبم فوتبال را دوست دارم و با آن زندگی می کنم. روز عید قربان مشهد بودم اما با اینکه فرصت کمی داشتم وقتی دیدم سپاهان بازی دارد حتی شده یک نیمه را در این مسابقه حضور یافتم تا به بچه ها خداقوت بگویم.

فتح الله زاده افزود: فوتبال جزو زندگی مردم است اگر از آن خوب استفاده کنیم می تواند لذت بخش باشد. در دنیا از فوتبال لذت می برند اما در ایران به دلیل اینکه کری‌خوانی ها از حد خود می گذرند به زجر کشیدن تبدیل می شود. من خودم با خیلی از دوستان کری‌خوانی های شدید داشتیم اصلا یکی از هیجانات فوتبال کری‌خوانی است که مردم از این طریق انرژی‌شان تخلیه می شود اما در عین حال باید کرامت انسانی در این بحث و جدل ها حفظ شود و در عین رفاقت به طرفداری از تیم خود بپردازیم.

وی بیان کرد: فوتبال عرصه ای است که باید کار گروهی را در آن تمرین کرد. دوست دارم بخش عمده ای از فوتبال را خصوصی کنیم تا بتوانیم آن را وسعت دهیم چون حالا تیم ها محدود هستند.

مدیرعامل اسبق استقلال ادامه داد: با وجود فضای مجازی و امکانات دیجیتالی فوتبال یک صنعت است و می توان از آن درآمدزایی هم کرد. فوتبال سیاست را تعیین می کند. در حال حاضر تعداد اعضای فیفا از سازمان ملل هم بیشتر است و در مواقعی که سیاسیون نمی توانند کاری بکنند فوتبال جایگزین می شود چون به عبارتی سیاسی است.

فتح الله زاده خاطره ای را در تبیین جایگاه فوتبال و تاثیرش در سیاست تعریف کرد: در تمرین هایمان با تیم آلمان یک روز سفیرمان گفت اعضای تیم را برای ناهار به سفارت ببریم من اجازه خواستم که قرارمان یک روز به تاخیر بیفتد چون آن روز قرار بود مهمان آقای اشنایدر صاحب تیم آلمانی مقابلمان باشیم. وقتی سفیر این را متوجه شد خودش هم با ما همراه شد و گفت چند ماهی است می خواهم او را ببینم اما من پیشنهاد دادم که نیاید چون از او وقت گرفته بود بهتر بود در این رویداد با ما همراه نشود اما بعد از حضور تیم نزد اشنایدر، قراری که بین او و سفیر ایران چندماه به تاخیر افتاده بود برنامه ریزی شد. ورزش صاحب چنین جایگاهی است و نیاز است از این جایگاه به خوبی استفاده شود.

وی اظهار داشت: فوتبال در عرصه اقتصادی هم درآمدزا است. برای مثال کشت و صادرات زعفران بسیار هزینه بر است در حالی که تربیت یک بازیکن و کمک به فعال شدنش در تیم های خارجی می تواند درآمد زیادی را برای کشور به همراه داشته باشد. ورزش در معادلات اقتصادی رتبه دهم را به خود اختصاص داده و تاثیرات شگرفی دارد. معنی آن این است که از پتروشیمی و نفت اهمیت بیشتری دارد.

مدیرعامل قدیمی استقلال در پاسخ به سوال مجری مبنی بر چگونگی نقل و انتقال مهدی هاشمی نسب از پرسپولیس به استقلال در زمان مدیریتش گفت: دیدم در بازی ها تیم ما خوب بازی می کند اما مهدی هاشمی نسب با بازی خود و گل هایی که می زند عملکرد تیم را خراب می کند برای همین نقشه کشیدیم و تصمیم گرفتیم او را به هر نحوی که شده به تیم خودمان بیاوریم. سر بزنگاه وارد عمل شدیم. مخالفت زیادی شد اما این کار را انجام دادیم. تا هفته گذشته هم یکی از مجلات معتبر بعد از گذشت چندین سال نوشته بود انتقال هاشمی نسب مهم ترین نقل و انتقالات است. از اختلافاتی که بین او و باشگاه پرسپولیس افتاده بود استفاده کردم که مهدی را به استقلال بیاورم. تنها کاری که کردیم تا او را بهتر بیاوریم پول سه سال را یکجا به او پرداخت کردیم. چون بازیکن تراز اول و پاشنه آشیل پرسپولیس را زدیم سر و صدای خبری زیادی را ایجاد کرد. آن موقع مهدی هاشمی از بهترین های آسیا بود و تیم های عربی و تیم های اروپایی دنبال او بودند. وزنه سنگین پرسپولیس بود و بعد از پیوستنش به استقلال در بازی اول مقابل پرسپولیس یک گل به این تیم زد آن هم به کسی مثل عابدزاده با دفاع افشین پیروانی.

فتح الله زاده افزود: مهدی پسر با مرام و با معرفتی است. بیش از بازی خوبش از ویژگی های شخصیتی‌اش خوشم می آید. پرسپولیسی ها نباید به هاشمی نسب حمله کنند چون در آن زمان نمی توانست در تیم خودش بماند و فوتبال حرفه ای همین است.

وی پیشینه خود را معرفی کرد و گفت: در دوران نوجوانی و جوانی در تیم منتخب آذربایجان و تیم های آموزشگاهی بازی کردم. یک بار هم به تیم ملی جوانان در رشت دعوت شدم. اما انتخاب نشدم و بعد از آن هم به انقلاب و جنگ خورد و تعطیل شد. زمانی که می خواستم مدیرعامل استقلال شوم رفتن به قبرس را بهانه کردم تا در این فرصت تیم استقلال مدیرعاملش را انتخاب کند اما وقتی برگشتم دیدم هنوز مدیرعامل انتخاب نشده است. در اوج جوانی بودم و به خاطر موقعیت این تیم در کشور و در آسیا بسیار هیجان داشتم اما نقطه قوتم این بود که بازیکن خوبی مثل قلعه نویی برای جمع کردن تیم می توانست کمک کند و شخصیت وارسته ای مثل ناصر حجازی و منصور پورحیدری به تیم آمدند که حس بزرگی را به من تزریق کردند و من به بهانه وجود آن ها بزرگ فکر می کردم و ریسک می کردم.

پیشکسوت فوتبال ایران خاطره ای هم از ناصر حجازی تعریف کرد: یک روز ناصر حجازی یادش رفته بود دعایی که به بازویش می بست را با خودش بیاورد و به نوروزی گفته بود آن را از توی رختکن برایش بیاورد. نوروزی با سرعت رفت و به دیوار خورد و بعد گفت "معذرت می خواهم". من تعجب کردم که چرا از دیوار معذرت خواهی می کند؛ قضیه این بود که به دیوار شیشه ای اصابت کرده بود و تصویر خودش را که دیده بود فکر کرده بود به کسی برخورد کرده است.

فتح الله زاده ادامه داد: پورحیدری همواره با من همراه بود و هر سمتی به او می دادم بی چون و چرا قبول می کرد. باشگاه ما باید به این بزرگان افتخار کند که پست و مقام برای خود تعریف نمی کردند. ناصر حجازی در دوران بیماری اش هم همواره اولین نفر کارهای تیم را پیگیری می کرد وقتی به او می گفتیم استراحت کن می گفت من عشقم فوتبال است.

وی تحلیل خود را از دلیل موفقیت پرسپولیس در شش سال اخیر را اینگونه بیان کرد: نمی توان این موضوع را کتمان کرد که وزارت ورزش به این تیم کمک کرده و هرکس هم ادعایی خلاف این امر دارد حاضرم با او بحث کنم. همین که بعضی از عوامل بفهمند وزیر قرمز است در تمام معادلات تاثیر می گذارد حتی داوری که می خواهد سوت بازی را بزند اگر به نفع وزیر عمل نکند اما خلافش هم عمل نمی کند.

مدیرعامل اسبق استقلال گفت: هیچ وزیری به این شدت تعلق خاطر خود را به یک تیم نشان نداده است. شاید خود وزیر هم این موضوع را نخواهد اما اطرافیان خواسته یا ناخواسته درگیر می شوند. البته چشم بستن بر روی زحمات بازیکنان و عوامل این تیم هم بی انصافی است. به نطر من یحیی گل محمدی زحمت زیادی می کشد و فعالیت هایشان خوب است. ظرفیت استقلال از آسیا عبور کرده است و این تیم آنقدر بزرگ است که با این مسائل از پا در نمی آید استقلال به جایگاه های جهانی فکر می کند.

فتح الله زاده اظهار داشت: در مورد استقلال کم لطفی شده و در حال حاضر همه مشکلات باهم باعث این وضعیت شده است اما هواداران باید بدانند که تیمشان صاحب دو ستاره آسیایی است. انقدر استقلال جام های مختلف را برده است که دیگر کسی دلش نمی آید به ما جام بدهد و فعلا مرخصی هستیم.

وی در پایان گفت: همه بازیکنان خوب بودند. خسرو حیدری کمی در قرارداد بستن بد قلق بود اما با همه وجودش کار می کرد. همه مربیانی که با آن ها کار کردم خوب بودند و همگی توانستند جام را ببرند. خود من چهار جام حذفی و سه لیگ را قهرمان شدم و نایب قهرمانی آسیا و مقام سوم آسیا را هم در آن دوران کسب کردیم.

گفتنی است؛ برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. تهیه کننده این برنامه کاوه امیری جاوید است.اطلاعات بیشتر درباره «شب نشینی» و مهمان های برنامه هر روز در صفحه اینستاگرامی @shabnesini.irani بارگذاری می شود.

نظر شما