استقبال دهه هشتادی ها و دهه نودی ها به همراه پدر و مادرهایشان به حدی بود که دیگر جایی برای آن هایی که ساعت ها در ترافیک خیابان های منتهی به میدان شهدا مانده بودند، نماند. برای همین محدوده عرصه میدان شهدا و پیاده روهای اطراف هم مملو از جمعیت شدند. از هر گوشه وکنار عرصه میدان شهدا صدای «سلام فرمانده» کودکان و نوجوانان طنین انداز می شد. استقبال آن قدر زیاد بود که حتی یک ساعت پس از اتمام مراسم هنوز مردم همراه بچه هایشان دسته دسته وارد عرصه میدان شهدا می شدند.
عقربه ها هنوز ساعت 3 عصر را نشان می دهند که وارد عرصه میدان شهدا می شویم. هنوز دو ساعت تا شروع مراسم مانده اما تقریبا همه عرصه پُر شده است و بچه ها سلام فرمانده را زمزمه می کنند تا مراسم آغاز شود. به همراه دو کودک دهه نودی ام، من هم در گوشه ای از جمعیت در حال یادداشت برداری از صحنه های پرشور حضور کودکان و نوجوانان هستم. بچه ها ذوق حضور دسته جمعی و اجرای سرود را دارند و ازآنجایی که نماهنگ سلام فرمانده را بارها از صفحه تلویزیون دیده اند یا کلیپ های اجرای آن در شهرهای مختلف کشور را تماشا کرده اند، حفظش کرده اند و هم سرایی می کنند.
سربندهای «یا مهدی (عج)» را بیشتر دهه نودی ها و دهه هشتادی ها بر پیشانی و پرچم های ایران را کودکان و نوجوانان در دست دارند. مراسم آغاز می شود و صدای هزاران کودک و نوجوان در عرصه میدان شهدا با گفتن «سلام فرمانده» می پیچد. کودکان و نوجوانان با شور عجیبی همراه ابوذر روحی، خواننده اصلی این اثر ، هم خوانی می کنند.
وقتی هم خوانی نماهنگ «سلام فرمانده» به اسم «حاج قاسم» می رسد، تصاویر سردار سلیمانی که در دست برخی از حاضران است، به احترامش بالا برده می شود. دهه نودی ها و دهه هشتادی ها با هم هم صدا فریاد می زنند: «عهد می بندم حاج قاسمت بشم.»
چشم ها به یاد حاج قاسم با تکرار نامش پُر از اشک می شود. چشم های خیس مادری که به یاد فرزند شهید خودش افتاده است. حاج خانم سالاری می گوید: پسرم با درجه سربازی به شهادت رسید اما هروقت در ایام دفاع مقدس به مرخصی می آمد، سردار خطابش می کردم. قد رشید و شجاعت و شهامتش کم از هیچ سرداری در صحنه دفاع از کشور نداشت. آن ها عهد و کمر همت بستند به دفاع از میهن، مثل حاج قاسم که تا پای جان برای میهن ماند.
حاج خانم سالاری باذوق و شوق برای تماشای اجرای سرود نوه اش در عرصه میدان شهدا و در بین اجراکنندگان گروه سرود شرکت کرده است. وقتی بچه ها با غرور صدایشان را بلند می کنند که با «همین قد کوچیکم، خودم سردارت می شم»، حاج خانم سالاری دوباره چشمانش بارانی می شود. یاد سردار دلش زنده می شود و سردار دل های مردم.
بچه ها هر بار که به بخش «سلام فرمانده» در اجرای سرود می رسند، پاهایشان جفت می شود و دست هایشان به نشانه سلام نظامی بالا می رود. یاسر از دهه نودی های سرودخوان است که از چند روز قبل برای اجرای سرود تمرین کرده است. مادرش با افتخار در ردیف جلوی حاضران به نظاره فرزندش نشسته است. او می گوید: با اینکه سرود را کامل حفظ کرده است و خوب می خواند، باز هم از اشتیاق اجرا تا نیمه شب خوابش نمی برد. مادر یکی دیگر از دهه نودی ها هم که فرزندش در جمع اجراکنندگان حاضر است، از حس مشابه فرزندش همانند یاسر می گوید و اینکه چقدر نوجوانان با چنین اجراهایی به صورت گروهی می توانند همبستگی و وحدت را در نسل خودشان تقویت کنند.
دست های کوچک کودکان هماهنگ با هم رو به آسمان بلند می شود؛ می خوانند: «با این دستای کوچیکم همه ش دعات می کنم». پدر و مادرها و شرکت کنندگان در مراسم اجرای نماهنگ «سلام فرمانده» هم دست هایشان را به نشانه دعا بالا برده اند و این بیت از شعر را زمزمه می کنند. در بین دسته دسته افرادی که وارد عرصه میدان شهدا می شوند، همه یک بار رو به امام مهربانی ها هم سلام می دهند؛ رسم همیشگی مشهدی ها که وقتی رو به سمت بارگاه امام رضا(ع) هستند، به احترام امامشان سلام می دهند.
خیلی از دهه نودی ها و دهه هشتادی ها با اشتیاق برای هم خوانی نماهنگ سلام فرمانده آمدند اما دیر رسیدند. برای اینکه خیلی از بچه ها دست خالی برنگردند، چند بار دیگر هم نماهنگ سلام فرمانده پخش شد و بچه ها هم خوانی کردند. بیشتر کودکانی که در اجرای مراسم شرکت کرده بودند، سرود را حفظ بودند و هم خوانی می کردند.
استقبال جمعیت به حدی بود که حجت الاسلام سعید آخوندی، مسئول ستاد مردمی برگزاری هم سرایی سلام فرمانده، می گوید: ده ها هزار نفر از نوجوانان مشهدی در قالب فراخوان ستاد مردمی مراسم سلام فرمانده در میدان شهدای این شهر حضور یافتند؛ حتی بیش از دوبرابر پیش بینی ما. به گفته او «پیش بینی حضور ۲۰ هزار نفر» را در میدان شهدا داشتند اما «حدود ۴۰ هزار نفر در مراسم شرکت کردند.»
گزارش از محدثه شوشتری
انتهای پیام/