به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، جمع آوری معتادان متجاهر یکی از وظایف شهرداری تهران و برخی دستگاه های متولی است که متاسفانه برخی دستگاه ها و سازمان ها و نهادها و گروه ها به وظایف خود عمل نکرده و یا بخش کوچکی از وظایف خود را اجرا نکرده اند؛ آنچه مهم به نظر می رسد آن است که نباید معتاد متجاهر را به حال خود رها کرد.
پذیرش برخی از معتادان متجاهر با انواع و اقسام بیماری ها و همچنین نگهداری آنها عزم ملی می خواهد.
برای بررسی وضعیت متعادان متجاهر در تهران با احمد احمدی صدر مدیرعامل سازمان رفاه ، خدمات و مشارکتهای اجتماعی در خصوص آخرین فعالیتهای این سازمان برای ساماندهی متعادان متجاهر در مراکز تحت پوشش گفت وگو کردیم که متن ذیل ماحصل گفت وگوی خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا است.
سوال: پیرامون بحث معتادین متجاهر آیا فقط شهرداری تهران متولی آن است یا نهادهای دیگری نیز متولی این قشر از جامعه هستند و اگر امکان دارد این نهادهارا معرفی کنید؟
پاسخ: درباره بحث ساماندهی آسیب های اجتماعی بخصوص وضعیت معتادین متجاهر 14 نهاد متولی امر هستند. ستاد مبارزه با مواد مخدر، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، وزارت تعاون ،کار و رفاه اجتماعی، سازمان بهزیستی، سازمان فنی و حرفه ای، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، کمیته امداد، مجلس شورای اسلامی، هلال احمر، صداوسیما، سازمان های مردم نهاد، شهرداری تهران و... از جمله نهادهای متولی در این موضوع مهم هستند.
سوال: با توجه به اینکه فرمودید حدود ۱۴ نهاد متولی امر ساماندهی آسیب های اجتماعی به ویژه ساماندهی معتادین متجاهر هستند و شهرداری هم عضوی از این مجموعه است چه اقداماتی تاکنون انجام داده اید؟
پاسخ: شهرداری تهران در دوره مدیریت جدید وابتدای پذیرش مسئولیت شهرتهران اقدام به تشکیل قرارگاه اجتماعی کرد، متأسفانه با حجم بالایی از معتادین متجاهر در سطح شهر تهران مواجه شدیم که به اذعان دستگاههای مسئول و متولی، نسبت به پنج سال گذشته رشد بیش از ۲۰۰ درصدی داشتهاند که باید برای این چالش راه حلی میاندیشیدیم که تنها راه این مسئله ورود جدی و جهادی برای برداشتن بارهای روی زمین مانده از قبل بود. اولین سوال ما این بود که چرا معتادین متجاهر از قبل جمعآوری نشدهاند و پاسخ آقایان این بود که ظرفیت کافی برای پذیرش آنها نداریم. به همین دلیل۱۴ دستگاه متولی مکلف شدند که ۹۰۰۰ ظرفیت جدید مورد نیاز را ایجاد نمایند که شهرداری تهران به منظور کمک هرچه بیشتر و باز شدن گرهها، مسئولیت ایجاد بیش از ۵۰ درصد ظرفیت مورد نیاز تهران را برعهده گرفت و تاکنون بیش از ۵۰۰۰ ظرفیت ایجاد کرده و قرار بر این است سایر نهادهای متولی هم کمتر از ۵۰ درصد دیگر را تامین می کنند .
همچنین سوال دیگری برای ما پیش آمد که با ظرفیت ایجاد شده چرا جمع آوری معتادین متجاهر، باز هم معطل مانده است وکار به خوبی پیش نمیرود باز هم اعلام کردند عده ای که تعدادشان قابل توجه هم هست برای پذیرش مشکل دارند و هیچ دستگاهی مسئولیت ساماندهی آنها را به عهده نمی گیرد چرا که افراد منع پذیرش، شامل بیماران زخم باز، عفونی، هپاتیت، ایدز، افراد بالای ۶۵سال و زیر ۱۸سال و متجاهرین بیمار اعصاب و روان و معلولین میشود که بسیار کار طاقت فرسا و پرزحمتی است و بار مسئولیتی فراوانی دارد. نگاه ما به این مسئله نسبت به سایر نگاهها تفاوت جدی دارد و معتقدیم این عزیزان با وضعیت بد جسمانی ، روحی روانی نیز خانواده ما هستند، پدران و مادران و فرزندان این سرزمین هستند و همه در قبال آنها مسئولیت داریم و این چه معنا دارد روی انسانی برچسب منع پذیرش بزنیم و او را همچون زباله قلمداد کنیم که متأسفانه این گونه تعابیر در دوران گذشته مکررا" به کار رفته است، لذا باید به حل مشکلات این قشر بپردازیم و غفلت نکنیم. در همین راستا سختترین قسمت و حلقه مفقودهی ماجرای متجاهرین را نیز با جان ودل پذیرفتیم و ظرفیتهایی برای بالای ۶۵ سال و زیر ۱۸ سال، زخم بازها، عفونیها، بانوان، معلولین اعصاب و روان ها نیز ایجاد کردیم که جمعا" تا کنون بیش از 5 هزار ظرفیت به لطف خدا ایجاد شده است.
سوال: آقایاحمدیصدر رسیدگی به این منع پذیرشها با توجه به مشکلات عدیده پزشکی و نیازهای درمانی پرهزینه، بارمالی سنگینی برای شهرداری تهران دارد. شما برای حل این مشکل چه برنامهای دارید و آیا وزارت بهداشت و بهزیستی متولیان اصلی این بیماران و افراد خاص نیستند؟
پاسخ: بله قطعاً هزینه یک معتاد متجاهر زخم باز که به صورت میانگین هر ماه حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان بوده معادل است با هزینه نگهداری بیش از 10 نفر معتاد متجاهرعادی. یعنی با انرژی ، هزینه و خدماتی که به ۲۰۰ نفر زخم باز و عفونی می دهیم معادل است با هزینه و خدماتی که برای بیش از از ۲۰۰۰ نفر معتاد متجاهر عادی صرف می کنیم و این مسئله، بار سنگینی برای شهرداری تهران دارد اما چه کنیم؟
وقتی اطلاق منع پذیرش به این بیماران می زنند و آنها را رها میکنند و کسی تولیگری این امر را نمی پذیرد آیا ما هم باید آنها را رها کنیم؟ اگر فرزند خودمان هم باشد او را به دلیل پرهزینه بودن رها میکنیم؟ اگر پدر پیر ما بود و در جوی خیابان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد او را رها می کردیم و منتظر می ماندیم تا فلان وزارت و فلان سازمان روزی تصمیم بگیرند آیا آنها را پذیرش اعلام کنند یا نه؟ هرگز! نگاه متعالی به انسان و کرامت انسانی اجازه نمی دهد که از این موضوع به راحتی بگذریم و چشمهایمان را ببندیم و قطعا" نوکری همه اقشار جامعه به ویژه آسیبدیدگان که امروز حتی فرزندانشان شاید دیگر تاب و تحمل پذیرش آنها را نداشته باشند و طرد شدگان واقعی جامعه هستند، افتخار ماست و ما این امر را جهاد میدانیم و تمام و کمال پای آن ایستاده ایم.
سوال: در ادوار گذشته، خصوصا دهه گذشته طبق آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر نه تنها طرح های جمع آوری موثر نبوده بلکه عدد ۵۰۰۰ معتاد متجاهر در چند سال قبل به بیش از ۲۵۰۰۰ نفر در استان تهران رسیده است آیا شما برنامه ای دارید که این متجاهرین مجددا" به خیابان ها باز نگردند و آیا برنامه شما متفاوت با روند گذشته جمع آوری، زندانی و سپس رها کردن مجدد آنها در سطح خیابان هاست؟ شما چه اقداماتی در این خصوص انجام داده اید؟
پاسخ: بله ما قطعاً با روند مواجهه و چرخه معیوب ساماندهی مخالفیم و اعتقاد داریم این عزیزان اگر صد بار هم جمعآوری و چند ماهی به شکل قبلی نگهداری شوند و سپس رها شوند مجددا" به اعتیاد روی می آورند و به خیابان ها باز خواهند گشت. باز هم تأکید می کنم وقتی به اینصورت نگاه کنیم که آنها خانواده و اهل و عیال ما هستند، قطعا" سنگ تمام می گذاریم و حاضریم برای نجات خانواده خود تلاش کنیم و حاضریم فرش زیر پای مان را بفروشیم تا فرزندمان نجات پیدا کند.
چطور می شود برای نجات جان یک انسان برنامه نداشته باشیم و او را به زندان ببریم و سه ماه یا شش ماه بعد رهایش کنیم؟ این کار غلطی است و از اساس ایراد دارد. به همین دلیل برنامه ای در ۹ گام به عنوان برنامه ( تربیتی ، انگیزشی ، درمانی ) ، طراحی کرده ایم و این ۹گام پس از شناسایی، جذب و پذیرش به این ترتیب است:
گام اول: سم زدایی و درمان اولیه
گام دوم: بازگشت به هویت، درمان انگیزشی و خودباوری
گام سوم: بازتوانی جسمانی و کسب آمادگی جسمانی (سلامت جسم)
گام چهارم: خودشناسی، خداشناسی، معنویت افزایی و سلامت روح
گام پنجم: حمایت از خانوادههای نیازمند مددجویان، برقراری ارتباط با خانواده و مددجو
گام ششم: حرفه آموزی، مهارت آموزی
گام هفتم: ورود به چرخه اشتغال
گام هشتم: باز اجتماعی شدن
گام نهم: ورود به بازار کار، مراقبت های پس از خروج
سوال: خیلی ها معتقدند که تلاش برای این قشر متجاهرین بی فایده است و آنها کمتر از ۵ درصد امکان ترک کامل و بازگشت به جامعه را دارند پس بهتر است رهایشان کنیم! نظر شما در این خصوص چیست؟
پاسخ: ببینید سوال من این است اولاً اگر خدایی نکرده ما طفلی سرطانی یا بیماری لاعلاج داشته باشیم و پزشک به ما بگوید که احتمال زنده ماندن فرزند شما یک درصد است و تا آخر ماه هم بیشتر فرصت ندارد آیا او را رها می کنیم یا به خاطر همان یک درصد تمام زندگی خود و مال و اموال و دارایی خود را می دهیم تا زنده بماند؟ قطعا" باید باز گردیم به نوع تفکر و نگاه خودمان. آنها که میگویند چون اینها باز نمیگردند و یا درصد کمی باز میگردند پس رهایشان کنیم و بهتر است هزینه نکنیم، نگاه اخلاق مدارانه و توجه به مقام بالای انسان و کرامت انسانی ندارند و این قشر را خانواده خود نمی دانند. انسانیت این را حکم می کند و اگر به شرع توجه کنیم تنها جایی که باید نمازت را بشکنی آن زمانی است که جان انسانی در خطر است آنگاه چطور ما به خاطر اینکه احتمال بازگشتشان کم است به خود اجازه دهیم که آنها را رها کنیم تا در جوی ها و خیابان ها جان بدهند. باید این نگاه عوض شود مشکل این است حتی اگر درصد کمی هم بازگشت به اجتماع را داشته باشند، چیزی از وظیفه ما کم نمیکند.
سوال: برای اینکه تفکر و اینکه این نگاه ادامهدار شود و اگر مدیریت شما و زاکانی هم نبود این مسیر ادامه داشته باشد چه کرده اید؟ آیا فکر نمی کنید که این نوع نگاه که قبل از شما کمتر و یا اصلاً مطرح نمی شد، بعد از شما به فراموشی سپرده شود؟
پاسخ: عرض کنم اولاً این نگاه بنده و آقای دکتر زاکانی نیست این نگاه مترقی اسلام است، نگاه انسانیت است، نگاه اهل بیت عصمت و طهارت است، توجه به کرامت انسان ها نگاه متعالی اسلام است، نگاه و گفتمان انقلاب اسلامی است وتأکید مؤکد مقام معظم رهبری است که فرمودند: ( ما مردم را باید عائله خودمان بدانیم، ما مسئولین کشوریم این ملت ، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی عائله ماست. به مسئله آسیب های اجتمایی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده خود ما بود آن جور نگاه می کردیم ) و متأسفانه مغفول مانده است لذا پس از ما هم هر که اهل گفتمان اخلاقمحور و ولایتمحور و اهل گفتمان اصیل انقلاب اسلامی باشد قطعا" همینگونه عمل خواهد کرد. در ثانی ما اگر به ظرفیت عظیم مردم توجه نکنیم و حل مسائل اجتماعی را به مردم نسپاریم و از ظرفیت عظیم متعالی مردمی در محلات و کوی و برزن شهر تهران استفاده بهینه را نبریم، سخت در اشتباهیم. اگر ما بخواهیم مسئله آسیبهای اجتماعی را به تنهایی حل کنیم حرف شما درست است و این مساله شاید پس از ما زمین بماند و انجام نشود اما نگاه ما به این صورت نیست. همان هایی که در بلایای طبیعی، در سیل، در زلزله، در کرونا و... حتی از جان خود گذشتند تا صادقانه به نجات هموطنان بپردازند امروز هم در کنار ما هستند. اساسا" کار با مردم حل خواهد شد و این یک واقعیت انکار ناشدنی است. در حوزه حمایت از خانواده های مددجویان نیز به همین شکل است. گروههای محلی شناسایی و در مسیر حمایت از خانوادههای این عزیزان فعال شده اند و سایر موارد دیگر من جمله مراقبت های پس از خروج و از این دست اقدامات، توجه به ظرفیت عظیم مردمی است.
سوال: با همه تلاش هایی که شهرداری تهران در حوزه ساماندهی معتادین متجاهر انجام میدهد و همه برنامه های مطرح شده توسط شما آیا می توان گفت که مسئله متجاهرین در سطح شهر تهران برای همیشه و به شکل کامل حل خواهد شد؟
پاسخ: مسئله متجاهرین موضوعی بسیار پیچیده است چرا که با شخصیت انسان سروکار دارد و اما موظفیم همه تلاش و همت خود را انجام دهیم و از هیچ کوششی فروگذار نکنیم و قطعا" برنامههای تربیتی، انگیزشی و حمایتی را با جدیت دنبال خواهیم کرد اما باید بدانیم پاک شدن کامل چهره تهران از حضور متجاهرین بستگی به عملکرد همه جانبه، دقیق و به موقع همه نهادهای متولی دارد که اگر این وظایف به درستی انجام نشود و در موضوعاتی همچون وجود گسترده خرده فروشان و عمده فروشان اقدام به موقع انجام نشود و مسئله جمعآوری به همان شکل سنتی قدیم ادامه یابد و در امر غربالگری دقتهای لازم صورت نپذیرد و فرهنگ سازی عمومی جدی گرفته نشود و اقدامات پیشگیرانه به صورت هدفمند و جامع در سطح کشور و کلانشهر تهران صورت نپذیرد، همه تلاشها و اقدامات شبانهروزی ما بخش کوچکی از درد را درمان نخواهد کرد و این چرخه ادامه خواهد داشت. لذا در این خصوص نیز در قرارگاه اجتماعی تهران پیشنهاداتی به سایر نهادهای متولی داده شده است که در صورت انجام آنها (که پیچیدگی خاصی نیز ندارد) قطعا" موفق خواهیم شد و با کمک سایرعزیزان متولی که همواره در تلاش هستند با یک نگاه واحد و در یک مسیر روشن و یک برنامه جامع پیشنهادی اقدام نمایند، طی کمتر از سه سال شاهد عاری شدن سطح شهر از وجود متجاهرین خواهیم بود.
من ضمن تشکر و قدردانی از همه نهادهای متولی امر آسیب های اجتماعی شهرداری تهران با افتخار خودم را خدمتگزار مردم شریف تهران می دانم و در هر صورت همه ما خود را موظف و مکلف به خدمت رسانی به جامعه شهروندان به ویژه قشر آسیب دیده می دانیم و از هیچ تلاشی در امر ساماندهی و خدمت دریغ نخواهیم کرد. ما نباید زحمات و تلاش های نخبگان ، اندیشمندان و مسئولین عزیزی که در حوزه اجتماعی زحمات زیادی کشیدهاند و قبل از ما در شهرداری تهران و یا سایر نهاد ها پایه و اساس خوبی را طراحی و پیشنهاد داده اند نادیده بگیریم هر چند بدلیل موضوعات و مشکلات متعدد پیش روی آنها نتوانسته باشند به شکل کامل اهداف و طرح ها را به ثمر رسانند اما امروز نباید از ظرفیت این عزیزان غافل شویم باید خط کشی ها و مرزبندیهایی که پایه و اساس اخلاقی ندارد را کنار بگذاریم و از ایدهها و نظرات این بزرگواران معاونین اجتماعی ادوار گذشته، پیشکسوتان و نخبگان حداکثر استفاده را نموده تا مسیری با کمترین اشکال طراحی و به ثمر نشیند، در ادامه از همه عزیزان مسئولین و شهروندان تقاضا دارم که هرگونه پیشنهاد، ایده و طرحی در امر ساماندهی آسیب های اجتماعی تهران دارند به ما ارائه فرمایند تا بتوانیم هرچه بهتر این نهضت خدمت رسانی را ادامه دهیم.
انتهای پیام/