به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در گزارشی کمبود ژانر سیاسی در سینما ودلایل آن را با کارشناسان و اهالی فن بررسی کرده ایم که با عنوان گزارش هفته خبرگزاری برنا از نظر می گذرانید.
در سینمای ما ژانر سیاسی وجود ندارد/ سینمای سیاسی به آزادی بیان و تنوع احزاب در جامعه نیاز دارد
علی رویینتن با اشاره به اینکه در سینمای ایران ژانر سیاسی وجود ندارد تأکید کرد که ما تنها یک سری فیلمهای اجتماعی داریم که انگارههای سیاسی را متبادر میکنند.
علی رویینتن کارگردان و تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در سینمای ما ژانر سیاسی وجود ندارد، ما یک سری فیلمهای اجتماعی داریم که انگارههای سیاسی را متبادر میکنند و بعضاً به اشتباه این فیلمها را سیاسی خطاب میکنند در حالیکه اینگونه نیست و ژانر سیاسی قواعد دیگری دارد.
رویینتن خاطرنشان کرد: سینماگران ایرانی تمایل چندانی به ساخت فیلمهای سیاسی ندارند و این به چند مسئله مختلف مربوط میشود. یکی از این مسائل دولتی بودن سینما است. سینمای ما کاملاً دولتی است و باید دولت از ساخت فیلمها حمایت کند که قطعاً دولت میلی به ساخت فیلمهای سیاسی ندارد و طبیعتاً در این شرایط از سوی فیلمسازان هم تمایلی به ساخت فیلم سیاسی وجود ندارد. اگر بخواهیم آسیبشناسی دقیقتری داشته باشیم ما در سینمایمان سینماگری سیاسی نداریم که هدف و رویکردش در این مدیوم همین گونهی سینمایی باشد.
او افزود: مسئله دیگر تمایل سینمای شرق به قصهگویی و پرداختن به مسائل اجتماعی است و در این سینما آثار کمتری را میتوان یافت که به دنیای سیاست پرداختهاند. در این بین آثاری که به عنوان فیلمهای سیاسی شناخته میشوند را اگر نگاهی داشته باشد از آنجا که سرمایه و بودجهشان از سوی دولت برآورده میشود فیلمهایی در جهت پروپاگاندای سیاستهای حاکم هستند.
کارگردان فیلم سینمایی «زمهریر» اظهار داشت: فیلمهایی چون «زد» اثر کاستا گاوراس یا سینمای سیاسی لهستان را میتوان نمونههای خوبی برای سینمای سیاسی دانست اما همانطور که پیشتر گفتم انگارههای ژانری سینمای سیاسی با زیست و فرهنگ ما مطابقت ندارد. ما مردمی هستیم که علاقه داریم به مسائل انسانی بپردازیم و قهرمانهای سینمایی برای ما جذابیت چندانی ندارند.
رویینتن تصریح کرد: از طرفی نباید این نکته را فراموش کنیم که سینمای سیاسی نیاز به آزادی بیان و تنوع احزاب در جامعه سیاسی دارد. وقتی ما تشکل سیاسی نداریم که این تشکلها حتی کاندیداهای خود را در انتخابات معرفی کنند، نمیشود گفتوگویی سیاسی در عرصه فرهنگ ایجاد کرد و طبیعتاً سینما هم حرفی در اینباره ندارد.
جابر قاسمعلی نویسنده فیلمهای سینمایی «روانی»، «تلفن همراه رئیس جمهور» و «زعفرانیه 14 تیر» با اشاره به اینکه سینمای سیاسی هیچگاه در کشور ما به یک جریان تبدیل نشده تأکید کرد که همواره این گونه سینمایی در کشور ما با یک تب شکل گرفته و بعد خیلی زود فراموش شده است.
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اگر سینمای سیاسی را مصامحتاً یک ژانر تلقی کنیم و بپذیریم که ژانر سیاسی در سینما وجود دارد و مرادمان را فیلمهای کاستا گاوراس بدانیم و با این رویکرد به سینما نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که کمبود تنها در سینمای سیاسی نیست و ما خیلی از ژانرها را نداریم و بخشی از این مسئله به این موضوع مربوط میشود که زمینهاش در کشور ما وجود ندارد و یا فیلمسازان علاقهای به سینمای سیاسی ندارند.
قاسمعلی خاطرنشان کرد: نبود زمینه لازم برای وجود سینمای سیاسی حرف اول را در این کمبود میزند. ما به تکنولوژی روز دسترسی چندانی نداریم و این خود زمینهای است که برای ساخت آثار سیاسی میتواند لازم باشد و از طرفی مجوز ساخت فیلمهای سیاسی در کشور ما به راحتی صادر نمیشود.
او افزود: کشور ما یک کشور سیاستزده است و حتی در خانه و زندگی روزمره مردم مسائل سیاسی همواره مطرح است و ما همه جا درباره آن میشنویم. بستر سیاسی وجود دارد اما اینکه سینماگران ما به سراغش نمیروند مربوط به همان مسئله مجوز میشود که در سینمای ما وجود ندارد. در واقع بستر و زمینه هم اگر وجود داشته باشد شرایط ساخت فیلمی سیاسی با اهداف و رویکرد فیلمسازان وجود ندارد و فیلمهای سیاسی با نگاههای مختلف در کشور ما امکان ساخت پیدا نمیکنند.
این فیلمنامهنویس در ادامه گفت: نوعی از سینما را مدنظر قرار دهید که قرار است با موضع رسمی حاکمیت منافات داشته باشد؛ این آثار هیچگاه امکان ساخت پیدا نمیکنند و به همین دلیل ما نمیتوانیم بگوییم که جریان سینمایی سیاسی در کشور ما وجود دارد. سینمای ملودرام، کودک، کمدی، جنگ و... داریم اما سینمای سیاسی در کشور ما وجود ندارد و این ژانر را نداریم و فیلمهایی که در این گونه ساخته میشوند حاصل تلاشهای پراکنده برخی فیلمسازان است که در راستای منویات حکومت یا حتی آثاری مخالف آن هستند و تعدادشان آنقدر نیست که بخواهیم مدعی شویم این ژانر هم در سینمای ما وجود دارد.
او در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: حتی با رویکرد پروپاگاندا هم ما سینمای سیاسی پرباری نداریم. به هر حال ما نمیتوانیم مدعی شویم که سینمای سیاسی یعنی فیلمهایی که میخواهند حاکمیت را به چالش بکشند و افشاگری کنند؛ فیلمهایی که در راستای اهداف حاکمیت هستند هم میتوانند آثار سیاسی به حساب بیایند. در کشور ما سینمای سیاسی در هیچ شکل و شمایلی هیچگاه به یک جریان تبدیل نشده و هر از گاهی در تاریخ سینمایمان شاهد هستیم که یک تب با بروز یک اتفاق سیاسی و اجتماعی به وجود آمده و با گذشت زمان کمرنگ شده است.
نویسنده فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیسجمهور» در ادامه گفت: به عنوان مثال با پیروزی انقلاب اسلامی موجی از فیلمهای سیاسی با رویکرد مقابله با رژیم شاه ساخته شد ولی هیچگاه این رویکرد به یک جریان تبدیل نشد و به بعد از خودش تسری پیدا نکرد. در یک سال زمانی که بنیاد سینمایی فارابی جشنواره فیلم فجر را برگزار میکرد به فیلم «مترسک» حسن محمدزاده جایزه داد و به نوعی این پیام را برای سینماگران مطرح کرد که دیگر دست از ساواکبازی بردارند و این پیام کاملاً نتیجه داد و فیلمسازان این آلارم را دریافت کرده و دیدیم که ناگهان موج ساخت فیلمهای ملودرام و کودک در کشور همهگیر شد.
قاسمعلی خاطرنشان کرد: نکته دیگر درباره فیلمهای سینمایی این است که معمولاً این آثار تاریخ مصرف دارند. در همان نیمه اول دهه 1360 از بین فیلمهای سیاسی فراوانی که ساخته شدند تنها آثاری چون «اشباح»، «خانه عنکبوت»، «خط قرمز» و چند فیلم دیگر به یاد ماندهاند و دیگر آثار کاملاً فراموش شدهاند. فیلمهای سیاسی عموماً تاریخ مصرف دارند و بعدها پس از سالها ممکن است برای برخی ارجاعات سیاسی در حد تحلیل این فیلمها را مثال بزنند.
او افزود: برای شکلگیری سینمای سیاسی پویا و جدی نیاز به آزادی بیان داریم. در آزادی تعامل شکل میگیرد و ارتباطی بین مردم، سینماگران و رجل سیاسی به وجود میآید که این میتواند پیامی از سوی سینما به همراه داشته باشد که در یک تعامل بین مردم و حاکمیت به اصلاح درون سازمانی حاکمیت منجر شود یا تأثیرگذاریاش به شکلی باشد که مردم را به یک مطالبه دعوت کند. اما وقتی فضا وجود ندارد فیلمها الکن میشوند و در راستای اهداف حاکمیت عمل میکنند و هیچگاه مثلث تعامل مردم، سینماگران و شخصیتهای سیاسی شکل نمیگیرد.
این نویسنده در پایان تأکید کرد: پس از اتفاق دوم خرداد کمی فضا باز شد و برخی فیلمسازان به سمت سینمای سیاسی رفتند و بعد باز هم با بسته شدن فضا فیلمسازان به سراغ فیلمهای نمادگرایانه رفتند که فیلم «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی از این دست آثار است. یکی دیگر از راههای ساخت فیلمهای سیاسی در این شرایط روایت قصه در خارج از کشور بود و میتوان فیلم «خیابانهای آرام» کمال تبریزی را در این نمونه مثال زد که البته همین آثار هم معمولاً توقیف میشدند. هر بار در کشور ما در دورههای مختلف با کمی باز شدن فضا شاهد ساخت آثاری سیاسی بودهایم اما از آنجا که این روند تداوم نداشته فیلم سیاسی در کشور ما به یک ژانر تبدیل نشده و ما بیشتر ژانر اجتماعی با رویکرد سیاسی داریم.
شفیع آقامحمدیان کارگردان فیلمهای سینمایی «راننده سفیر» و «مروارید سیاه» با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر فضای پرداختن به مسائل مختلف سیاسی در کشور ما کمکم فراهم شده تأکید کرد که با ظهور جریانهای سیاسی مختلف به سینمای سیاسی احتیاج داریم.
شفیع آقامحمدیان نویسنده و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: جریانی که بخواهیم به عنوان یک موج سینمای سیاسی بدانیم در سینمای ما وجود ندارد و هر از گاهی در این برهوت و تاریکی مطلق فیلمهایی سیاسی ساخته میشوند که البته تعدادشان به هیچوجه کافی نیست.
آقامحمدیان خاطرنشان کرد: فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» نمونه خوبی از سینمای سیاسی است که نگرش و نگاهی عمیق داشت. فیلمهایی چون «ابد و یک روز» هم تا حدی آثار سیاسی میتوانند باشد که البته رویکرد اجتماعیشان پررنگتر است. به طور کل همانطور که مطرح کردم ما سینمایی نداریم که بخواهیم به صورت مطلق سینمای سیاسی بدانیم و تنها چند فیلم در زمانهای مختلف ساخته شده که آثار سیاسی بودهاند.
او افزود: دلایل نبود سینمای سیاسی در کشور ما را میتوان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار داد. به نظر من فیلمسازان ما نگاه عمیقی ندارند و به راحتی از کنار موضوعات مختلف میگذرند. ما برای ساخت آثار سیاسی موفق نیاز به یک فرهنگ عمیق سیاسی داریم که مسائل مختلف را ببیند و پرداختی دقیق داشته باشد. مسئله دیگری که در این بین مطرح است به شرایط جامعهمان مربوط میشود، ما به آدمهایی شعارزده تبدیل شدهایم و حرفها و شعارهای قشنگی داریم اما نگاه عمیقی در بینمان وجود ندارد. سیاستمداران ما هم به همین شکل هستند و در این وضعیت نمیتوان انتظار ظهور سینمایی درخشان در عرصه سیاست داشت. من هم در دهه 1370 چند فیلم سیاسی ساختم که البته آن زمان نگاه عمیقی نداشتم و شرایط هم برای ساخت اثری عمیق فراهم نبود.
کارگردان فیلم سینمایی «تلفن» درباره موفقیت برخی فیلمهای سیاسی ایران در جشنوارههای جهانی گفت: بدون شک جشنوارههای بسیاری در دنیا هستند که از فیلمهای سیاسی ایران حمایت میکنند. هر کدام از جشنوارههای دنیا بر پایه و اساس یک نگاه سیاسی شکل گرفتهاند و از نگرشهایی همگام و همراه با نگرشهای خود حمایت میکنند. زمانی من یک فیلم با همکاری یک کارگردان فرانسوی ساخته بودم که علی سیاستهای رژیم اشغالگر قدس بود و زمانی که میخواستیم این فیلم در بازار کن حضور داشته باشد مسئولان جشنواره اجازه حضور به ما ندادند و حتی ما نتوانستیم یک سالن برای اکران فیلم بگیریم. جشنواره فیلم فجر ما هم قطعاً سیاستهایی دارد و این اتفاقی طبیعی است و نباید از جشنوارههای دنیا انتظار داشته باشیم که این رفتار را نداشته باشند و فکر میکنم جشنوارههای مهمی وجود دارند که علاقهمند به حضور فیلمهایی با نگرشهای ضد سیاستهای کشور ما هستند.
آقامحمدیان درباره وجود فضای لازم برای ساخت فیلمهای سیاسی گفت: ما کمکم طی سالهای اخیر به سمت ایجاد فضایی مناسب برای ساخت فیلمهای سیاسی میرویم و به نظر من این اتفاق در حال رخ دادن است که ما سینمایی سیاسی داشته باشیم چرا که جریانهای سیاسی مختلف در حال ظهور و مطرح شدن هستند و ما در این شرایط به سینمای سیاسی نیز احتیاج داریم.
این کارگردان تأکید کرد: ما در این شرایط برای داشتن سینمای سیاسی باید قبل از هر چیز بدانیم که سینمای سیاسی به چه معناست. از نظر من سینمای سیاسی باید آگاهی عمیقی به مخاطبش ارائه دهد و در کشور ما که مدام مسائل مختلف در حال رخ دادن است عمیق شدن در یک مسئله کار بسیار سختی است و در این من به عنوان یک فیلمساز که سالهاست این سینما را دنبال میکنم در عمیق بودن فیلمسازهایمان و حتی مسئولان کشورمان تردید دارم. حرفهای زیادی در عرصه سیاست وجود دارد که سینما میتواند مطرح کند اما ظرفیت کافی وجود ندارد. فیلم سیاسی راه و روش خودش را دارد و هرچقدر منطقیتر و عمیقتر مطرح شود میتواند به آنچه که مدنظر دارد نزدیکتر شود. متأسفانه فیلمسازان و مسئولان ما هنوز به مرحلهای نرسیدهاند که بتوان در موضوعات سیاسی عمیق شد.
او درباره تأثیر سینما بر سیاست گفت: قطعاً سینما میتواند بر سیاست تأثیرگذار باشد. ما متأسفانه هنوز انرژی و پتانسیلی که سینما دارد را کشف نکردهایم و به آن پی نبردهایم. اگر یک فیلمساز نگاهی عمیق داشته باشد میتواند در قالب فیلم مباحثی را مطرح کند که تنها سینما میتواند از پس مطرح کردن آن بر بیاید. به هر حال باید بدانیم که حرف سیاسی زدن عناصر تعریف شده خود را دارد و باید زبان سینمای سیاسی را بشناسیم. سینمای سیاسی قدرتمند ما به نگاه مسئولانمان هم کمک میکند. سینما یک ابزار سحرآمیز است که حرفهای زیادی را میتوان توسط آن مطرح کرد. بسیاری معتقدند هالیوود در حفظ و مراقبت از سیاست خارجی آمریکا تأثیر بسیاری دارد و به نظر من واقعاً همینطور است.
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: بیش از یک قرن است که اتوموبیل وارد کشور ما شده است ولی ما هنوز فرهنگ رانندگی را در کشورمان شاهد نیستیم و در این مسئله ضعف داریم. همین وضعیت درباره سینما هم وجود دارد و این مشکل را درباره آن داریم. ما به زیر و بمهای سینما هنوز تسلط نداریم و برای فهم بیشتر آن به زمان بیشتری نیاز داریم ولی نباید قدرتش را دست کم بگیریم و باید بدانیم که سینمای در جابجایی فرهنگها، سیاستها و حتی حکومتها میتواند تأثیرگذار باشد.
انتهای پیام//