به گزارش خبرگزاری برنا، سعید شهرابی فراهانی مدیر مرکز پژوهش و مطالعات انجمن بین المللی ضدصهیونیستی در یادداشتی نوشت: آمریکاییها میخواهند طوفان الاقصی را به روش آمریکایی مدیریت و مهار کنند و صهیونیستها هم در فاز واکنشی، استدلال خودشان را دارند. از جمله اینکه حماس و مقاومت فلسطین بیخ گوش آمریکا نیست که کاخسفید از آینده موجودیتش، احساس نگرانی کند و به هول و ولا بیفتد!
آمریکاییها هم فهمیدهاند که نمیتوانند روی خونهای ریخته شده مردم فلسطین، پرده بکشد و ضمناً نمیتواند دست صهیونیستها را هم باز بگذارد که مثل فرعون و هامان، تداوم نسل فلسطینیها را به نابودی بکشند. نسلی که تا دهها سال بعد هم از عملیات طوفان الاقصی برای احقاق حق خود، الهام خواهد گرفت.
به نظر میرسد که فیالحال، نه آمریکاییها حرف صهیونیستها را میفهمند و نه صهیونیستها، حریف آمریکاییها میشوند که به شعارهای خود در حمایت تمام قد از رژیم اشعالگر قدس عمل کنند؛ یعنی اینکه در تلافی و پودر کردن غزه با صهیونیستها همراهی نمایند.
در این میان، حال برخی حکام منطقه دیدنی است. آنها با خود میاندیشند که اگر آمریکا در برابر رفیق گرمابه و گلستان خود تا این حد بر سیاستهای خودش تحفظ دارد، دیگر چطور میشود بر روی قول و قرارها و ضمانتهای امنیتیاش برای حفظ آنان حساب کنند؟!
خبر بدتر برای حکام سطح منطقه (اعم از عرب و عجم) اینکه مردم کشورهایشان در قضیه فلسطین، موضع متضادی با آنها دارند. بله، ممکن است عدهای پیدا بشوند و در لوای پز روشنفکری، جنگ را محکوم و هر دو طرف را مقصر بدانند، اما اکثریت مردم غرب آسیا، ظلمهای صهیونیستهای را غیرقابل چشمپوشی میدانند و خط خود را از حاکمانشان که برای کرسی قدرت، به هر دستاویزی (حتی فشار بر فلسطینها و مقاومت غزه) متوسل میشوند، جدا کردهاند.
در همین کشور خودمان هم بعضی سیاسیون که ادعای کیاست و فراست هم دارند، به دلایل نامعلوم همچنان در قضیه غزه منفعل یا ساکت هستند. بعضی به اظهارنظر فردی و مصاحبه و گذاشتن مطالب در پیجهای شخصی بسنده کردهاند و برخی دیگر انگار نه انگار که قرار است چند صباح دیگر در قالب فلان ائتلاف و لیست انتخاباتی، به دور هم جمع بشوند و در مقدرات مملکت نقش ایفا کنند! سوال اینجاست که این حضرات هوشمند و سیاستفهم، چرا امروز از صدور یک اطلاعیه و بیانیه جمعی عاجزند؟! آیا اگر صهیونیستها را محکوم کنیم و نشود که در انتخابات موفق باشیم، پیامد خاصی برایمان خواهد داشت؟!
در کنار رفتار جریان نفود و نفاق، بهائیت و انجمن حجتیه، باید به عملکرد و تحرکات "شیعه لندنی و تشیع انگلیسی" هم توجه ویژه داشت. کسانی که به بهانه تعظیم شعائر از وهن دین ابائی ندارند؛ وقتی که پای دفاع از اصل ارزشهای اسلامی میشود، دچار تاری دید و کوری بینش میشوند!
عملیات طوفان الاقصی تا امروز دستاوردهای بسیار بزرگی داشته و هیچ کس نمی تواند آنرا تضعیف کند؛ اجمالا این دستاوردها را با هم مرور می کنیم البته این عملیات بخشی از عظمت فرزندان محور مقاومت است:
۱. صهیونیستها شکست را پذیرفتهاند.
۲. صهیونیستها در فاز واکنشی، به دنبال اعاده بازدارندگی بهعنوان دستاورد سیاسی-امنیتی خواهند بود.
۳. کسب این دستاورد، زمانبر و پیچیده و میزان موفقیت و کارایی آن نامعلوم است.
۴. تغییرات وسیع و عمیق در ساختار حکومتی رژیم صهیونیستی ناگریز است.
۵. علاوه بر تحولات داخلی در رژیم صهیونیستی، مقامات فعلی و آتی این رژیم باید به دنبال همراه کردن کاخ سفید با خود باشند؛ زیرا بدون هماهنگی با آمریکا، مسیر کسب دستاورد با موانع مختلف سد شده و این پروژه ناتمام خواهد ماند.
۶. دولت بایدن در سال پایانی دور اول حکومت بر آمریکا و در حالی که در اوکراین نیز دچار چالش جدی است، از یک تنش منطقهای پرشدت و وقتگیر استقبال نمیکند. (این به معنای انفعال و دست روی دست گذاشتن آنان نیست).
۷. تلکه کردن و معامله کردن، دو تاکتیک مورد علاقه طرفهای مرتبط با آمریکا برای همکاری با وی در جهت خاموش کردن بحران است!
۸. رکود در تحولات اخیر فلسطین به معنای پذیرش و انطباق بازندگان با شرایط موجود نیست. آنان برای تغییر وضع موجود، برنامهریزی گامبهگام و شبانهروزی را در دستور کار خود قرار میدهند.
۹. مسئله اسرای نزد مقاومت فلسطینی، متغیر اصلی در مرحله پسا طوفان الاقصی است.
۱۰. صفر کردن حماس و مقاومت غزه در شرایط موجود، مقدور و منطقی نیست. نه رژیم صهیونیستی توان آن را دارد و نه آمریکا تمایلی به پشتیبانی از هزینههای گزاف و مختلف آن را دارد.
انتهای پیام/