چه استراتژی ای برای کسب و کار های نوپا باید داشت؟

در حیطه کاری شما قطعا کسب و کار های مشابهی هستند که به خوبی عمل می کنند و جایگاه بهتری دارند. آیا تا به حال این موضوع را بررسی کرده اید که چرا آنها این موفقیت را کسب کرده اند و شما چطور می توانید با آنها به خوبی رقابت کنید و جایگاه های برتر از آنها را کسب کنید؟ اصلا چرا شما تصمیم گرفته اید که در این حیطه کسب و کار راه اندازی کنید؟ تفاوت اصلی بین کسب و کار یا شرکت شما و رقبایتان چیست؟ این سوالاتی است که هر کارآفرینی باید از خودش پرسیده باشد.

استراتژی کسب و کار، به کسب و کار نوپای شما نقشه راهی را نشان می دهد که پله پله به سمت چشم انداز خود حرکت کنید و به اهداف خود برسید تا بتوانید برای کسب و کارتان جایگاه مناسبی در بازار کسب و کنید.

گام های اصلی تدوین استراتژی کسب و کار نوپا

متاسفانه برخی از استارت‌آپ ها و کسب و کار های نوپا به دلیل عدم شناخت کافی نسبت به نیاز های بازار و شرایط بازار با شکست مواجه می شوند. بدون وجود یک استراتژی هوشمند نمی توان رشد هدفمند کسب و کارهای نوپا و استارت‌آپ ها را تضمین کرد. نکات زیر می تواند در تدوین یک نقشه راه هوشمند به شما کمک کند.

مخاطب هدف خود را پیدا کنید

یکی از نکات مهمی که شما به عنوان یک کارفرما و صاحب کسب و کار نباید از کنار آن راحت عبور کنید شناخت مشتریان است. شما باید به صورت واقع بینانه از دید مخاطبان و مشتریان به محصول خود نگان کنید و به درخواست ها و نیاز های مشریان آگاهی کامل پیدا کنید تا بتوانید محصول مورد قبولی برای بازار و مشتریان ارائه کنید. با این کار شما مخاطبان هدف خود را به دقت شناسایی خواهید کرد.

بدون درک درست و کافی نسبت به مخاطبان، تمرکز شما روی محصولی خواهد بود که به احتمال زیاد محصول مناسب بازار نیست. این اشتباهات به ظاهر کوچک می تواند به کسب و کار نوپا و یا استارت‌آپ شما خسارت های بزرگی بزند.

روش های مختلفی برای شناخت مخاطبان و پیدا کردن نیاز آنها وجود دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:

• با ارسال ایمیل و پیامک تبلیغاتی و یا خبرنامه، داده های مرتبط جمع آوری کنید. حتی می توانید از برخی شرکت ها درخواست کنید تا این دیتا ها را در اختیار شما قرار دهند.
• راجع به بازار اطلاعات جمع آوری کنید و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. با تحلیل این دیتا ها باید پی ببرید بازار هدف شما کجاست، چه رقبایی دارید، چرا افراد تصمیم می گیرند از رقبای شما خرید کنند و چه محصولاتی برای مخاطبان محبوب تر است.
• از هرکس که می توانید بازخورد بگیرید. از افراد متخصص، دوستان، خانواده، شبکه های اجتماعی و... نسبت به کسب و کار خود بازخورد کسب کنید.

کنار کذاشتن روش های مدیریتی سنتی

مدیریت شرکت به شیوه های سنتی بسیار کار دشواری است. امروزه با سامانه ها و اتوماسیون های کارآمدی که در اختیار سازمان ها و کسب و کار ها قرار گرفته، به مدیریت شما راحتی و دقت می بخشد. برای مثال کنترل تردد کارمندان به شیوه ی سنتی کاری وقت گیر و با احتمال خطای بالا بود، اما امروزه با سامانه حضور و غیاب آنلاین این کار بسیار راحت شده. مثال دیگر محاسبه حقوق و دستمزد کارکنان است، اینکه طبق ساعات کاری کارمندان به آنها حقوق دهید اگر با شیوه های سنتی باشد احتمال خطا بالاست و ممکن است دلیلی شود برای بی اعتمادی کارمندان به شما، و ارائه مدارک برای اثبات صحت حقوق محاسبه شده کاری دشوار و زمان گیر است. این مشکل با سامانه محاسبه حقوق و دستمزد آنلاین قابل حل است.

ارزش گذاری منطقی

یکی از مهم ترین گام های ایجاد یک استراتژی هدفمند شناخت ارزش پیشنهادی استارت‌آپ یا کسب و کار شماست. شما به عنوان صاحب کسب و کارتان باید به ارزش کسب و کار خود به صورت منطقی آگاه باشید و بدانید چه ارزشی خلق کرده اید. برای تعیین بهترین ارزش پیشنهادی موارد زیادی هستند که باید به آنها توجه کنید، برای نمونه تحلیل دقیق رفتار مشتریان و اولویت های مخاطبین از موارد مهم این ارزش گذاری است.

افراد باهوش را جذب کنید

پیدا کردن افراد مناسب برای استارت‌آپ ها و کسب و کار های نو پا کار ساده ای نیست، اما موضوع بسیار با اهمیتی است. برای کسب و کار های نو پا که در مرحله اولیه هستند، استخدام افراد اشتباه یک سرمایه گذاری خطرناک است که می تواند باعث کاهش سود یا حتی شکست کسب و کار منجر شود.

شاخص کلیدی عملکرد داشته باشید

سنجش و تحلیل وضعیت یک کسب و کار بدون شاخص کلیدی عملکرد بسیار کار دشواری است. کارآفرینان باهوش روی شاخص هایی تمرکز می کنند که بیشتر از همه عوامل بر رشد کسب و کارشان موثر است تا بیشتر منابع خود را برای آن صرف کنند. برای بهینه شدن تلاش های کارمندان و نزدیک شدن به شاخص های کلیدی عملکرد بهتر است از یک نرم افزار منابع انسانی مثل کارسو استفاده کنید. کارآمدترین شاخص های عملکردی که در استراتژی رشد کسب و کار می توانید استفاده کنید عبارتند از:

• هزینه جذب مشتری (CAC): کل هزینه ای که برای جذب تمام مشتریان هزینه شده را تقسیم بر تعداد مشتریان کنید برابر است با هزینه جذب هر مشتری.
• ارزش طول عمر مشتری: میانگین هزینه ای که یک مشتری در برهه ی خاصی می پردازد منهای هزینه جذب مشتری.
• نرخ مصرف سرمایه: مشخص کردن میزان سرمایه در ابتدای فصل و میزان هدر رفت در طول دوره تقسیم بر تعداد ماه.
• حاشیه سود ناخالص: سود را بعد از پرداخت هزینه های محصولات فروخته شده حساب کنید.

انعطاف پذیری

در دنیای کسب و کار ها به ویژه کسب و کار های نوپا که تازه وازد بازار شده اند هیچ چیز قطعی نیست. شرایط مدام در حال تغییر است و این هنر شماست که بتوانید خودتان را با شرایط همگام سازید. اینکه شما در برابر تغییر گارد نداشته باشد و در مواقع ضرور استراتژی کسب و کارتان را تغییر دهید میتواند گاها موجب هک رشد کسب و کارتان شود و یا حداقل باعث شود شما از رده خارج نشوید و در بازار پابرجا باشید.

محتوای این مطلب تبلیغاتی است و توسط سفارش‌دهنده، تهیه و تنظیم شده است