خبرگزاری برنا لرستان - گروه فرهنگ وهنر : نوشتن به لحظهی اتفاق ، این خطر را دارد که تو درگیر احساس باشی، آنوقت هرچه مینویسی میتواند تاریخ مصرفش کوتاه باشد، این شد که صبر کردم تا از شور قهرمانی در آن شب به یادماندنی دور شوم و سپس به بهانهی "علی" آن نوجوان دوستداشتنی، چند خطی برای خودم بنویسم.
پرده اول).
کوهدشت، یکی از یازده وصلهی پیراهنِ هزارچاک خورده از فقر و دردِ لرستان است.
یکبار دیگر با آرامش مینویسم:
کوهدشت، یکی از یازده وصلهی پیراهنِ هزارچاک خورده از فقر و دردِ لرستان است.
که لرستان همهی وجودش فقر است ، کوهدشت و خرمآباد و .... ندارد که تن کارگرهای دور میدان کوهدشت همانقدر درد میکند که تن کارگرهای دور میدان خرمآباد؛ که اصلاً تن این دیار بیکس هر شبِ خدا درد میکند و تنها با همین موسیقی دلنشین است که کمی آرام میگیرد و به خواب میرود و فردا روز از نو و روزی هم که سخت میرسد!!
لرستان را اگر دلسوزی بود و خوب میتکان ما را ، روی سفرهی نداری پر میشد از علیطولابیهایی که از بد روزگار هرگز شکار هیچ لنزِ دوربینی نشدند چه در عصر جدید و چه در عصر قدیم!
دیده نشدند و گاه هنرشان زیر خط فقر به فنا رفت ، رفتند به فنا رفتند که اگر خوب گوش بدهید شبیه به همین نوای دلنشین را به وقت جابجایی بار در خیابانهای تهران خواهید شنید که یکی از آن هزار هزار رفتهها بختش اینچنین باز میشود و باقی همچنان بدبخت باقی میمانند که همین حالا شاید "وحید" دارد با آچار لولهگیری و گازانبر، لولههای خانهی یک هنرنشناس را تعمیر میکند!
پردهدوم).
علی منتخب یک ملت است نشان به نشانِ ۵ میلیون و ۵۶۲ هزار و ۴۵۳ رای مردمی!
میگویم منتخب یک ملت تا بدانید میشود یک لرستانی صدای ایران باشد که این نه اولین و نه آخرین بار است که میگویم منتخب یک ملت تا یادمان باشد که "منتخبِ محبوب شدن" همچنان ممکن است ورنه چه کسی فکر میکرد مردم با این حال بدشان چنین مشارکتی داشته باشند برای انتخاب یک نفر که علی با ۵میلیون و .... یکطرف باشد کل آرای کاندیداهای پوششی و غیرپوششی طرف دیگر آنهم منهای محبوبیت!
علی یک شب خواند و مردم همه شب با او همصدا شدند ، به علی رای دادند و حمایت کردند، فراتر از قومیتها حمایت کردند ، تمام مرزها را جمع کردند از آن وسط، شدند یک ایران ، شدند ۵ میلیون و ....ایرانی تا مردی از این گوشهی خاک ایران بشود "منتخبِ محبوب" ، واژهای که سالها فراموشش کرده بودیم!
پرده آخر):
خدمت برادر بزرگوار جناب آقای علیطولابی
باسلام احتراماً از حضرتعالی دعوت میگردد...
علیجان از امروز به مدت چند روز تو محبوب بسیاری از مسئولین خواهی بود ، تو بالانشین مهمانیها خواهی بود، عکس اول رسانهها ، مهمان برنامهها و ...
علی جان اما این دوران به کوتاهی همان لحظهی قهرمانی توست و هرچند تا ابد یاد و نوایت در دل مردم باقی خواهد ماند اما با گران شدن اولین کالا ، با خشک شدن اولین زمین و با سیاهتر شدن شاخصهای خط خطی اقتصادی ، قدری از یادت کاسته خواهد شد.
تو میمانی و هدفت از ادامهی راه، تو میمانی و روش تو در ادامهی مسیر که حالا خیلی از همسنو سالهای تو منتظرند ببینند ته قصهی علیطولابی چه میشود که این قصه اگر میخواهی تا ابد خوش باشد نیاز به خشت اول درست نهادن دارد که خواننده شدن به سادگی تقویت همان صدای نازنین توست اما هنرمند شدن خون جگر خوردن دارد و قدم به درستی برداشتن که فرق است همچنان برای این مردم میان خسرو آواز ایران و مانکنهایی که از بد روزگار ته صدایی هم دارند!
علی جان ، تلاش کن منتخب محبوب بمانی حتی اگر شبی رامبد جوان وسط ادابازیهایش روی نام تو خط بکشد ، تو دلگیر مشو ، ناامید مشو که این خاک به امید، به صدای خوش، به ساز خوش، به هنرمند محبوب، به منتخبِ محبوب نیاز دارد که عصرِ فردا عصر نسل شماست که قرار است دل ما به شما خوش باشد.
یاداشت : ابوذرباباییزاده